پیشنهادهای میرزایی (١,٣٤٣)
از خواب غفلت در آوردن _ شفاف سازی کردن Also : set the record straight
از خواب غفلت در آوردن _ شفاف سازی کردن Also : put the record straight
I just want to know where I stand می خوام بدونم کجای کارم
بی ادب ( در طرز سخن گفتن ؛ خلاصه کردن واژگان در جمله گویی که بی ادبانه باشد ) ◾ املای اصلی این واژه brusque است اما بعضاً بصورت غیر رسمی brusk مینوی ...
بی ادب ( در طرز سخن گفتن ؛ خلاصه کردن واژگان در جمله گویی که بی ادبانه باشد ) ◾ املای اصلی این واژه brusque است اما بعضاً بصورت غیر رسمی brusk مینوی ...
Okay = Ok = 'kay هر سه حالت درسته ✅
۱ _ کیک شکلاتی a square shaped flat cake that is made with chocolate and occasionally nuts ۲ _ نوعی پری یا هوبگوبلین در فرهنگ اسکاتلندی و انگلیسی که ...
چشم غره رفتن ، تهدید کردن to try to make someone do something, especially in a threatening way e. g. But she wasn't going to let him browbeat her.
📏 عبارت to be afraid دو تا معنی داره ۱ _ ترسیدن ، بیم داشتن ۲ _ متاسف بودن ، شرمنده بودن
Hold on to yourself به خودت مسلط باش
draw up = ایستادن ، نگه داشتن ، متوقف کردن draw off = حرکت کردن 📍A taxi drew up outside the bank . ( it stopped ) Two men got out and then the taxi ...
draw up = ایستادن ، نگه داشتن ، متوقف کردن draw off = حرکت کردن 📍A taxi drew up outside the bank . ( it stopped ) Two men got out and then the taxi ...
دیکشنری LanGeek : اسم : جوجه های همزاد all the young of a bird hatched at the same time, or the young of an animal cared at together فعل : ۱ _ با اضط ...
معناش میشه ( دل شکسته ) چون در جایگاه صفت بکار میره extremely sad, especially because someone you love has left you He was broken - hearted when she ...
۱ _ یک کفش چرم سنگین با نقش های تزئینی و زیره میخ a heavy leather shoe with decorative patterns and a hobnailed sole ۲ _ لهجه و گویش محلی و خاص صحبت ...
بروشور ، دفترک ، کاتالوگ ( متن چاپی با تعداد صفحات معمولاً کم که اطلاعاتی درباره ویژگی های کالا یا نمایش یا نمایشگاه و نظایر آن به دست دهد ) Small b ...
آزرده خاطر کردن ، آتشی مزاج کردن ، عصبی کردن Also : put someone's back up
به خون ( کسی ) تشنه بودن out for blood = after someone's blood
به خون ( کسی ) تشنه بودن out for blood = after someone's blood
به جنون رسیدن have a fit = throw a fit
به جنون رسیدن have a fit = throw a fit
پرش زن ، پرش کننده ( در ورزش پرش طول ) broad jumper = long jumper
پرش زن ، پرش کننده ( در ورزش پرش طول ) broad jumper = long jumper
( ورزش ) پرش طول broad jump = long jump
( ورزش ) پرش طول broad jump = long jump
دوستان دقت بفرمایید که شکل صحیح کلمه بصورت intuition است 🛑🛑🛑🛑
پر بودن از Streets bristling with armed guards
۱ _ پروراندن ( کودک ) raise ( children ) ۲ _ ذکر کردن ، مطرح کردن mention ( a subject ) ۳ _ بالا آوردن vomit ( food )
۱ _ یکدل کردن ، یکی شدن ، پیوند زدن ، وحدت ساختن ، ایجاد همبستگی کردن to make people become closer together or become friendlier, or to help them end ...
کلنجار رفتن
اختصاصی ، اختصاص داده شده ، تخصیص یافته ، کنار گذاشته شده
انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩
انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩
انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩
انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩
انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩
انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩
انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩
انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩
انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩
انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩
تفاوت 𝐓𝐚𝐤𝐞 𝐚 𝐭𝐞𝐬𝐭 و 𝐆𝐢𝐯𝐞 𝐚 𝐭𝐞𝐬𝐭 📝 Take a test = امتحان دادن Give a test = امتحان گرفتن
تفاوت 𝐓𝐚𝐤𝐞 𝐚 𝐭𝐞𝐬𝐭 و 𝐆𝐢𝐯𝐞 𝐚 𝐭𝐞𝐬𝐭 📝 Take a test = امتحان دادن Give a test = امتحان گرفتن
به هوش آوردن Cause to regain conscious Also : 𝚋𝚛𝚒𝚗𝚐 𝚝𝚘
انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩
انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩
انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩
انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩
انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩
انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩