پیشنهادهای سجاد صالحی (٤٨٧)
فراری از لذت بردن - لذت هراس
نوکر صفت - چاپلوس - دون پایه
سزاوار سرزنش بودن یکی از ویژگی های شخصیت آزار طلب
شدیداً
خودنمایی یکی از ویژگی های بارز افراد دارای شخصیت نمایشی
در روان شناسی شخصیت، بین سه واژه personality, character, and temperament تفاوت وجود دارد. Personality = شخصیت Charachter = منش Temprement = سرشت
در روان شناسی شخصیت، بین سه واژه personality, character, and temperament تفاوت وجود دارد. Personality = شخصیت Charachter = منش Temprement = سرشت
در روان شناسی شخصیت، بین سه واژه personality, character, and temperament تفاوت وجود دارد. Personality = شخصیت Charachter = منش Temprement = سرشت
شبیه
fianc�e نامزد مونث fianc� نامزد مذکر
Digital NSSI اشاره دارد به رفتارهای خودآسیبی غیر خودکشی گرایانه وابسته با فیلم برداری و اشتراک گذاری آن در رسانه های جمعی
ENSSI اشاره دارد به Engagement in Non Suicidal Self - Injury درگیر شدن در رفتارهای خودآسیبی غیر خودکشی گرایانه
اشاره دارد به Non Suicidal Self - Injury خودآسیبی غیر خودکشی گرایانه
به همان اندازه
هذیان پارازیتوز انگل هذیانی یک وضعیت روانپزشکی است که در آن بیماران این باور غلط را دارند که آنها آلوده به انگل های پوست مانند شپش، کک، عنکبوت، کرم ...
بی قرار آشفته پریشان حال مضطرب تحریک پذیر
فروکردن انگشت در چشم = رفتاری در کودکان عقب مانده ذهنی و کودکان مبتلا به اوتیسم
خودانگیختگی
حس ترحم نسبت به خود
احساس ملالت و دلزدگی
ترکاندن popping a balloon
سرایت swirling emotion = سرایت هیجان
غیرمنطقی توجیه ناپذیر
گاهی منظور، شفادهنده مذهبی است
بهبودی بازیافت بازسازی
قرار دادن، جای دادن
از . . . دور شد
در متون روانشناسی "اعتبارسنجی"
در مقالات علمی "بحث و نتیجه گیری"
ملموس، واقعی مثال the tangible aid > کمک های واقعی، کمک های ملموس Refers to the physical, emotional or financial assistance provided or perceived to ...
افراد نمونه جمعیت عمومی
در تحلیل عاملی "برازش" ترجمه می شود.
مقادیر ویژه در تحلیل عاملی مقدار ویژه میزان وارایانس تبیین شده بوسیله هر عامل را بیان می کند. یکی از ضوابط پرکاربرد در تعیین تعداد عاملها ، مقدار ویژ ...
در آمار و تحلیل اکتشافی " نمودار سنگریزه"
در مباحث آماری تحلیل عاملی؛ "برازش" ترجمه می گردد.
مورب ( نامتعامد )
مجبور شدن . . . made you promise to مجبور شدید تعهد بدهید که . . .
در پرسشنامه های روان شناختی و سایر متون، می توان از عبارت گویه نیز استفاده کرد.
مقالات و متون علمی
درگیری مشارکت
جراحات فیزیکی
تدوین، توسعه، بسط و گسترش، ابداع، رشد، تحول
خودآسیبی غیر خودکشی گرایانه
پاکدست
پرورانیدن، به اوج رساندن
احساس ناکامی، ناخشنودی، استیصال، نا امیدی
رضایت مندی
ابهام
شفاف
مبهم