پیشنهاد‌های مالک میرزائی (٦٤٢)

بازدید
٧٨٤
تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

بیرون زدن چیزی از جای واقعی خودش. مثلا شورت بزنه بیرون از شلوار می گیم: The shorts are sticking out

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برچسب ، اتیکت مثل اتیکت راهنمای چسبیده به لباس

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بالا امدن مثال He popped up his collar. او یقه ش رو بالا اورد

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اشتباه وصل کردن دو چیز. بالا و پایین بودن مثال: The buttons are misaligned دکمه ها بالا و پایین بسته شدن.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

در مورد لباس معنی لنگه به لنگه می دهد. مثال: The shoes are mismatches. کفش ها لنگه به لنگه ان.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیپ

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در هاون کوبیدن و له کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فشردن و چلوندن چیزهایی مثل پارچه خیس و. . .

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

دست از سرم بردار. نمی خوام بشنوم

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

حتما همین طوره. صد درد صد

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشکل چیه؟ اتفاقی افتاده؟

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

بریز بپاش ، کثیفی ، افتصاح ، بهم ریختگی. مثلا وارد خونه می شی می بینی همه چی به هم ریخته. میگی: !What a mess چقدر به هم ریخته؟

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

معنی اصلی: عصب معنی مجازی و عامیانه: پر رو مثال: What a nerve چه پررو!

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

توی دردسر بدی افتادن، بدجور شکست خوردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دپرس بودن ، روحیه نداشتن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پررو نشو

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دانه دادن گیاهان ، دانه پراکنی گیاهان برای لقاح گیاهان استفاده می شود. مثال Most of plants lay eggs. بیشتر گیاهان دانه های خود را پراکنده می کنن ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنی حامله و باردار است اما برای انسان به کار می رود. این کلمه رو برای حیوانات استفاده می کنیم. مثال My dog is gravid. سگم حامله است

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آدمی که از روی بخار معده نظر می ده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در برابر

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

همدست . آدمِ پایه کسی که به رفیقش کمک میکنه مخ کسی رو بزنه.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غلط و اشتباه. حالت عامیانه تر برای wrong , false

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

صبر کردن به چیزی محکم چسبیدن آویزون شدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باز کردن بسته بندی یک چیز، چیزی رو که دور چیز دیگه پیچیده شده بلز کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برگردوندن چیزی سر جاش

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

یعنی یک چیزی رو از بین تعدادی جدا کردن و برداشتن. مثل برداشتن یک کتاب از بین کتاب های کتابخانه جدا کردن یک گل از بین یک دسته گل

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مغز فندقی ، شل مغز ، خنگ ، تعطیل المغز و . . . .

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بچه ته تغاری مثال: He is the baby of the family. اون ته تغاریه.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

ظرف در دار یک بار مصرف

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کج بیل ، بیلی که زاویه بین تیغه و دسته ۹۰ درجه است و حالت تیشه مانند دارد و برای کندن علف های هرز استفاده می شود. در گویش محلی استان گلستان به آن با ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

خاک انداز ، بیل سر تخت ، هر وسیله شبیه بیل که برای جمع کردن خاک و امثالهم استفاده می شود اما مثل بیل برای کندن استفاده نشود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غلت خوردن ، مثل وقتی که از پله ها غلت می خوری میفتی پایین

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

سکندری خوردن ، دست یا پا جایی گیر کنه تعادلت رو از دست بدی بخوای بیفتی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

سیاه مست ، مست و پاتیل مثال: I'm so wasted. من پاتیل پاتیلم.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کدو خورشی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خسته شدن ، تحمل نکردن مثال: I'm cooked. خسته ام. دیگه تحمل ندارم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

باران شدید بارانی که در حد طوفان نباشد اما از حد معمول سنگین تر باشد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

به روی خود نیاوردن یک مشکل یا موضوع بغرنج

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

خط و خش ( مثل خط و خش روی ماشین )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پنجر Your car has a flat tire لاستیک ماشینت پنچر شده.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گودی و تورفتگی روی ماشین بر اثر تصادف

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Hang up : تموم کردن تماس تلفتی Hang on: صبر کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

گلیم خود را از آب کشیدن از عهده خود برآمدن قسر در رفتن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چه اشتباهی! نباید این کار رو می کردی!

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

آخ ، آی ( ناشی از درد و. . . )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چندشه ، چه چندش آور

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رقابت شدید و منفی که در اون هیچ کس به دیگری رحم نمی کنه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مربع های درخشان زرد شب نمای وسط جاده ها