پیشنهاد‌های مالک میرزائی (٦٤٢)

بازدید
٧٨٤
تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

از اول شروع کردن.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نوعی دمپایی پشت بنددار سورراخ سوراخ. چیری بین صندل و دمپایی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

جای نگرانی نیست، غمت نباشه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از این بدتر نمی شه.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شگفت آوره ، شگفت انگیزه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

غذایی که بیش از حد پخته شده غذای سوخته

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غذایی که یکم خوب پخته شده باشه ، یکم بیش از اندازه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غذایی که درست به اندازه پخته شده .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به ادمی خیلی لاغر یا چیزای خیلی نازک می گن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

ادمی که خیلی احمقه ، آدمی که عقلش پاره سنگ برداره

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نمی فهمم. درک نمی کنم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حالم خوبه. از این بهتر نمی شه. معادل خودمونی تر I'm fine.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حالت خودمونی تر عبارت thank you

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

خواهش می کنم ، قابلی نداره. حالت خودمونی تره you're welcome

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

Kick لگد زدن Ass kick. اردنگی زدن Ass kicker دهن سرویس کن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Mean to brag از خود تعریف کردن چسی اومدن پز دادن I don't mean to brag but. . . نمی خوام چسی بیام ولی. . .

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

۱ - به معنای جهنم و دوزخ است. ۲ - به جمله معنای منفی می دهد. مثال ها: Sit down بنشین Sit the hell down بتمرگ Who did that? کی این کار رو کرد؟ W ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

باشه . اکی. موافقم. قبول

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عمرا دروغ باشه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

مخفف charisma

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

عامیانه : به نحو احسنت انجام دادن. ترکوندن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

فوق العاده س.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

در عامیانه به معنای: عالی ، ، خارق العاده مترادف با کلماتی مثل : awesome

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

در زبان عامیانه : باور کردن I don't buy it. باور نمی کنم. تو کَتَم نمی ره.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

در زبلن عامیانه یعنی فهمیدن و درک کردن. I got it. فهمیدم. I get it. می فهمم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

سوما ، ثالثا

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

ثانیا

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گروهی از گوریل ها که با هم حرکت می کنند. a band of gorillas یه دسته گوریل

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به دسته ای از پرندگان یا حشرات که با هم حرکت می کنند گفته می شود. a swarm of flies یک دسته مگس

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

به گروهی متشکل از چند گ به گفته می شود. a litter of cats چند تا گربه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

به یک دسته ماهی گفته می شود. a school of fish یک دسته ماهی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهم خبر بده. منو در جریان بذار. بهم زنگ بزن خودمونی ترش میشه: hit me up

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ازت خوشم میاد. روت کراش دارم.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

من پول همرام نییت. بی پولم. ورشکسته ام

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اشتباه از من بود. تقصیر من بود.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

غمگینم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تو هیچ گ. . . نمی تونی بخوری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سربازان ارسالی برای خدمت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مشروط کردن ، قید کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیش پا افتاده ، سطح پایین ، ضعیف از لحاظ کیفیت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

راه انداختن. مثل land a job راه انداختن یک شغل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بچه - قوم و خویش نسبی - دوست و رفیق نزدیک برای این که به کسی بگی تو عزیز دل منی هم از این اصطلاح استفاده می شه.

پیشنهاد
٠

معنی تحت اللفظی :دم روی کول گذاشتن و رفتن ، دم رابین پاها گرفتن و رفتن. معنی کنایی: از ترس یا شرم بی سرو صدا جیم شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

بفرما همونی که می خواستی.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

در فوتبال : گلزن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

چه افتضاحی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

شوت کردن - لگد زدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

بله - البته - بسیار خوب - خیلی خوب - با کمال میل - آره. در صورتی که به شکل سوالی بیاید به معنی "درسته" و "واقعا" هم معنی می ده.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

آه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

واقعا؟