پیشنهادهای tinabailari (١,٣٩٠)
طولانی Six miles is a long way to walk every day 🛣 شش مایل مسیر طولانی هست برای هر روز راه رفتن
رانندگی کردن learning how to drive is interesting 📯 یاد گرفتن اینکه چگونه رانندگی کنیم جالب است
جریان ، چرخش 🔨🔨 you can see the circulation of the blood in human body می توانی چرخش خون در بدن انسان را ببینی
will she come to school tomorrow آیا او فردا به مدرسه خواهد آمد ؟؟ ⛽️
🦕🦕
پیروی کردن🍿 کاربرد در جمله : امروز زمانه در اطاعت و فلک در متابعت رای و رایت سلطان عادل است ( هنر 88 )
فریاد پرخاش جویانه برای بر انگیختن دعوا و هیاهو ، نعره ، فریاد👷🏻♂️
اصطلاعه 🔼🔼🔼 به معنی : آروم باش come down
پسر the boys had a great time at the party پسر ها اوقات خوبی در جشن داشتند 🔦🔦
Mina made herself a cake 🎫 مینا برای خودش یک کیک درست کرد
دانش Human knowledge develops with scientists’ hard work دانش بشری با سخت کوشی دانشمندان توسعه می یابد 🕕🕕
دوربین 🇹🇰🇹🇰 This camera is too expensive for me to buy این دوربین برای من برای خریدن بسیار گران است
دیروز 🚽 what were you doing at this time yesterday دیروز این موقع چیکار میکردی؟؟
stop making so much noise زیاد سر و صدا نکن!! 🌌🌌🌌
اضافی ، بیشتر if you need any extra help , just call me 🚋🚋 اگه به هر کمک بیشتری نیاز داشتی فقط بهم زنگ بزن انسانی 93 ، تجربی 85 ، هنر 85
He took his angry kids to the zoo او کودک عصبانیش را به باغ وحش برد 🦄🦄
پول you and your friend must prepare all the money yourselves تو و دوستت باید تمام پول را خودتان آماده کنید 🚔🚔
بخشنده ، باگذشت
فوتبال 🛑 he is playing football with his friends او با دوستانش فوتبال بازی میکند
جفت ، زوج I'd like you to do this exercise in pairs 👩❤️👩👩❤️👩 ازتون می خوام که این تمرین رو دوتا دوتا انجام بدین
دید The boy whom I saw yesterday can speak English. پسری که دیروز دیدم می تواند انگیسی حرف بزند. 🇹🇿🇹🇿
قصاب 🇺🇿🇺🇿 A butcher sells meat قصاب گوشت میفروشد
He narrated the story of Rustam and Sohrab او داستان رستم و سهراب را نقل کرد 🔬🔬
حمله قلبی John had a heart attack three years ago سه سال قبل به جان حمله ی قلبی دست داد ❣️
soldiers are the witness of wars سربازان شاهد جنگ ها هستند📩📩
دنبال کردن ، به دنبال آمدن ، پیروی کردن از follow me please I'll show you the way لطفا منو دنبال کن راه رو بهت نشون می دم🦟 تجربی 95 ، زبان 95 ، انسا ...
سنتی Kiana is interested in traditional music کیانا به موسیقی سنتی علاقه مند است 💾💾
باحال 🖥🖥 Golsa has bought a beautiful little doll which is very cool گلسا عروسک کوچک زیبایی خریده که خیلی باحاله
منتقل کردن ، انتقال دادن you will be transferred to the London office شما به دفتر لندن منتقل خواهید شد 🧗🏻♂️🧗🏻♂️ انسانی 95 ، تجربی 93 ، هنر 93 ، ...
قادر بودن 🇻🇪🇻🇪 I was so tired that I wasn't able to speak من انقدر خسته بودم که قادر نبودم حرف بزنم
عضله 📽📽 he developed his muscles by exercise او عضلاتش را با ورزش پرورش داد
نامه ، کتاب ، دفتر ، نوشته ی دراز ، لوله ی کاغذ 👩🏻🚀👩🏻🚀
اشتباه ، خطا I think you made a mistake تصور میکنم شما اشتباه کردید🧸
موجودات جهان 👨🏻🚀👨🏻🚀
ماده ای مخدّر که از شاه دانه به دست می آید 🦔🦔
شایستگی ، لیاقت 🌪🌪
آزرده ، زخمی ، خسته ، مجروح
اشاره کردن ، اشاره 🧙🏻♀️🧙🏻♀️
ناتوان ، عاجز some children were unable to read or write بعضی از بچه ها نمیتوانستند بخوانند یا بنویسند❄️
موفقیت 💣💣 His success in the experiment surprised everyone موفقیت او در آزمایش همه را شگفت زده کرد
دست 🙇🏻♀️🙇🏻♀️ what do you have in your hand در دستت چی داری ؟؟
برنامه Meg's new book is well ahead of schedule کتاب جدید مگ بسیار جلوتر از برنامه است ✡️
اختراع کردن ، ابداع کردن Alexander Graham Bell invented the telephone in 1876 🎮🎮🎮
🐜🐜 مورچه
I wish it weren't cold today کاشکی امروز سرد نبود 🗂🗂
پله ، راه پله 🌫🌫 go up the stairs and her office is on the right از پله ها بالا برو و دفترش سمت راسته
My uncle is a hard - working worker عموی من کارگر سخت کوشی است 🐷🐷
مفید ، سودمند 🌨🌨 old pictures are useful for seeing how people dressed in the past برای دیدن اینکه مردم در گذشته چطور لباس می پوشیدند ، عکس های قدی ...
Nicky is thinking of giving up her job 🧻 نایکی درباره ی ترک کردن شغلش فکر می کند
نقاشی ، طراحی 🏴🏴 this drawing is very old and expensive این طراحی ( تابلوی نقاشی ) خیلی قدیمی و گران قیمت است