پیشنهادهای سجاد صالحی (٤٨٧)
هدفمند
علائم = تنها توسط درمانگر یا تیم درمانی تشخیص داده می شود
قابل تعمیم مثال: the list of applicable symptoms لیست نشانه های قابل تعمیم
نشانه = تنها توسط فرد بیمار قابل گزارش و تعریف است
نشانه ها = تنها توسط فرد بیمار قابل گزارش و تعریف است
به رسمیت شناخته می شوند
در مورد انسان و حیوانات اگر به کار برده شود، میخکوب شدن معادل خوبی برای ترجمه است. در متون روان شناسی = میخکوب شدن
نسنجیده، خام، ناپخته
همه گیرشناسی
در برخی متون فرایند معادل خوبی است
کودکان نوپا
در ژنتیک احتمالاٌ منظور توارث پذیری باشه مثال: the presence of high familial loading of depression and polymorphisms in SLCGA4 and BNDF genes
بارداری
گزارش کننده
گاهی به معنی نظم مثال: living arrangements نظم زندگی
دانشجوی تحصیلات تکمیلی
گسست از روابط اجتماعی ناوابستگی اجتماعی
انزوای اجتماعی
خونسرد ، ساکت ، آرام
سیستم جنگ، گریز، بهت
نظریه حساسیت به تقویت Jeffrey Alan Gray
ساقه مغز
در روان شناسی به ساخت شبکه ای در مغز اشاره دارد.
تحقیقات پیمایشی
در برخی متون میتوان "اختصاصی" ترجمه کرد.
لزوماً
در روان شناسی منظور سرشت است.
همخوان
بخش نامه ای
فراگیر
ملاحظه کاری
موجب قرض دادن
بسترگاه در معنایی دیگر اشاره به رواندرمانی اختلالات مرتبط با مصرف مواد محرک دارد.
جزئی و ناچیز
قابل توجه و چشمگیر
ابزاری سودمند
در اصطلاح
درونی - ذاتی
ابداع
خصیصه؛ ویژگی؛ صفت در روان شناسی به ویژگی ها و صفات شخصیتی اشاره دارد. اگر فردی ملاک های اختلال شخصیت را بر اساس DSM را برآورده کند، واژه اختلال شخصی ...
مطرح گردیده است
بی پروا بی ملاحظه
منشعب شدن
رهاشدگی
فردی که دیگران را به بازی میگیرد. دغل باز مکار و حیله گر فریبکار حقه باز و . . .
عجیب و غریب
اشاره دارد به شخصیت اسکیزوتایپال
خیراندیش دستکار نیکوکار صالح
مزاحمت و آزارگری
بد رفتارگر - دشنام دهنده