تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هدفمند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

علائم = تنها توسط درمانگر یا تیم درمانی تشخیص داده می شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

قابل تعمیم مثال: the list of applicable symptoms لیست نشانه های قابل تعمیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نشانه = تنها توسط فرد بیمار قابل گزارش و تعریف است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نشانه ها = تنها توسط فرد بیمار قابل گزارش و تعریف است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به رسمیت شناخته می شوند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

در مورد انسان و حیوانات اگر به کار برده شود، میخکوب شدن معادل خوبی برای ترجمه است. در متون روان شناسی = میخکوب شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نسنجیده، خام، ناپخته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

همه گیرشناسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در برخی متون فرایند معادل خوبی است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کودکان نوپا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در ژنتیک احتمالاٌ منظور توارث پذیری باشه مثال: the presence of high familial loading of depression and polymorphisms in SLCGA4 and BNDF genes

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بارداری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گزارش کننده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گاهی به معنی نظم مثال: living arrangements نظم زندگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دانشجوی تحصیلات تکمیلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گسست از روابط اجتماعی ناوابستگی اجتماعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

انزوای اجتماعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خونسرد ، ساکت ، آرام

پیشنهاد
٠

سیستم جنگ، گریز، بهت

پیشنهاد
٠

نظریه حساسیت به تقویت Jeffrey Alan Gray

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

ساقه مغز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در روان شناسی به ساخت شبکه ای در مغز اشاره دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تحقیقات پیمایشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در برخی متون میتوان "اختصاصی" ترجمه کرد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

لزوماً

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

در روان شناسی منظور سرشت است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همخوان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بخش نامه ای

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فراگیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ملاحظه کاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

موجب قرض دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

بسترگاه در معنایی دیگر اشاره به رواندرمانی اختلالات مرتبط با مصرف مواد محرک دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

جزئی و ناچیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

قابل توجه و چشمگیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ابزاری سودمند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

در اصطلاح

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درونی - ذاتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

ابداع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

خصیصه؛ ویژگی؛ صفت در روان شناسی به ویژگی ها و صفات شخصیتی اشاره دارد. اگر فردی ملاک های اختلال شخصیت را بر اساس DSM را برآورده کند، واژه اختلال شخصی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مطرح گردیده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بی پروا بی ملاحظه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

منشعب شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رهاشدگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

فردی که دیگران را به بازی میگیرد. دغل باز مکار و حیله گر فریبکار حقه باز و . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

عجیب و غریب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اشاره دارد به شخصیت اسکیزوتایپال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خیراندیش دستکار نیکوکار صالح

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مزاحمت و آزارگری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بد رفتارگر - دشنام دهنده