پیشنهاد‌های علی ماشا اله زاده (٨٦٥)

بازدید
٣٦٤
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

سیر نزولی /سراشیبی This year's downward spiral of house prices has depressed the market سیر نزولی قیمت مسکن، بازار را راکد کرده است. The country's e ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

صندوق خودپرداز تسویه حساب کالا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

پول پرست، آدم پولکی disapproving:determined to get money, even by unfair or illegal methods I haven’t turned into a nasty, cynical, money - grubbing ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بعید نیست از . . . . . که انجام بدهد. . . . Not put it sb to do sth Perhaps Helena told him - I wouldn't put it past her. شاید هلنا به او گفته است ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

used to show that something is surprising or unexpected: فقط اینکه ( متاسفانه ) . . . . فقط اینکه ( با کمال تعجب ) . . . . . He spent months negoti ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

طرز صحبت کردن Watch your language مواظب طرز حرف زدنت باش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

هروله کردن

پیشنهاد
٢

جذابیت جنسی داشتن ( برای کسی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

غافلگیر کننده ( ، - )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱ - هم گام، هم قدم ۲ - هم رای، هم پا،

پیشنهاد
٢

رو به بهبودی/وخامت گذاشتم ورق برگشت، اوضاع عوض شد ( روبه بهبودی/وخامت ) )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

مست خراب شدن get drunk=

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

آدم مخالف Vietnam war Resistors مخالفین جنگ ویتنام

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

آدم مرد ( که پای حرفش می ایستد )

پیشنهاد
٣

حساب سپرده بلند مدت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

اگر تمام راه ها به بن بست برسد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

آدم مس مسو ، آدم کند کار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

راه حل ثانویه، plan B

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

طیف سوم معناییapply به معنایuse : کاربرد داشتن به کار رفتن New technology is being applied to almost every industrial process تکنولوژی جدید تقریبا دا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

بهره کشی کردن ، استخراج بی رویه کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

رءوس مطالب را گفتن تیتر وار بیان کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

ریسک کردن و کاری کردن خطر کردن و چیزی گفتن The newcomer didn't dare to venture his opinion on the matter تازه وارد جرات نکرد ریسک کند عقیده اش را بگ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

در انتهای میدان دید در انتهای مرز شنوایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

گروه هم نوع مقیم جامعه ی. . . مقیم the Armenian colony of Chicago ارمنیهای مقیم شیکاگو ( جامعه ی ارمنی های مقیم شیکاگو ) the artist colony in Paris ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

نظر کسی را پرسین نظر سنجی کردن ( درباره چیزی ) I wanted to sound her out about a job that I'm thinking of applying for. من می خواستم نظر او را بپرس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

look like something به نظر می رسد انگار. . . ( چیری ) . . . . ( درآینده نزدیک ) اتفاق خواهد افتاد — phrasal verb with look US​/lʊk/ verb ( POSSIBLE ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

انطباق پذیری ، انطباق ( با ) ، تبعیت ( از ) As conformity in religious life has declined, choice has become a more important factor. چون ( تبعیت از ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

دست و پا گیر بودن توی دست وپا بودن مزاحم انجام کار بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

درست و دقیقش را بخواهیم بگیم. . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

آدم کثیف ( به لحاظ اخلاقی ) آدم حال به هم زن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

از منظرِ. . . . ، از نگاهِ. . . . ، از نظر. . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

شماطت کردن کسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

رقبا را از صحنه رقابت خارج کردن کنار زدن رقبا squeeze somebody/something → out ( of something ) phrasal verb [transitive] to make it difficult for so ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

Come to halt = stop متوقف شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

یکنواخت ، بدون تغییر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

بالاخره دیدن کسی/چیزی بعد از سعی فراوان دیدن توانستن دیدن I caught sight of her in the crowd. توانستم ببینمش توی جمعیت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

نجات معجزه آسا خطر از بیخ گوش کسی رد شدن a Close shave= a close thing = a close call

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

یک خروار کار سر کسی ریخته بودن John is competently snowed with the work جان یک خروار کار سرش ریخته است جان از شدت کار وقت سر خاراندن ندارد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

معلوم نشه کجا رفت گم و گور شدن بطرز مشکوکی گم شدن

پیشنهاد
٤

کفاف ( حداقل های ) زندگی را دادن Colin's salary isn't great but it's enough to keep the wolf from the door حقوق کالین عالی نیست اما کفاف زندگی را می ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

داستان اصلی فیلم ، ( در مقایسه با داستانک های دیگری که در آن فیلم قرار دلرد )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلاهم را به نشانه ی احترام به شما از سر بر می دارم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

توی خودمان حل کردن ، در درون خود حل کردن/پذیرفتن ، خود را توجیه کردن ( موضوع، مساله را ) در درون خودمان کاملا جای دادن/نهادینه کردن accommodateخود ر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

در رفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

۱_تلخ، تاریک، مبهم، شوم، غم انگیز the grim reality of rebuilding the shattered town� واقعیت تلخ بازسازی این شهر درب داغون When he lost his job, his f ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Come to be = start to be

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

عملی ( در مقابل تئوری ) . . . A how - to guide about یک راهنمای عملی درباره ی. . . A how to class in cake decorating یک کلاس عملی در تزیین کیک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

گفتگوی خبری، یادداشت خبری، تفسیر خبری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

( مجازی ) فرسنگها دور تر از. . . . Conditions are still far from ideal شرایط هنوز فرسنگها دور تر از ایده آل است Far from helping the situation, you' ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

( اقتصاد ) پویا buoyant economy/market/industry Carpet sales remained strong as a result of the buoyant housing market فروش فرش پابرجا ماند به عنوا ...