ترجمههای میرزایی (١٨)
٦٤
١ هفته پیش
That is a debatable point, and I don't think we'll settle it tonight.
٠
این یک موضوع بحث برانگیز است و فکر نمی کنم امشب آن را حل و فصل کنیم
١ ماه پیش
She knocked the bottom out of our argument.
٠
او جر و بحث ما را به هم زد
٢ ماه پیش
Kids have become blase about violence on television.
١
کودکان درباره خشونت در تلویزیون ، بی تفاوت شده اند
٢ ماه پیش
The film star is blase about endless flattery now.
١
ستاره سینما در حال حاضر در مورد چاپلوسی بی پایان دلزده است.
٢ ماه پیش
It's sad that she begrudges her daughter her happiness.
١
غم انگیز است که او از خوشحالی دخترش حسرت میخورد
٢ ماه پیش
We went to the movie, but ate dinner beforehand.
١
ما به سینما رفتیم ، اما قبلش شام خوردیم
٣ ماه پیش
When she asked for a raise, I was really over a barrel.
٠
وقتی او درخواست افزایش حقوق کرد، من واقعاً در موقعیت دشواری قرار گرفته بودم .
٣ ماه پیش
The screens keep most of the bugs from getting in.
١
- صفحه نمایش ها از ورود بیشتر خطا ها جلوگیری می کنند
٤ ماه پیش
The approach of a fox woke the chickens.
١
نزدیکی یک روباه ، جوجه ها را بیدار کرد
٤ ماه پیش
While volunteering at the hospital, she discovered that medicine was her vocation.
٢
هنگامی که در بیمارستان داوطلب می شد، متوجه شد که حرفه/پیشه/ فن او پزشکی است
٥ ماه پیش
The writings of the ancients are still of interest.
٣
نوشته های باستانیان / پیشینیان هنوز هم جالب هستند .