تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Major General سرلشکر

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در متون روان شناسی به عنوان تنظیم کننده استفاده می شود. از ناظر در مباحث پزشکی و روان شناسی، با لفظ سوپروایزر یاد می شود.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هسته فوق کیاسمایی یک یا دو ناحیه کوچک در هیپوتالاموس که بر کنترل ریتم های شبانه روزی موثر است.

پیشنهاد
٠

suprachiasmatic nucleus یک یا دو ناحیه کوچک در هیپوتالاموس که بر کنترل ریتم های شبانه روزی تاثیر گذار است.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ابراز کردن، بیان کردن، بیانگری

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

در متون روان شناسی، پویا/پویایی/پویشی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کفایت، بسندگی، صلاحیت، شایستگی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٤

سازش، مصالحه، و گاهی نیز به خطر انداختن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Projection یا برون فکنی، نوعی مکانیسم دفاعی است که به عنوان مثال در واکنش های پارانوئیدی اتفاق می افتد. برون فکنی فرار از تکانه ها و فانتزی های ناخود ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

استفاده بیشتر از ظرفیت ذهنی سازی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنای استفاده کمتر از ظرفیت ذهنی سازی. مفهومی است تخصصی در مباحث روان شناسی و تصویرسازی ذهنی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در برخی متون، "جنسی" معادل بهتری است.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

بیماری پذیری

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برافراشته

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

پرت کردن حواس از چیزی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

سر در برآوردن از چیزی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

در متون تخصصی روان شناسی و روان پزشکی، مخفف not otherwise specified به معنی نامشخص است.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نامشخص

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روان سنجی گرایانه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غدد فوق کلیوی جنسی مثال: a congenital adrenogenital disorder یک اختلال مادرزادی مربوط به نابهنجاری غدد فوق کلیوی جنسی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اشتغال ذهنی پیدا کرد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

نمونه موردی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هدفمند

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

علائم = تنها توسط درمانگر یا تیم درمانی تشخیص داده می شود

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

قابل تعمیم مثال: the list of applicable symptoms لیست نشانه های قابل تعمیم

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

نشانه = تنها توسط فرد بیمار قابل گزارش و تعریف است

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

نشانه ها = تنها توسط فرد بیمار قابل گزارش و تعریف است

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به رسمیت شناخته می شوند

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

در مورد انسان و حیوانات اگر به کار برده شود، میخکوب شدن معادل خوبی برای ترجمه است. در متون روان شناسی = میخکوب شدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نسنجیده، خام، ناپخته

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همه گیرشناسی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در برخی متون فرایند معادل خوبی است

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

کودکان نوپا

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در ژنتیک احتمالاٌ منظور توارث پذیری باشه مثال: the presence of high familial loading of depression and polymorphisms in SLCGA4 and BNDF genes

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بارداری

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گزارش کننده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاهی به معنی نظم مثال: living arrangements نظم زندگی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

دانشجوی تحصیلات تکمیلی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گسست از روابط اجتماعی ناوابستگی اجتماعی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

انزوای اجتماعی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خونسرد ، ساکت ، آرام

پیشنهاد
٠

سیستم جنگ، گریز، بهت

پیشنهاد
٠

نظریه حساسیت به تقویت Jeffrey Alan Gray

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٧

ساقه مغز

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در روان شناسی به ساخت شبکه ای در مغز اشاره دارد.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تحقیقات پیمایشی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در برخی متون میتوان "اختصاصی" ترجمه کرد.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

لزوماً

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در روان شناسی منظور سرشت است.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

همخوان