پیشنهادهای میرزایی (١,٥٠٠)
۱ _ مضطرب ، نگران ، دلواپس ۲ _ مشتاق
چشنده
لانگمن دیکشنری : مقتدر
لانگمن دیکشنری: دیکتاتور
لانگمن دیکشنری : اصیل ، معتبر ، موثق ، اصل
۱_ سخت hard : an auster life ۲ _ ساده plain
در سایه حمایت The project took place under the auspices of the local church پروژه در سایه حمایت کلیسای بومی انجام شد
لانگمن دیکشنری : حال و هوا Definition : effort or feeling produced by a person or place چقد حال و هوای اینجا بده ! _ آره حال و هوام عوض شد
اگر August با حرف بزرگ بیاد ، اسم است و به معنای آگوست / اوت یا هشتمین سال میلادی است اما اگر august با حرف کوچک بیاد هم صفته و هم فعل ! در جایگاه صف ...
پیشگو ، پیشگویی ، پیشگویی کردن تعریف : ( در روم باستان ) یک مقام مذهبی که نشانه های طبیعی، به ویژه رفتار پرندگان را مشاهده می کرد و آن را به عنوان یک ...
افزایش دادن Definition : to make greater, more numerous, larger, or more intense E. g. She took a second job to augment her income
هنر آزمایی test performance given by a singer , actor , etc
لانگمن دیکشنری : سمعی - بصری شنیداری - دیداری
صدای رادیو ، شنیداری A sound, or a sound signal from radio
تماشاگران ، شنوندگان ، ملاقات رسمی
نگه داشتن، گره زدن ، مجبور کردن , چسبیدن غیر از اینها معانی دیگری نیز دارد . . .
? Any questions so far = تا اینجا سوال نیست ؟
حذف شد ، کنار گذاشته شد ، بی هوش شد My team was knocked out in the simi - finals
حذف شدن یا کردن ، کنار گذاشته شدن یا کردن ، بی هوش شدن یا کردن
داور ، داوری کردن به طور کلی، یک umpire مسئول تصمیم گیری مربوط به قوانین بازی و تضمین بازی جوانمردانه است، در حالی که یک referee اختیارات گسترده تری ...
داور ، داوری کردن به طور کلی، یک umpire مسئول تصمیم گیری مربوط به قوانین بازی و تضمین بازی جوانمردانه است، در حالی که یک referee اختیارات گسترده تری ...
دوستان بسیاری از مواردی که فکر میکنید خرافه ست خرافه نیست ! مثلا در کتاب American English File 3 نوشته { کریستیانو رونالدو همیشه با پای راستش وارد زم ...
دوستان بسیاری از مواردی که فکر میکنید خرافه ست خرافه نیست ! مثلا در کتاب American English File 3 نوشته { کریستیانو رونالدو همیشه با پای راستش وارد زم ...
خرافه ، خرافات دوستان بسیاری از مواردی که فکر میکنید خرافه ست خرافه نیست ! مثلا در کتاب American English File 3 نوشته { کریستیانو رونالدو همیشه با پا ...
🔘 METRIC MEASURES ➖ Length [One millimeter [mm One centimeter [cm]= 10 mm One meter [m] = 100 cm One kilometer [km] = 1, 000 m ➖Volume ...
این دیالوگ یک کاراکتر کارتونی 👇 Where is that thumping coming from ? It's driving me crazy صدای ( کوبش ) از کجا میاد ؟ داره رو اعصابم راه میره .
سلطان
خبردار At attention ( of a soldier ) standing straight
لانگمن دیکشنری : قابل شنیدن able to be heard
جسور ، بی پروا
لانگمن دیکشنری : دلال حراج
رنگ خرمایی ، رنگ قرمز مایل به قهوه ای reddish brown
بی قاعده ، غیر عادی
لانگمن دیکشنری : هماهنگ کردن
لانگمن دیکشنری : فرسایش
وکیل 🔗 فرق attorney و lawyer کسی که attorney باشه می تونه وکالت کنه و موکلان را قبول کنه اما کسی که lawyer باشه نمیتونه . شاید یک lawyer هنوز در آزم ...
وکیل دعاوی، وکیل دادگستری 🔗 فرق attorney و lawyer کسی که attorney باشه می تونه وکالت کنه و موکلان را قبول کنه اما کسی که lawyer باشه نمیتونه . شاید ...
لانگمن دیکشنری : اتاق زیر شیروانی room below the roof of a house
اثبات ، شواهد ، تصدیق ، تصدیق کردن ، ثابت کردن Definition : 1_ declare to be true 2_ be proof of
تضعیف کردن ، لاغر کردن و . . . Cause to become thin , weak , less valuable , etc
لانگمن دیکشنری : دقیق ، با دقت Definition : 1 _ listening carefully 2_ politely helpful
attach� کاردار person who helps an ambassador
When you want to shut down your computer it means you want to turn off your computer
۱ _ پیوند ، ارتباط ۲ _ پیوند دادن ، تضمین کردن ، قول دادن Twins have a unique bond that keeps them together even when they are apart
۱ _ وزش ، وزیدن ۲ _ از دست دادن ، خراب کردن Harry blew his chance at joining the military when he failed the basic test هری شانسش را در پیوستن به ارت ...
رادیوم ( Radium ) ، عنصری شیمیایی و رادیواکتیو در گروه فلزات قلیایی خاکی با عدد اتمی ۸۸ و نشان شیمیایی Ra و به رنگ سفید درخشان است. این عنصر سنگین تر ...
rule , law
زمینه ، طرح کلی شرح دادن ، خلاصه نوشتن
تقریباً ، سردستی ، سرسری ، بی دقت you may wish to arrange words in a roughly alphabetical way so that each page includes only words that begin with t ...
بازخوانی کردن تلاوت کردن قرائت کردن