پیشنهادهای مالک میرزائی (٦٤٢)
قهوه اسپرسو با شیر سرد
چاقوی نان بری
چاقوی دندانه دار
اونقدر. . . . مثال: . . . I ate so much that اونقدر خوردم که. . . . . . I have so much money that اونقدر پول دارم که. . .
به یه دسته زرافه گفته می شود. مثال: a tower of giraffes یه دسته زرافه
به یک دسته پلنگ گفته می شود. مثال: A leap of leopards یه دسته پلنگ
به یه دسته طوطی گفته می شه مثال: A company of parrots یه دسته طوطی
به یک دسته پنگوئن می گن کلونی. مثال: A colony of penguins یک کلونی پنگوئن
معنی اول :به دسته گرگ ها گفته می شود. معنی دوم: تنگ هم چیده شدن. یک سری چیزها که کنار هم ردیف و مرتب و بدون فاصله چیده شده باشند. مثل مولکول های ی ...
سک نت کردن ، زندگی کردن ، اقامت کردن
پرسیدن و جویا شدن
کنسرو گوجه فرنگی
Ear واحد شمارش بلال است . مثال Give me two ears of corn لطفا دو تا بلال به من بده.
به عکاسانی که دنبال گرفتن عکس از سوژه های خاص مثل سلبریتی های معروف هستند و این عکس ها را با قیمت های بسیار بالا به مجلات و نشریات می فروشند می گویند ...
رایحه
نیشگون گرفتن
پس دادن جنس خریداری شده. مثال: . ?This suit is very tight . can I have a refund این کت خیلی تنگه. می وونم پسش بدم؟
بدن نما ، شفاف ، لباسی که اون قدر بافتش نازک باشه که بدن از زیرش معلوم باشه. مثال: . This shirt is too see - through این پیراهن خیلی بدن نماست.
اگه اخر جپله بیاد معنی میده "فوق فوقش" مثال: . He is 40 years old , if that اون فوق فوقش ۴۰ ساله باشه.
گرفتن و پیچوندن چیزی مثال . The teacher tweaked the boy's ear معلم گوش پسره رو پیچوتد
با انگشت فشار دادن ، با انگشت ضربه زدن
با ضربه انگشت چیزی رو پرت کردن و دور کردن. مثل شوت کردن تیله با انگشت یا شوت کردن حشره با انگشت یا. . .
تیغ دار ، خاردار مثال: That plant is thorny on اون گیاه خارداره
لپ کسی رو کشیدن ، صورت کسی رو فشردن
پوسته پوسته شدن مثال: The wall paint is peeling رنگ دیوار پوسته پوسته شده
صدای غژغژ دادن
سوسو زدن ، کم و زیاد شدن نور و. . .
کوفته قلقلی
میوه گیاه بامیه
میوه ای که وقت چیدنش رسیدهدباشه. با ripe اشتباه نگیرید. Ripe : رسیده
خفن
کسی رو پیچوندن
پوز دادن
خلط بینی ، خِلمِش
لبریز ، چیزی که بیش از ظرفیت پر شده باشه. مثل ساندویچی که تا خرخره توش مواد ریخته باشن نشه بخوریش
به زن زندگی جمع کن و خونه دار و کدبانو می گن keeper. مثال: . My wife is a keeper زن من زن زندگیه.
مخفف all right باشه ، خیلی خب. حله
گرایش جنسی نرمال به جنس مخالف در محاوره به معنای خوب ، ردیف. . مثال: ?You straight خوبی؟ ردیفی؟
رفیق ، داداش. مثال: ?What's up , dawg چه خبر رفیق؟
ضربه کوفتگی I have a bump ضربه خوردم.
خار مثال: I have a splinter خار رفته تو بدنم.
ساعت ۶ عصر
ساعت ۶ صبح ، فلق ، سپیده دم. متضادش: dusk شش عصر
جوگیر شدن. مثال: I got carried away جوگیر شدم.
راه افتادم. تو راهم.
همین الان رسیدم
دست و پا چلفتی بودن ، این دست به اون دست بگه گ. ه نخور
اهداف بلند در سر داشتن ، بلند پروازی کردن