attenuated

/əˈtenjuːˌet//əˈtenjuət/

ضعیف شذن رقیق کردن، نازک کردن، لاغر کردن، سبک کردن، تقلیل دادن، دقیق شدن، رقیق

جمله های نمونه

1. illness had attenuated her
بیماری او را نحیف کرده بود.

2. The fat girl was attenuated by hunger.
[ترجمه Elham] دخترِ چاق از گرسنگی لاغر شده بود.
|
[ترجمه گوگل]دختر چاق با گرسنگی ضعیف شد
[ترجمه ترگمان]دختر چاق از گرسنگی غش می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Radiation from the sun is attenuated by the Earth's atmosphere.
[ترجمه گوگل]تابش خورشید توسط جو زمین ضعیف می شود
[ترجمه ترگمان]تشعشع از خورشید در اتمسفر زمین ضعیف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But there were no obvious ways of producing attenuated strains of virus until a means of cultivation was established.
[ترجمه گوگل]اما هیچ راه آشکاری برای تولید سویه های ضعیف شده ویروس تا زمانی که وسیله ای برای کشت ایجاد نشد وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]اما هیچ روش مشخصی برای تولید گونه های ضعیف شده ویروس تا زمان تاسیس کشت وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Latent inhibition was still found to be attenuated by the change of context.
[ترجمه گوگل]بازداری پنهان هنوز هم با تغییر زمینه کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]مهار Latent هنوز در اثر تغییر بافت ضعیف یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Yet her intolerance was attenuated by a fundamental and rather unexpected liberalism.
[ترجمه گوگل]با این حال عدم تحمل او توسط یک لیبرالیسم بنیادی و نسبتاً غیرمنتظره کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]با این حال، عدم رواداری او براثر یک لیبرالیسم بنیادی و نسبتا غیرمنتظره ضعیف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It later was further attenuated by including anyone killed or wounded in enemy territory, excluding the requirement of combat.
[ترجمه گوگل]بعداً با گنجاندن هر کسی که در قلمرو دشمن کشته یا مجروح شده بود، به استثنای نیاز به نبرد، کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]این حادثه بعدا توسط افراد کشته یا زخمی شده در قلمرو دشمن، به استثنای نیاز به جنگ، ضعیف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This response is either absent or very much attenuated in patients with supraconal lesions.
[ترجمه گوگل]این پاسخ در بیماران مبتلا به ضایعات سوپراکونال یا وجود ندارد یا بسیار ضعیف شده است
[ترجمه ترگمان]این واکنش یا غایب یا بسیار ضعیف در بیماران دارای ضایعات supraconal وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The truth is that social discrimination continues, somewhat attenuated in the North, but hardly at all attenuated in the South.
[ترجمه گوگل]حقیقت این است که تبعیض اجتماعی همچنان ادامه دارد، در شمال تا حدودی کاهش یافته، اما در جنوب به سختی کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]واقعیت این است که تبعیض اجتماعی ادامه دارد، تا حدی در شمال تضعیف می شود، اما به ندرت در جنوب ضعیف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. That shareholder control had become severely attenuated was certainly accepted in Britain by 194
[ترجمه گوگل]این که کنترل سهامداران به شدت کاهش یافته بود قطعاً در سال 194 در بریتانیا پذیرفته شد
[ترجمه ترگمان]اینکه کنترل سهامداران به شدت تضعیف شد قطعا در بریتانیا توسط ۱۹۴ (۱۹۴)پذیرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. These results could still be seriously attenuated by insufficient follow-up, since they include many studies undertaken in the 1970s.
[ترجمه گوگل]این نتایج همچنان می‌تواند با پیگیری ناکافی به طور جدی کاهش یابد، زیرا شامل بسیاری از مطالعات انجام شده در دهه 1970 می‌شود
[ترجمه ترگمان]این نتایج هنوز هم می تواند به طور جدی از طریق پی گیری ناکافی تضعیف شود، چرا که بسیاری از مطالعات انجام شده در دهه ۱۹۷۰ را شامل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Composers sometimes use an attenuated form of this cluster effect to obscure what would otherwise be perfectly normal chord sequences.
[ترجمه گوگل]آهنگسازان گاهی اوقات از شکل ضعیف شده این افکت خوشه ای استفاده می کنند تا آنچه را که در غیر این صورت توالی آکوردهای کاملاً معمولی خواهند بود پنهان کنند
[ترجمه ترگمان]آهنگسازان گاهی از شکل تضعیف شده این خوشه برای مبهم کردن آنچه که در غیر این صورت دنباله های chord طبیعی خواهند بود استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In other words, subcultural cleavage has attenuated and cultural homogeneity has extended from structural orientation into policy orientation.
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، شکاف خرده‌فرهنگی کاهش یافته و همگنی فرهنگی از جهت‌گیری ساختاری به جهت‌گیری سیاستی گسترش یافته است
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، تجزیه و تحلیل خرده فرهنگ هسته از جهت گیری ساختاری به جهت گیری سیاست گسترش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Saunders' block was flanked with attenuated brick turrets, each peaked with a red wooden globe atop a large blue triangle.
[ترجمه گوگل]بلوک ساندرز با برجک‌های آجری ضعیف‌شده‌ای احاطه شده بود که هر کدام با یک کره چوبی قرمز رنگ در بالای مثلث آبی بزرگ قرار داشتند
[ترجمه ترگمان]بخش ساندرز در دو طرف آن برج آجری قرمز دیده می شد که هر یک با یک کره قرمز رنگ بالای یک مثلث آبی بزرگ به اوج رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• made thin; tapered; reduced; weakened
something that is attenuated is reduced in size or strength, often deliberately; a formal word.
an attenuated object is unusually thin and long; a formal word.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : attenuate
اسم ( noun ) : attenuation
صفت ( adjective ) : attenuated
قید ( adverb ) : _
ضعیف شده
ضعیف
رقیق

بپرس