الماس پیکان

لغت نامه دهخدا

الماس پیکان. [ اَ پ َ / پ ِ ] ( ص مرکب ) دارنده پیکان پولادین. ( از فهرست ولف ). الماس بمعنی جنسی از فولاد آمده است. رجوع به الماس شود :
یکی تیر الماس پیکان خدنگ
بچرخ اندرون راندم بیدرنگ.
فردوسی ( شاهنامه چ بروخیم ج 1 ص 195 ).

فرهنگ فارسی

دارنده پیکان پولادین

پیشنهاد کاربران

تیری که نوک آن سخت برنده و درخشان و جلا داده باشد 🌱🌱
نوک تیر

بپرس