معنی: نقض کردن، تخلف کردن از، تخطی کردنمعانی دیگر: سرپیچی کردن، زیر پا گذاشتن، مغایر بودن با، شکستن (قانون یا مقررات)، (در بحث و غیره) مخالفت کردن، رد کردن، نفی کردن (contradict هم می گویند)، نق کردن
بررسی کلمه
فعل گذرا ( transitive verb )حالات: contravenes, contravening, contravened
3. Some portions of the bill may contravene state law.
[ترجمه گوگل]برخی از بخشهای این لایحه ممکن است با قوانین ایالتی مغایرت داشته باشد [ترجمه ترگمان]برخی از بخش های این لایحه ممکن است از قانون دولت تخطی کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The moves contravene the peace plan agreed by both sides.
[ترجمه A.A] هر دو طرف در مورد حرکات مغایر بودن با برنامه صلح موافقت کردند
|
[ترجمه A.R] هر دو طرف صلحی که توافق کرده بوند را نقض کردند.
|
[ترجمه امیرمحمد] تحرکات مغایره با برنامه صلح ( آرامش ) که دوطرف موافقت کردند
|
[ترجمه گوگل]این اقدامات در تضاد با طرح صلح مورد توافق دو طرف است [ترجمه ترگمان]این حرکت از طرح صلح با هر دو طرف مخالف است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Don't do whatever may contravene the law of the country.
[ترجمه گوگل]هر کاری ممکن است مغایر با قانون کشور باشد را انجام ندهید [ترجمه ترگمان]هر کاری که ممکن باشد از قانون کشور تخطی کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Her actions contravene the rules.
[ترجمه گوگل]اقدامات او مغایر با قوانین است [ترجمه ترگمان]رفتار او با قوانین مخالف است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It seems to us to contravene all normal rules of equity that they should be able to behave in this fashion.
[ترجمه گوگل]به نظر ما با تمام قواعد عادی عدالت در تضاد هستیم که آنها باید بتوانند به این شکل رفتار کنند [ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که ما با همه قوانین طبیعی برابری که آن ها باید بتوانند در این سبک رفتار کنند، تخطی کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The treaty in question does not contravene any prohibitory words to be found in the Constitution.
[ترجمه گوگل]معاهده مورد بحث با هیچ واژه منع کننده ای که در قانون اساسی وجود دارد، مغایرت ندارد [ترجمه ترگمان]معاهده در مورد هر کلمه prohibitory که در قانون اساسی یافت نمی شود تخطی نمی کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Are you formally requesting me to contravene the Geneva Convention?
[ترجمه گوگل]آیا شما رسماً از من درخواست می کنید که کنوانسیون ژنو را نقض کنم؟ [ترجمه ترگمان]شما رسما از من می خواهید که از کنوانسیون ژنو تخطی کنم؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. But such a move could contravene the way corporate debt structures work and possibly the U. S. Constitution since senior lenders have their debt secured against company assets.
[ترجمه گوگل]اما چنین اقدامی میتواند با نحوه عملکرد ساختار بدهی شرکتها و احتمالاً قانون اساسی ایالات متحده مغایرت داشته باشد، زیرا وام دهندگان ارشد بدهی خود را در برابر داراییهای شرکت تضمین میکنند [ترجمه ترگمان]اما چنین حرکتی می تواند از طریق کار ساختارهای بدهی شرکتی و احتمالا \"U\" تخطی کند اس قانون اساسی از زمانی که وام دهندگان ارشد بدهی خود را نسبت به دارایی های شرکت تامین کرده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He said the article did not contravene the industry's code of conduct.
[ترجمه گوگل]او گفت که این ماده مغایر با قوانین رفتاری صنعت نیست [ترجمه ترگمان]او گفت که این مقاله از رفتار این صنعت تخطی نکرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Article 3 Adoption shall not contravene laws and regulations on family planning.
[ترجمه گوگل]ماده 3 فرزندخواندگی نباید مغایر قوانین و مقررات تنظیم خانواده باشد [ترجمه ترگمان]ماده ۳ فرزند خواندگی با قوانین و مقررات مربوط به تنظیم خانواده تخطی نمی کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. These services contravene the Hong Kong Numbering Plan prescribed by the Telecommunications Authority and infringe the telecommunications licence of those offering them.
[ترجمه گوگل]این خدمات با طرح شماره گذاری هنگ کنگ که توسط اداره مخابرات تجویز شده است مغایرت دارد و مجوز مخابرات ارائه دهندگان آنها را نقض می کند [ترجمه ترگمان]این سرویس ها از برنامه Numbering هنگ کنگ که توسط مرجع ارتباطات تجویز می شوند تخطی می کنند و مجوز ارتباطات راه دور را زیر پا می گذارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. We resolutely oppose such and practices that contravene facts and undermine China - US relations.
[ترجمه گوگل]ما قاطعانه با چنین اقداماتی مخالفت می کنیم که با واقعیت ها در تضاد است و روابط چین و آمریکا را تضعیف می کند [ترجمه ترگمان]ما قاطعانه مخالف چنین اعمالی هستیم که از حقایق تخطی کرده و روابط چین و ایالات متحده را تضعیف می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The content of the settlement agreement shall not contravene the law.
[ترجمه گوگل]مفاد توافقنامه نباید مغایر با قانون باشد [ترجمه ترگمان]محتوای قرارداد توافق تخطی از قانون نخواهد بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• violate, transgress, infringe to contravene a law or rule means to do something that is forbidden by it; a formal word.
پیشنهاد کاربران
Verb - transitive - formal : مغایرت داشتن با در تضاد بودن با مخالفت داشتن با به عنوان نمونه : The sale of untreated milk may contravene public health regulations