ترجمههای زینب سرآمد (١٣٤)
چشم انداز زیبایی در بابر ما گشوده شد.
بعد از دو ساعت نمایش زرق و برق و تشریفات، بالاخره مدارک اعطا شد و حضار از کوره در رفتند. ،
فقدان پدرشان خانواده را در غم فرو برد.
این یک حیله هوشمندانه بود، و درحالیکه همه مجذوب این ترفند شده بودند او اینطور نبود.
بعضی از مردم احساس می کنند شکست دادن مداوم رقیبان ناجوانمردانه است مگر اینکه بازی فوتبال باشد.
پار چه های ابریشمی و اطلسی باعث برافروختن آتش در آشپزخانه شدند.
خدمتکار توسط گروهی از آدم های حیوان صفت که در بار نشسته بودند مورد آزار و اذیت قرار می گرفت.
خدمتکار توسط گروهی از آدم های حیوان صفت مورد آزار و اذیت قرار می گرفت.
سوال بزرگی در مورد امکان تداوم آن روزنامه وجود داشت.
روشنفکران بعنوان افرادی غیر خلاق و بی ثمر بر کنار شدند.
او روی زمین ولو شد و بطور نامفهومی کلماتی را بر زبان می آورد.
چند تا خط راه راه روی آستین یک گروهبان وجود دارد.
پیشخدمت مهمانی اغلب مجبور بود با نظرات بی ادبانه مشتریان کنار بیاید.
لطیفه های او پیش پا افتاده تر از آن بودند که با مزه باشند.
ابداع جدید مغذی، لذیذ، ارزان و آسان جهت آماده کردن بود.
کت های زمستانی بین خانواده های نیازمند توزیع خواهند شد.
کلوچه های خوشمزه بادام زمینی شخصا توسط جوانان بایان لپاس ( در مالزی ) پخته می شود.
کلوچه های خوشمزه بادام زمینی شخصا توسط جوانان
او خود را با افراد دون پایه احاطه کرده بودکسانی که آنقدر از او می ترسیدند که حتی نمی توانستند حاضر جوابی کنند.
قسمت اول آزمون تاریخ شامل مرتب کردن حوادث به ترتیب زمانی بود.
قسمت اول آزمون تاریخ شامل مرتب کردن
اگر نسبت به من بی ادب باشی، با همان بی ادبی تلافی خواهم کرد.
پیشرفت خوبی با نوشتن صفحه خاطرات انجام می شد.
او علیه محکومیتش به قتل درخواست فرجام ناموفقی داشت.
بنظر می رسید که نگهبانان زندان از تمام احساسات انسانی عاری بودند.
ما رک و راست گفتیم که یک همچین مسئولیتی را بر عهده نخواهیم گرفت.
تبلیغات بازرگانی آنها واقعا مردم را ترغیب می کند که محصولشان را امتحان کنند.
مردی که دیروز در راه سپرده گذاری ۱۲۰۰۰ دولاری در یک بانک بود توسط دو مرد خف شد مردانی که به او با مشت ضربه زده و کیفش را قاپیدند.
چگونه عوامل اقتصادی بر روی روابط بین ایالت ها و درون ایالت ها تاثیر میگذارد؟
تاد سرش را با عصبانیت تکان داد و حلقه طناب را روی شانه اش انداخت.
تاد سرش را با عصبانیت تکان داد وحلقه طناب را را
دختران آسان تر از اکثر بچه های دیگر به دام می افتند.
هرگز از او انتظار نداشته باشید که یک ایده عالی ارائه کند.
بیلی، گارگر اصطبل، در حال گشت زدن اطراف حصارها، چراغها را یکی بعد از دیگری خاموش می کرد.
جوانی به باد فنا خواهد رفت، ولی خاطرات من از تو نه.
تیم ما در نیمه دوم برتری داشت.
ساختمان فرعی روی عمارت اصلی ساخته شده است.
بنای فرعی روی عمارت اصلی ساخته شد.
غیبت غیر موجه در برخی صنایع دردسر ساز است.