تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-٣٨

I need a round wooden table من به یک میز گرد چوبی نیاز دارم 📌

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

هستم 🇹🇱🇹🇱 I am too busy to talk to you now من بسیار مشغول هستم برای راه رفتن با تو امروز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

She received your e - mail 2 days ago او ایمیل تو را دو روز پیش دریافت کرد 🏤

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

فوراٌ 🤷🏻‍♀️🤷🏻‍♀️

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

شدت 🤦🏻‍♂️🤦🏻‍♂️

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

در شکل و هیئت اژدها ، دارای نقش اژدها ، همچون اژدها هول انگیز و ترسناک 🐿🐿

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرد فرانسوی 🇦🇪🇦🇪 Philip is a Frenchman فلیپ یک مرد فرانسوی است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

خواستن راه رفتن 🇻🇮🇻🇮 They were so tired that they didn’t want to walk آنها خیلی خسته بودند ب همین دلیل نمیخاستند راه بروند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

ایمیل ، پست الکترونیکی ، ایمیل زدن ، با ایمیل فرستادن🚇 I haven't had time to check my E - mail this morning امروز صبح وقت نداشتم ایمیل خودم را چک کن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

it was raining when I got up وقتی از خواب بیدار شدم داشت باران میبارید 🌡🌡

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

تست ، آزمون 🇹🇬🇹🇬 The test was too difficult to finish آزمون برای تمام کردن بسیار سخت بود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

اسم یک شخص Terry worked in a bank from 1996 to 2003 تری از سال 1996 تا 2003 در یک بانک کار کرد 🛒

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

we were having lunch when we heard the news داشتیم ناهار میخوردیم که اخبار را شنیدیم 💉💉

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

جای پربازدید و شلوغ از لحاظ توریستی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

قطار 🧖🏻‍♀️🧖🏻‍♀️ the train leaves at 5 this afternoon قطار امروز عصر ساعت 5 حرکت خواهد کرد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

🦇🦇 خفاش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

آفتابی 🇹🇷🇹🇷 It is such sunny weather that he can play tennis in the park آب و هوای آفتابی بود ب همین دلیل او میتواند در پارک تنیس بازی کند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

it was a difficult time but we never gave up hope 📈 زمان بسیار سختی بود اما ما هرگز امیدمان را از دست ندادیم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

بزرگ زاده ، محتشم 🌵🌵

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

گربه وحشی the wildcat ate most of my birds last year گربه وحشی بیشتر پرندگان منو پارسال خورد💖

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

شستن there is a bird washing itself in the river 🚨🚨🚨 آنجا پرنده ایست که دارد خودش را در روخانه ای می شوید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

لُنگ

پیشنهاد
٠

امواج فوق صوت ، امواجی که فرکانس آن ها بالاتر از 20000 هرتس است و شنیده نمی شود 🐲🐲

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

ورزش بسکتبال he both loves and plays basketball ⛱⛱ او ورزش بسکتبال را هم دوست دارد و هم بازی میکند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

محل آب خوردن 🙍🏻‍♂️🙍🏻‍♂️

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

کُشتن if you water this plant too much you will kill it اگر به این گیاه خیلی آب دهی آن را می کشی 📹📹

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

پنجره 🎉🎉 Daniel broke a window this morning دنیل امروز یک پنجره را شکست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

گاه گاهی ، گاهی اوقات she has to work at weekends from time to time اون گاهی اوقات مجبوره آخر هفته ها کار کنه 🧥🧥🧥

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

I posted my application for the job three week ago تقاضا نامه برای شغل را سه هفته پیش پست کردم 🛴🛴

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

خواهر the girl whom you saw is my sister دختری که دیدی خواهرم بود 💇🏻‍♂️💇🏻‍♂️

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

🐝🐝 زنبور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

سوپ this soup is hot and delicious این سوپ گرم و خوشمزه است 📮

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

نیرو ، قدرت ، انرژی 🏹🏹 I didn't even have the energy to get out of bed حتی انرژی نداشتم از تخت بیام بیرون تجربی 89

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

جوک ، لطیفه ، شوخی 👩‍👦👩‍👦 he was always telling jokes and making people laugh اون همیشه جوک می گفت و مردم رو می خندوند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

👛👛کیف پول زنانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

بانک 🇨🇭🇨🇭 The man invited to the party works in a bank. مردی که به جشن دعوت شد در یک بانک کار می کند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

He was a young sailor making his first voyage 💍💍💍 او ملوانی جوان بود که در حال گذراندن اولین سفر دریایی اش بود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

صدا زدن She was thinking so deeply that she didn’t hear us calling her او داشت عمیقا فکر میکرد ب همین دلیل صدا زدن ما را نشنید 🇹🇻🇹🇻

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

چیزی را بو کردن ، بوییدن 🧙🏻‍♂️🧙🏻‍♂️

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

خوش هیکل keep yourself fit by running five miles a day ⌛️ خودت را با پنج مایل دویدن در روز خوش هیکل نگه دار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

🦖🦖

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

موهایت دارد می ریزد ( کم پشت است ) احتیاج به داروی تقویت دارد Your hair is getting rather thin. It needs a tonic

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

خوابیدن 🙎🏻‍♂️🙎🏻‍♂️

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

روی آوردن ، خوشبختی 🍀🍀

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

as Eric was walking down the road he saw James وقتی اریک به پایین جاده قدم میزد، جیمز را دید 🎈🎈

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

پارک 🔌🔌 I saw you in the park yesterday دیروز شما را در پارک دیدم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

In side the butcher's freezer the temperature was very frigid 🔹دمای داخل فریزر قصابی، بسیار سرد بود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

جمجمه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

پیشوای روحانی آیین برهمایی 🌳🌳

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

cradle is a small bed for a baby which can be moved from side to side