blockhead

/ˈblɑːkhed//ˈblɒkhed/

معنی: ادم خرف و بی هوش
معانی دیگر: کله خر، احمق، بی کله

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a stupid or dull person; oaf.
مترادف: dolt, dullard, numskull, oaf
مشابه: ass, clod, dope, dunce, dunderhead, fool, half-wit, idiot, knucklehead, moron, sap, simpleton

جمله های نمونه

1. That blockhead delivered the wrong box!
[ترجمه گوگل]آن بلوک جعبه اشتباهی را تحویل داد!
[ترجمه ترگمان]! اون احمق جعبه اشتباه رو تحویل داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There are blockheads among the critics too.
[ترجمه گوگل]در میان منتقدان نیز نقاط ضعفی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در میان منتقدان هم blockheads وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He is a blockhead, and has no idea about how to express his feelings.
[ترجمه گوگل]او یک آدم بزرگ است و هیچ ایده ای در مورد نحوه بیان احساساتش ندارد
[ترجمه ترگمان]او احمق است و هیچ نمی داند چطور احساسات خود را بیان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. At first, "block head"was only a verb; for a long time, "blockhead" becomes a noun later.
[ترجمه گوگل]در ابتدا، "block head" فقط یک فعل بود برای مدت طولانی، "blockhead" بعداً به یک اسم تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]ابتدا، \"سر بلوکی\" تنها یک فعل بود؛ برای مدتی طولانی، \"احمق\" به اسم یک اسم تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I do not give way to blockhead!
[ترجمه گوگل]من راه را به blockhead نمی دهم!
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم احمق باشم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A learned blockhead is a greater blockhead than an ignorant one.
[ترجمه گوگل]یک بلوک آموخته بزرگتر از یک نادان است
[ترجمه ترگمان]احمق دانشمند احمق، احمق تر از یک احمق نادان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Jill is such a blockhead that the flunked every course as a freshman.
[ترجمه گوگل]جیل به قدری پیشرو است که به عنوان دانشجوی سال اول هر دوره را دور می زد
[ترجمه ترگمان]جیل هم احمق به نظر می رسه که سال اول سال اول سال تم وم شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Arnold is a blockhead if I ever saw one.
[ترجمه گوگل]اگر من تا به حال یکی از آن ها را دیدم، آرنولد یک معرکه است
[ترجمه ترگمان] آرنولد \"اگه من یکی رو دیده باشم\" احمق \"- ه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You are such a blockhead, I shall have to keep on at you for another hour.
[ترجمه گوگل]تو آنقدر هولناکی، من باید یک ساعت دیگر با تو ادامه دهم
[ترجمه ترگمان]این قدر احمق هستید که یک ساعت دیگر به شما نگاه خواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Blockhead! He should know it's impossible to make it at one stroke.
[ترجمه گوگل]بلوک هد! او باید بداند که رسیدن به آن با یک حرکت غیرممکن است
[ترجمه ترگمان]کله پوک احمق! او باید بداند که در یک حمله غیر ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Though I have been always a blockhead, I have not been always a rascal.
[ترجمه گوگل]با وجود اینکه من همیشه یک آدم بزرگ بوده‌ام، اما همیشه یک شرور نبوده‌ام
[ترجمه ترگمان]اگر چه من همیشه احمق بوده ام، من همیشه یک آدم رذل نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Why didn't you tell me earlier, you blockhead!
[ترجمه گوگل]چرا زودتر به من نگفتی ای بلاک!
[ترجمه ترگمان]چرا زودتر به من نگفتی کله پوک!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. No man but a blockhead ever write except for money.
[ترجمه گوگل]هیچ مردی به جز یک قلدر هرگز جز برای پول نمی نویسد
[ترجمه ترگمان]هیچ مردی جز یک آدم احمق به جز پول نامه می نویسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He was rather a blockhead.
[ترجمه گوگل]او بیشتر یک آدم بزرگ بود
[ترجمه ترگمان]او نسبتا احمق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ادم خرف و بی هوش (اسم)
blockhead

انگلیسی به انگلیسی

• stupid person
if you call someone a blockhead, you mean that they are stupid; an informal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس