پیشنهادهای میرزایی (١,٥٠٠)
معانی کلی 𝙖𝙧𝙢𝙨 📃 ۱ _ بازو ها a�human�upper�limb especially�:�the �part�between�the�shoulder�and the�wrist ۲ _ اسلحه weapons ۳ _ دست از جنگ برداش ...
زره ، پوشش زرهی زره پوش کردن
لانگمن دیکشنری : آتش بس موقت Definition : agreement to stop fighting for a time Example : Palestinian and Israeli leaders agreed to an armistice سران ...
معانی کلی armchair ❇️ ▌│█║▌║▌║noun║▌║▌║█│▌ ( صندلی راحتی ) A chair with supports for the arms or elbows یک صندلی با تکیه گاه برای بازوها یا آرنج ▌│ ...
نیرو های مسلح تسلیحات ادوات جنگی
لانگمن دیکشنری : مبارزه نهایی definition : great battle or war causing terrible destruction and bringing the end of the world نبرد یا جنگ بزرگی که با ...
ناوگان definition : collection of armed ships
بازو سلاح مسلح کردن ، مسلح شدن
معانی کلی ark 🔍 . A large box with a flat lid . یک جعبه بزرگ با درب صاف . ( Judaism, Christianity, Islam ) Noah's Ark: the ship built by Noah to sa ...
علم حساب محاسباتی
حکومت اشرافی ، طبقه اشراف اشراف سالاری اشراف زاده
لانگمن دیکشنری : به وقوع پیوستن Aries = حَمَل ( اولین برج فلکی منطقه البروج است )
دلتنگ خانه دلتنگ وطن دلتنگ خانواده
This necklace has its own peculiar charm این گردنبند جذابیت خاص خودش را دارد
This necklace has its own peculiar charm این گردنبند جذابیت خاص خودش را دارد
اسم : جذابیت ، دلبری ، سحر ، افسون فعل : مجذوب کردن ، جذب کردن ، افسون کردن This necklace has its own peculiar charm این گردنبند جذابیت خاص خودش را ...
خشک ، خیلی خشک ، بی روح
استادیوم ، صحنه به تلفظ خوب دقت کنید 🛑 / آرِنا / ❌ / آری نا / ✅
لانگمن دیکشنری : پیش شماره
شیفته
بسته ، بسته بندی بسته بندی کردن
⭕️⭕️⭕️ نکته ⭕️⭕️⭕️ بنده عبارت walk down the aisle رو در دیکشنری جستجو کردم و معنای ( ازدواج کردن ) زده بود به عنوان مثال 👇 The bride walked down the ...
اشتیاق strong excitement
لانگمن دیکشنری : گذرگاه سرپوشیده
مجمع الجزایر یا �زنجیره جزیره گان� گروه یا زنجیره ای از جزیره ها است. به عبارت دیگر، مجمع الجزایر به شمار بسیاری جزیره در یک منطقه گفته می شود. زنجیر ...
نمونه اولیه ، طرح اصلی
کمانگیر ، کماندار ، تیر انداز Archer Arash determined the border between Iran and Turan with the arrow he threw آرش کمانگیر با تیری که پرتاب کرد مرز ...
لانگمن دیکشنری : اسقف اعظم
باستان شناسی psychology = روانشناسی
قوس ، انحنا ، بخشی از محیط دایره ، کمان ، کمانه
لانگمن دیکشنری : داوری کردن
لانگمن دیکشنری : معامله به سود
affect = تحت تاثیر قرار دادن ، موثر، تاثیر گذاشتن effect = اثر ، پیامد، ایجاد کردن ، موجب شدن
affect = تحت تاثیر قرار دادن ، موثر، تاثیر گذاشتن effect = اثر ، پیامد، ایجاد کردن ، موجب شدن
ادعا ، ادعا کردن You can only claim my dear, you can't prove anything تو فقط میتونی ادعا کنی ، تو نمیتونی چیزی را ثابت کنی
You can only claim, you can't prove anything تو فقط میتونی ادعا کنی، تو نمیتونی چیزی رو اثبات کنی
رئیس ریاست کردن
بطور فعال ، بطور فعالی
این واژه هم صفت است و هم قید ! به دو جمله زیر دقت کنید I am sure = من مطمئنم I sure am = حتما هستم ، بدون شک هستم در جمله اول sure در جایگاه صفت ب ...
𝙄 𝙩𝙖𝙠𝙚 𝙗𝙖𝙘𝙠 𝙬𝙝𝙖𝙩 𝙄 𝙨𝙖𝙞𝙙 حرفمو پس میگیرم 𝙩𝙖𝙠𝙚 𝙗𝙖𝙘𝙠 𝙢𝙮 𝙬𝙖𝙡𝙡𝙚𝙩 کیف پولم رو پس بده
حکم ، حکم کننده ، داور ، حکیم Someone who is in a position to make influential judgments or to settle an argument
عربی ، عرب زبان اللغة العربیة هی لغة الدین
قنات ، آباره The aqueduct was first built by Iranians قنات اولین بار به دست ایرانیان احداث شد.
۱ _ زمرد کبود ۲ _ رنگ سبز آبی
استعداد natural ability
۱ _ مناسب likely ۲ _ شایسته ، درخور exactly suitable ۳ _ تیزهوش ، زودفهم quick to learn ۴ _ آپارتمان abbreviation of apartment
احمق آوریل person who has been deceived or made fun of by a trick played on April 1st
آوریل چهارمین ماه میلادی است. این ماه سی روزه است و تقریبا معادل 11 فروردین تا 10 اردیبهشت در تقویم شمسی است. ✅ April ❌april
زرد آلو round orange or yellow fruit with a pit رنگ زرد آلویی color of this fruit
approximate = نسبی ، تخمین زدن ، تقریب زدن approximation = تخمین ، تقریب ، نزدیکی approximately = نسبتاً ، تقریبا ، حدوداً