پیشنهادهای tinabailari (١,٣٩٠)
ماه اول تابستان ، از ماه های رومی است 🦹🏻♂️🦹🏻♂️
نو ، تازه
کاسه ی مسی که با خود به حمام می برند 🤴🏻🤴🏻
as I was jogging a man stopped me and asked for the time وقتی در حال دویدن بودم مردی مرا متوقف کرد و ساعت را پرسید 🔋
نظر ، عقیده 🍆🍆 have a high / good opinion of sb / sth راجع به کسی / چیزی خوب فکر کردن have a low / bad opinion of sb / sth راجع به کسی / چیزی بد فک ...
Snore:➡️ خر و پف کردن😴
غیر اخلاقی ♠️♠️ plagiarism is an immoral act سرقت ادبی عملی غیر اخلاقی است
در کنارِ ، بعلاوهِ Do you play any other sports besides football آیا ورزش دیگری در کنار فوتبال بازی می کنی ☑️☑️☑️
Warthogs are a type of wild hog hog : گونه ای از گراز و خوک 🎑🎑🎑
I'm going to tell her a few facts about herself می خواهم حقایقی را به او درباره ی خودش بگویم🛎
when I got up this morning the sun was shining وقتی امروز صبح از خواب بیدار شدم ، خورشید داشت می درخشید 🎀🎀
the old lady fell as she was crossing the street زن مسن وقتی داشت از خیابان عبور می کرد ، افتاد 🚠
لوله ی سفالین یا سیمانی کوتاه که در زیر خاک یا میان دیوار گذارند تا آب از آن عبور کند 🦹🏻♀️🦹🏻♀️
بخش ، قسمت she doesn't usually take part in any of the class activities اون معمولاٌ در هیچ کدوم از فعالیت های کلاسی شرکت نمی کنه 💑
بیماری ، مریضی He felt weak because of his illness 🧨 او به خاطر بیماری اش احساس ضعف می کرد
او ( مذکر ، مرد ) 🇹🇹🇹🇹 He had enough experience to get the job اون به اندازه ی کافی تجربه برای گرفتن شغل داشت
she was running fast ، that is why she is now breathing heavily او سریع می دوید به همین دلیل است که اکنون به سختی نفس میکشد 💠
جسمی ، بدنی ، فیزیکی hard physical work کار سخت جسمانی 🍍
بی احساس ، بی روح an emotionless voice صدایی بی روح 🦒 ریاضی 91 ، زبان 86
The owners should update the blog daily صاحبان وبلاگ باید هرروز آن را به روزرسانی کند🏣
قلب She has a weak heart او قلب ضعیفی دارد ⚒⚒
نوشتن he was writing a letter between 9 and 10 last night او ساعت 9 و 10 دیشب داشت نامه ای می نوشت 🏔🏔🏔
👘👘 لباس مخصوص ژاپنی
نوشتن ( از روی چیزی )
برنز I think she will win the bronze medal in the competition من فکر می کنم که او مدال برنز مسابقه را برنده خواهد شد 👨🏻🏭👨🏻🏭
متخصص هماتولوژی ( خون شناسی )
نیست 🇹🇴🇹🇴 He is not old enough to go to school او به اندازه ی کافی برای مدرسه رفتن بزرگ نیست
the house it self is nice but the garden is small خود خانه زیباست اما باغ کوچک است 🧽🧽
گیاهی است که از ساقه ی الیاف آن در نساجی استفاده می کنند 👩🏻✈️👩🏻✈️
فرمان بردن ، اطاعت کردن 👨🏻✈️👨🏻✈️
دهان
راز you won't tell anyone my secret تو به کسی راز من را نخواهی گفت 📃
خریدن I'm thinking too much about buying a new car من به خریدن ماشین جدید خیلی فکر میکنم 🕰🕰🕰
به یاد داشتن I wanted to remember this day at the beach forever so I took lots of pictures میخوام این روز ساحلی رو تا ابد به یاد داشته باشم بنابراین ...
Tom went to Boston by airplane تام با هواپیما به بستون رفت 🧿🧿
Herbivores are plant eaters
جذب کردن ، جلب کردن what attracted me most to the job was the chance to travel چیزی که من رو بیشتر جذب این کار کردن ، امکان سفر کردن بود 🌸🌸 تجربی 9 ...
خط ، دست خط 🤰🏻🤰🏻 if you want to improve your handwriting you must practice اگر می خواهی دست خطت را ارتقا بدی باید تمرین کنی
چیز One of the things that really makes me angry is people who don’t answer letters یکی از چیزایی که واقعا من رو عصبانی میکنه مردمی هستند که جواب نام ...
سفر کردن My friend has traveled around the world دوست من دور دنیا سفر کرده است �️�️�️
کار کردن you work in a bank , don't you تو در بانک کار میکنی ، مگه نه ؟📄
پارچه ی زیر لباس 🙎🏻♀️🙎🏻♀️
سینه ، صدر ، بدن کاربرد در جمله :🙅🏻♂️ دو دندان به کردار پیل ژیان / بر و کتف فربه و لاغر میان فردوسی
ریاضیات ، ریاضی 👩👩👦👦
before a passage puts in newspaper it is edited several times قبل از اینکه یک متن در روزنامه ای قرار گیرد چندین بار ویرایش می شود🚜
تاریخی ، مهم ، برجسته 🚙🚙🚙 tourists like to visit historic buildings توریست ها دوست دارند که از ساختمان های تاریخی دیدن کنند
the children watch themselves on video بچه ها خودشان را در فیلم تماشا کردن 🚪🚪
ریاضی 🧲🧲 She solved my mathematical problems easily او مسائل ریاضی مرا به راحتی حل کرد
دیشب we were tired last night ما دیشب خسته بودیم ⛪️
نکته You discussed a good point 🔜 شما در مورد نکته ی خوبی بحث کردید