تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

خزانه خزینه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

کنار گذاشته می شوند

پیشنهاد
٠

درمانگر حرفه ای

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

درمانگر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

فرد ارجاع شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

نشانه های بارز فلان چیز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

توقف خاتمه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

ارجاع کردن در متون روان شناسی به ارجاع بیمار و یا مراجع اشاره دارد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

در متون روان شناسی اشاره به مکانیسم دفاعی جدا سازی دارد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

در متون روانکاوی و روان پویشی اشاره به نظریه روابط موضوعی دارد. good and bad objects

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

فراهم می کند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

رشک در مفاهیم روانکاوی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

رشک آلت در مفاهیم روانکاوی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

ویزیت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

توجیه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

چشم و هم چشمی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

حضور

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

انتقال در مفاهیم روانکاوی. انتقال متقابل = countertransference

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

مفهومی روانکاوی است. انتقال متقابل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

مایوس کننده نا امید کننده دلسرد کننده

پیشنهاد
٢

موقعیت کار در مطب خصوصی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

وسیله حامی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

تعویض شیفت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

تعویض

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

واکنش

پیشنهاد
٠

نظام اطجاع خدمات پزشکی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

ساماندهی مثلا ساماندهی تغییر PROMOTING CHANGE

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

در مفاهیم روانکاوی چسبندگی ترجمه می شود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

بزرگ کردن to rear the offspring = بزرگ کردن فرزندان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

فرزندان to rear the offspring = بزرگ کردن فرزندان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

اعتراف کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

اعتراف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

برزخ. . . بلا تکلیف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

سوگواری. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

در روان شناسی اختلال سوگ

پیشنهاد
٠

یک شخصیت نفوذ نا پذیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

کلنجار رفتن، دست و پنجه نرم کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

دست و پنجه نرم کردن با مشکلات. . . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

نجات دادن، حفظ کردن، گرفتن، ذخیره کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

والدین تعمیدی ( در مسیحیت ) ؛ کسانی که غسل تعمید برای کودک گذاشته اند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

ته تغاری، عزیز the youngest child is often babied and kept dependent

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

ناسازگار؛ غیر انطباقی؛ ناپذیرفتنی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

احساس سربار بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

سایق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

تحمل کردن She responded by saying, “Look what I put up with. ”

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

ابتلا؛ دارای علامت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

کارشناسی شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

منصب یا سمت همزمان به عنوان مثال: او همزمان، سمتی در گروه ارتقاء سلامت و بهداشت جامعه . . . دارد. He has a joint appointment with the Department of ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

مشتاقانه علاقه مشتاقانه = an avid interest

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

سلامت - از - راه دور