historic

/ˌhɪˈstɔːrɪk//hɪˈstɒrɪk/

معنی: تاریخی، مبنی بر تاریخ
معانی دیگر: مهم، سرنوشت ساز، تاریخ ساز، مهمند، مشهور، معروف، مبنی بر تاری

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: significant in history.
مشابه: landmark

- a historic arms treaty
[ترجمه گوگل] یک معاهده تسلیحاتی تاریخی
[ترجمه ترگمان] یک معاهده تاریخی اسلحه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: historical.

جمله های نمونه

1. historic evidence supports such guesses
شواهد تاریخی این حدسیات را تایید می کند.

2. a historic event
رویداد سرنوشت ساز

3. the historic meeting of the two leaders
ملاقات تاریخی آن دو رهبر

4. prehistoric and historic times
زمان های ماقبل تاریخ و تاریخی (ذکر شده در تاریخ)

5. khajoo bridge is one of the most historic landmarks of esfahan
یکی از تاریخی ترین جاهای اصفهان پل خواجو است.

6. This win could prove to be a historic turning point in the fortunes of the team.
[ترجمه گوگل]این برد می تواند یک نقطه عطف تاریخی در شانس تیم باشد
[ترجمه ترگمان]این پیروزی می تواند نقطه عطفی تاریخی در سرنوشت این تیم باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Chinese people have performed great historic feats.
[ترجمه گوگل]مردم چین شاهکارهای تاریخی بزرگی انجام داده اند
[ترجمه ترگمان]مردم چین شاهکارهای بزرگ تاریخی انجام داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In this sense, the encyclopedic cultural value and historic significance of Dunhuang are inestimable.
[ترجمه گوگل]از این نظر، ارزش فرهنگی دایره‌المعارفی و اهمیت تاریخی دانهوانگ غیرقابل ارزیابی است
[ترجمه ترگمان]به این معنا، ارزش فرهنگی دانشنامه ای و اهمیت تاریخی of inestimable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The chance to partake in such a great historic movement doesn't come every day.
[ترجمه گوگل]شانس شرکت در چنین جنبش تاریخی بزرگی هر روز به دست نمی آید
[ترجمه ترگمان]شانس شرکت در این حرکت بزرگ تاریخی هر روز اتفاق نمی افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The historic mansion was presented by the owner to the city, and is now kept up by the local authority.
[ترجمه گوگل]این عمارت تاریخی توسط مالک به شهر ارائه شد و اکنون توسط مقامات محلی نگهداری می شود
[ترجمه ترگمان]این عمارت تاریخی توسط صاحب اختیار این شهر قرار گرفته و اکنون توسط مقامات محلی نگهداری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This historic watermill is currently awaiting restoration.
[ترجمه گوگل]این آسیاب آبی تاریخی در حال حاضر در انتظار بازسازی است
[ترجمه ترگمان]این watermill تاریخی در حال حاضر منتظر بازگشت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Modernizing historic buildings can often do more harm than good.
[ترجمه گوگل]مدرن کردن ساختمان‌های تاریخی اغلب می‌تواند بیشتر از اینکه فایده داشته باشد، ضرر داشته باشد
[ترجمه ترگمان]مدرنیزه کردن ساختمان های تاریخی اغلب باعث آسیب بیشتر از خوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The building resonates with historic significance.
[ترجمه گوگل]این ساختمان با اهمیت تاریخی طنین انداز است
[ترجمه ترگمان]این ساختمان دارای اهمیت تاریخی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The historic building is as much part of our heritage as the paintings.
[ترجمه گوگل]ساختمان تاریخی به اندازه نقاشی ها بخشی از میراث ماست
[ترجمه ترگمان]این ساختمان تاریخی بخشی از میراث ما به عنوان تابلوهای نقاشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The hotel is situated in the historic heart of the city.
[ترجمه گوگل]این هتل در قلب تاریخی شهر واقع شده است
[ترجمه ترگمان]این هتل در قلب تاریخی شهر واقع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تاریخی (صفت)
epochal, historical, historic

مبنی بر تاریخ (صفت)
historical, historic

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to history; from the past, connected to the past; important, consequential
something that is historic is important in history.

پیشنهاد کاربران

تاریخی
مثال: The town has many historic buildings.
شهر دارای ساختمان های تاریخی زیادی است.
*آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
● historic: مهم ( قابل ثبت در تاریخ از لحاظ اهمیت ) ، با اهمیت ( کم سابقه یا بی سابقه )
مثلا:
a historic day: یک روز تاریخی ( با اهمیت )
a historic momemt: یک لحظه تاریخی ( قابل ثبت در تاریخ از لحاظ اهمیت )
...
[مشاهده متن کامل]

● historical
تاریخی ( به زمان گذشته اشاره دارد
some historical places برخی مکان های تاریخی

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : history / historian / historicism
✅️ صفت ( adjective ) : historic / historical
✅️ قید ( adverb ) : historically
بی سابقه؛ کم سابقه
دوستان اشتباه نکنین historical میشه تاریخی ولی historic میشه : تاریخ ساز
Historic
. The adjective historic means having importance in history or having influence on history
Historical
. The adjective historical means having taken place in history, from the past or pertaining to history
تاریخی ، مهم ، برجسته 🚙🚙🚙
tourists like to visit historic buildings
توریست ها دوست دارند که از ساختمان های تاریخی دیدن کنند
تاریخی.

بپرس