پیشنهادهای سجاد صالحی (٤٨٧)
الحاق، گنجاندن، ترکیب
نمودار میله ای
برآورد ( کردن )
در متون روان شناسی به معنای سازگاری و انطباق است. در مباحث آماری تصحیح بهترین ترجمه به نظر می آید.
مقدار P permuted در مباحث آماری عددی بین 0 تا 1 است و به آن قسمت از آزمون اشاره دارد که مهم و قابل توجه است. ( همان p - value است ) . این عدد حاکی از ...
جایگشت
سطح زیر منحنی راک ( منحنی مشخصه عملکرد سیستم ) AUC منحنی مشخصه عملکرد سیستم ( ROC ) ؛ روشی گرافیکی برای بیان ویژگی های تشخیصی یک تست ( در علوم پزشکی ...
محدود، خشک، غیر قابل انعطاف. . . . . افراد خشکه مذهب
استناد؛ ارجاع دهی
مفهوم ضمنی آن موقعیت چالش برانگیر است.
بیرون کشیدن اشتیاق و میل. . . تعریف و تمجید کردن
همچنین به جز موارد ذکر شده
اخذ نمونه خونی
در ذیل. . . مثلا در ذیل مقاله
افکار خودکشی گرایانه
ابزار و وسایل مثال دسترسی به ابزار و وسایل مهلک و مرگ آور = access to lethal means
ابزار یا وسایل مرگ آور و مهلک
اقدام کردن به عنوان مثال Sicide Attempt = اقدام به خودکشی
بازه اطمینان
در واقع
فوریت
متیل دار کردن یا متیلاسیون در شیمی به معنای افزایش یا جانشینی یک گروه متیل به یک مولکول است.
مغز میانی
احشائی – حسی عملکرد های احشایی - حسی viscerosensory functions
هورمون آرژنین وازوپرسین ( هورمون ضد ادرار در انسان و بیشتر پستانداران )
هسته پاراونتیکولار ( پیش بطنی ) در هیپوتالاموس قرار دارد. ( PVN ) paraventricular nucleus of the hypothalamus
محور هیپوتالاموس - هیپوفیز - آدرنال سیستم مهمی در پستانداران بوده که وظیفه آن حفظ هموستاز بدن آنهاست. این عملکرد با تنظیم سیستم اعصاب مرکزی؛ غدد درون ...
جدال تقابل کشمکش
تحقیر. تخریب. دست کم گرفتن
خود سازمان نایافتگی
ناب . خالص . بی ریا . حقیقی
در برخی متون میتوان کلمه ابراز را بکار برد. مثلا ابراز محبت
همتا نبودن
پیوستار
فراهم شدن شرایط
به ندرت
حس خلوص صداقت خالص دو رو نباشد
نیاز
بر انگیختن
در متون روانکاوی " بازپروری" ترجمه می شود.
در متون روانکاوی"تحریک" ترجمه می شود.
بازآفرینی
درون روانی
حیرت آور
کهن الگو اشاره به نظریه یونگ در روان شناسی دارد
کنش انعکاس
مکانیزم دفاعی بازگشت در متون روانکاوی
در متون روانشناسی "من" ترجمه شده است. هر چند معادل مناسب به نظر نمی رسد.
دوباره خلق کردن بازآفرینی
التقاط گرایی در متون روان شناسی ارجح است گزیده گرایی گلچین گرایی