ترجمههای زینب سرآمد (١٥٠)
پار چه های ابریشمی و اطلسی باعث برافروختن آتش در آشپزخانه شدند.
نوع جدیدی از خودرو در فروشگاه به نمایش گذاشته شد.
همانطور که کاوشگران راه خود را از میان یخ باز می کردند باخطرات زیادی روبرو شدند.
پیشخدمت مهمانی اغلب مجبور بود با نظرات بی ادبانه مشتریان کنار بیاید.
او دایره واژگان کوچکی دارد و تنها قادر است به شیوه ا ی محدود خود را بیان کند.
آنها در مورد اینکه آیا مجازات اعدام میبایست لغو شودبحث می کردند
او سینی را روی میز کنار تختش قرار داد.
این اعتراضات در واقع دولت را وادار کرد که هوشیار شده و توجه کند.
سوال بزرگی در مورد امکان تداوم آن روزنامه وجود داشت.
او لایه نازکی از مربای تمشک را روی نان تست پخش کرد.
تیم ما در نیمه دوم برتری داشت.
مردی که دیروز در راه سپرده گذاری ۱۲۰۰۰ دولاری در یک بانک بود توسط دو مرد خف شد مردانی که به او با مشت ضربه زده و کیفش را قاپیدند.
لطیفه های او پیش پا افتاده تر از آن بودند که با مزه باشند.
تاد سرش را با عصبانیت تکان داد وحلقه طناب را را
تاد سرش را با عصبانیت تکان داد و حلقه طناب را روی شانه اش انداخت.
تبلیغات بازرگانی آنها واقعا مردم را ترغیب می کند که محصولشان را امتحان کنند.
پیشرفت خوبی با نوشتن صفحه خاطرات انجام می شد.
فقدان پدرشان خانواده را در غم فرو برد.
بعد از دو ساعت نمایش زرق و برق و تشریفات، بالاخره مدارک اعطا شد و حضار از کوره در رفتند. ،
بنای فرعی روی عمارت اصلی ساخته شد.
ساختمان فرعی روی عمارت اصلی ساخته شده است.
کت های زمستانی بین خانواده های نیازمند توزیع خواهند شد.
کلوچه های خوشمزه بادام زمینی شخصا توسط جوانان
کلوچه های خوشمزه بادام زمینی شخصا توسط جوانان بایان لپاس ( در مالزی ) پخته می شود.
قسمت اول آزمون تاریخ شامل مرتب کردن
قسمت اول آزمون تاریخ شامل مرتب کردن حوادث به ترتیب زمانی بود.
او علیه محکومیتش به قتل درخواست فرجام ناموفقی داشت.
بنظر می رسید که نگهبانان زندان از تمام احساسات انسانی عاری بودند.
این کار می خواهد مرا تا روزقیامت ببرد.
شما مجبورید بپذیرید که این طرحها کاملا طبیعی هستند.
دختران آسان تر از اکثر بچه های دیگر به دام می افتند.
یک راسو برای دفاع از خودش بوی نامطبوعی ساطع می کند.
پرواز زدگی باعث بوجود آمدن شکل خفیفی از توهم می شود.
هر محصولی که از شیر گاو تهیه شده باشد باعث می شود که او استفراغ کند.
او خود را با افراد دون پایه احاطه کرده بودکسانی که آنقدر از او می ترسیدند که حتی نمی توانستند حاضر جوابی کنند.
خدمتکار توسط گروهی از آدم های حیوان صفت مورد آزار و اذیت قرار می گرفت.
خدمتکار توسط گروهی از آدم های حیوان صفت که در بار نشسته بودند مورد آزار و اذیت قرار می گرفت.
ما رک و راست گفتیم که یک همچین مسئولیتی را بر عهده نخواهیم گرفت.