تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

حرف اضافه ، به ، روی کاربرد در جمله : 🙆🏻‍♂️ بخت خواب آلود ما بیدار خواهد شد مگر / زان که زد بر دیده آبی روی رخشان شما حافظ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

جنگ ⛺️⛺️ She doesn't like to see war movies او علاقه ای به دیدن فیلم های جنگی ندارد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

هیجان ، وجد کاربرد در جمله : عالم از شور و شر عشق خبر هیچ نداشت / فتنه انگیز جهان نرگس جادوی تو بود ( حافظ ) 👨🏻‍🔬👨🏻‍🔬

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

he couldn't return the book he had borrowed to the library on time او نتونست که کتابی که از کتابخانه گرفته بود را سر وقت برگردونه 🛵🛵🛵

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Elephants live together in a group called a herd

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

اسم یک شخص مذکر when Karen arrived we were having dinner وقتی کارن رسید ما داشتیم شام می خوردیم 📡📡

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

تلویزیون 📭📭 he doesn't have a television او تلویزیون ندارند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

امیر امیران ، فرمانده کل سپاه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به طریقِ 🕵🏻‍♀️

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

you play tennis better than I do شما از من بهتر تنیس بازی می کنید🎨

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

تندرو ، تیزرو 💥💥

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

از دست چیزی خلاص شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

رهایی جستن ، رهایی دادن ، رهاییدن 🦡🦡

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

🐎🐎 اسب مسابقه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

درس دادن 🇹🇼🇹🇼 The man teaching English came here yesterday مردی که انگلیسی درس می دهد دیروز به اینجا آمد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

بی نوا و درویش 🧟‍♀️🧟‍♀️

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

گاوبازی Rex went to a bullfight when he was in Spain رکس وقتی در اسپانیا بود به یک گاوبازی رفت. 🇻🇺🇻🇺

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

کمدین ، هنرپیشه ی کمدی 🍃🍃

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

I have more books then you من کتاب های بیشتری از شما دارم 🎼🎼

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

نواری که به ساق پا پیچند 🧝🏻‍♀️🧝🏻‍♀️

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

جنگ ، دعوا 🏴󠁧󠁢󠁳󠁣󠁴󠁿🏴󠁧󠁢󠁳󠁣󠁴󠁿 there was a fight between Leo and Kevin last night دیشب یک دعوا بین لئو و کوین بود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

رژیم غذایی 🥗🥗🥗 I'm going on a diet next week and hope to lose ten pounds before Christmas . من هفته ی بعد می خواهم رژیم غذایی بگیرم و امیدوارم قبل ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

I'm going to be a famous soccer player when I grow up وقتی بزرگ شوم یک فوتبالیست مشهور خواهم شد⚰️⚰️

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

گاو نر the child was looking at the bull carefully کودک داشت به دقت به گاو نگاه می کرد . 🇻🇦🇻🇦

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

شخصی ، خصوصی do you mind if I ask you a personal question اشکالی نداره اگه ازت یه سوال خصوصی بپرسم ؟؟ 🏅 هنر 95 ، انسانی 94، ریاضی 92 ، زبان 91 ، تج ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

زمین 💁🏻‍♂️💁🏻‍♂️ Victor and his friends were sitting on the ground ویکتور و دوستانش روی زمین نشسته بودند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

باز کردن ( فعل ) He will open the door او در را باز خواهد کرد ↗️

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

محتاط ⚡️⚡️

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

you are the worst driver I know 🎬🎬 تو بدترین راننده ای هستی که من می شناسم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

I saw the man whom you met yesterday 🇾🇪🇾🇪

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

کنترل کردن ، اداره کردن ، نظاره ، کنترل new teachers often find it difficult to control their classes 🛩🛩 اغلب معلم های تازه احساس میکنند ک کنترل کر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

نتیجه ، اثر 🍌🍌 as a result of the accident he was out of work for three months اون بخاطر تصادف ، سه ماه بی کار بود ریاضی 95 ، تجربی 91 ، انسانی 85 ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

چیره زبانی ، زبان آوری ، بلیغ شدن 🐉🐉

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

کمیته ، کمیسیون the committee has decided to close the restaurant کمیته تصمیم گرفته است که رستوران را تعطیل کند 🚁🚁 انسانی 92 ، تجربی 87

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جایی که از لحاظ توریستی کم بازدید است . یه جورایی مخالف tourist traps هست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

قوی ، نیرومند ، محکم ، مقاوم 💧💧 are you strong enough to carry that heavy box آیا به اندازه ی کافی قوی هستی که اون جعبه ی سنگین رو حمل کنی ؟؟ ریاضی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

the man standing there looks kind 🚖 مردی که آنجا ایستاده است مهربان به نظر می آید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

تفکر we need a person with an organized mind to do the job ما به شخصی با تفکر سازمان یافته نیازمندیم تا کار را انجام دهیم🛥

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-١٢

he is a doctor , isn't he او دکتر است ، مگه نه ؟📑

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

We're leaving early tomorrow morning, so you'd better pack for the trip ما فردا صبح زود حرکت خواهیم کرد؛ پس بهتر است که چمدان خود را برای سفر ببندی � ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

I'm looking for a job which will enable me to develop my talents ⛓ من به دنبال شغلی می گردم که من را قادر سازد استعدادهایم را گسترش دهم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

He felt pain all over his body ⛏ او همه جای بدنش احساس درد داشت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

کتاب me friend has more English books than his brother دوست من کتاب های زبان بیشتری نسبت به برادرش دارد🏃🏻‍♂️

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

سمت راست ، یمین ، متضاد چپ کاربرد در جمله : 👩🏻‍🚒👩🏻‍🚒 چپ و راست لشکر بیاراستند / به جنگ اندرون نامور خواستند ( فردوسی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

💁hosting میزبانی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

🐹🐹 همستر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

تیری که نوک آن سخت برنده و درخشان و جلا داده باشد 🌱🌱

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

his conversations are all about himself همه ی صحبت هایش درباره ی خودش است🗝

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

باشگاه ، کلوب have you though about becoming a member of our club [ تا حالا به این موضوع ] فکر کردی که عضو باشگاه ما بشی ؟🏋🏻‍♂️

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

زبر ، بالا 🙆🏻‍♀️ کاربرد در جمله : نشسته به آرام در پیشگاه / چو سرو بلند از برش گرد ماه فردوسی