پیشنهادهای tinabailari (١,٣٩٠)
I need a round wooden table من به یک میز گرد چوبی نیاز دارم 📌
هستم 🇹🇱🇹🇱 I am too busy to talk to you now من بسیار مشغول هستم برای راه رفتن با تو امروز
She received your e - mail 2 days ago او ایمیل تو را دو روز پیش دریافت کرد 🏤
فوراٌ 🤷🏻♀️🤷🏻♀️
شدت 🤦🏻♂️🤦🏻♂️
در شکل و هیئت اژدها ، دارای نقش اژدها ، همچون اژدها هول انگیز و ترسناک 🐿🐿
مرد فرانسوی 🇦🇪🇦🇪 Philip is a Frenchman فلیپ یک مرد فرانسوی است
خواستن راه رفتن 🇻🇮🇻🇮 They were so tired that they didn’t want to walk آنها خیلی خسته بودند ب همین دلیل نمیخاستند راه بروند
ایمیل ، پست الکترونیکی ، ایمیل زدن ، با ایمیل فرستادن🚇 I haven't had time to check my E - mail this morning امروز صبح وقت نداشتم ایمیل خودم را چک کن ...
it was raining when I got up وقتی از خواب بیدار شدم داشت باران میبارید 🌡🌡
تست ، آزمون 🇹🇬🇹🇬 The test was too difficult to finish آزمون برای تمام کردن بسیار سخت بود
اسم یک شخص Terry worked in a bank from 1996 to 2003 تری از سال 1996 تا 2003 در یک بانک کار کرد 🛒
we were having lunch when we heard the news داشتیم ناهار میخوردیم که اخبار را شنیدیم 💉💉
جای پربازدید و شلوغ از لحاظ توریستی
قطار 🧖🏻♀️🧖🏻♀️ the train leaves at 5 this afternoon قطار امروز عصر ساعت 5 حرکت خواهد کرد
🦇🦇 خفاش
آفتابی 🇹🇷🇹🇷 It is such sunny weather that he can play tennis in the park آب و هوای آفتابی بود ب همین دلیل او میتواند در پارک تنیس بازی کند
it was a difficult time but we never gave up hope 📈 زمان بسیار سختی بود اما ما هرگز امیدمان را از دست ندادیم
بزرگ زاده ، محتشم 🌵🌵
گربه وحشی the wildcat ate most of my birds last year گربه وحشی بیشتر پرندگان منو پارسال خورد💖
شستن there is a bird washing itself in the river 🚨🚨🚨 آنجا پرنده ایست که دارد خودش را در روخانه ای می شوید
لُنگ
امواج فوق صوت ، امواجی که فرکانس آن ها بالاتر از 20000 هرتس است و شنیده نمی شود 🐲🐲
ورزش بسکتبال he both loves and plays basketball ⛱⛱ او ورزش بسکتبال را هم دوست دارد و هم بازی میکند
محل آب خوردن 🙍🏻♂️🙍🏻♂️
کُشتن if you water this plant too much you will kill it اگر به این گیاه خیلی آب دهی آن را می کشی 📹📹
پنجره 🎉🎉 Daniel broke a window this morning دنیل امروز یک پنجره را شکست
گاه گاهی ، گاهی اوقات she has to work at weekends from time to time اون گاهی اوقات مجبوره آخر هفته ها کار کنه 🧥🧥🧥
I posted my application for the job three week ago تقاضا نامه برای شغل را سه هفته پیش پست کردم 🛴🛴
خواهر the girl whom you saw is my sister دختری که دیدی خواهرم بود 💇🏻♂️💇🏻♂️
🐝🐝 زنبور
سوپ this soup is hot and delicious این سوپ گرم و خوشمزه است 📮
نیرو ، قدرت ، انرژی 🏹🏹 I didn't even have the energy to get out of bed حتی انرژی نداشتم از تخت بیام بیرون تجربی 89
جوک ، لطیفه ، شوخی 👩👦👩👦 he was always telling jokes and making people laugh اون همیشه جوک می گفت و مردم رو می خندوند
👛👛کیف پول زنانه
بانک 🇨🇭🇨🇭 The man invited to the party works in a bank. مردی که به جشن دعوت شد در یک بانک کار می کند
He was a young sailor making his first voyage 💍💍💍 او ملوانی جوان بود که در حال گذراندن اولین سفر دریایی اش بود
صدا زدن She was thinking so deeply that she didn’t hear us calling her او داشت عمیقا فکر میکرد ب همین دلیل صدا زدن ما را نشنید 🇹🇻🇹🇻
چیزی را بو کردن ، بوییدن 🧙🏻♂️🧙🏻♂️
خوش هیکل keep yourself fit by running five miles a day ⌛️ خودت را با پنج مایل دویدن در روز خوش هیکل نگه دار
🦖🦖
موهایت دارد می ریزد ( کم پشت است ) احتیاج به داروی تقویت دارد Your hair is getting rather thin. It needs a tonic
خوابیدن 🙎🏻♂️🙎🏻♂️
روی آوردن ، خوشبختی 🍀🍀
as Eric was walking down the road he saw James وقتی اریک به پایین جاده قدم میزد، جیمز را دید 🎈🎈
پارک 🔌🔌 I saw you in the park yesterday دیروز شما را در پارک دیدم
In side the butcher's freezer the temperature was very frigid 🔹دمای داخل فریزر قصابی، بسیار سرد بود.
جمجمه
پیشوای روحانی آیین برهمایی 🌳🌳
cradle is a small bed for a baby which can be moved from side to side