پیشنهادهای میرزایی (١,٥٤٩)
۱ ـ در کما ـ در اغما یا بیهوشی In a coma ۲ ـ بی حال و خوابالو Inactive and sleepy
۱ ـ دانشکده a part of university in which students can study up to a bachelor's degree after graduation from school ۲ ـ مجمع ـ هیئت ـ گروه ( تخصصی ) ...
دوستان توجه کنید که املای درست این واژه colleague هست و همچنین بصورت [ کالیگ ] تلفظ میشود ✅✅✅
کولاژ a picture made by sticking pieces of coloured paper, cloth or photographs onto a surface, or by putting images together on a computer, cell ph ...
⭕️ دقت کنید که وقتی از کسی عصبانی می شوید از حرف اضافه 𝘄𝗶𝘁𝗵 استفاده کنید و وقتی از چیزی عصبانی می شوید از حرف اضافه 𝗮𝘁 استفاده کنید! ❗️We becom ...
🧷 در جایگاه اسم ۱ ـ دسته ـ خوشه ـ انبوه ـ توده a small group of things or people very close together, especially trees or plants; a bunch of someth ...
( در مورد غذا ) دلزده شدن
دوربین مداربسته System of cameras that watch a building, room, etc for crime. 📌 Also: CCTV
⭕️🅥🅔🅡🅑 assess = ارزیابی کردن ـ سنجیدن ـ تخمین زدن reassess = باز ارزیابی کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 assessment = ارزیابی ـ سنجش reassessment = ارزیابی/ سنج ...
⭕️🅥🅔🅡🅑 assess = ارزیابی کردن ـ سنجیدن ـ تخمین زدن reassess = باز ارزیابی کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 assessment = ارزیابی ـ سنجش reassessment = ارزیابی/ سنج ...
⭕️🅥🅔🅡🅑 assess = ارزیابی کردن ـ سنجیدن ـ تخمین زدن reassess = باز ارزیابی کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 assessment = ارزیابی ـ سنجش reassessment = ارزیابی/ سنج ...
⭕️🅥🅔🅡🅑 assess = ارزیابی کردن ـ سنجیدن ـ تخمین زدن reassess = باز ارزیابی کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 assessment = ارزیابی ـ سنجش reassessment = ارزیابی/ سنج ...
⭕️🅥🅔🅡🅑 assess = ارزیابی کردن ـ سنجیدن ـ تخمین زدن reassess = باز ارزیابی کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 assessment = ارزیابی ـ سنجش reassessment = ارزیابی/ سنج ...
⭕️🅥🅔🅡🅑 assess = ارزیابی کردن ـ سنجیدن ـ تخمین زدن reassess = باز ارزیابی کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 assessment = ارزیابی ـ سنجش reassessment = ارزیابی/ سنج ...
⭕️🅥🅔🅡🅑 economize = صرفه جویی کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 economy = اقتصاد ـ صرفه جویی economics = علم اقتصاد economist = اقتصاددان ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 e ...
⭕️🅥🅔🅡🅑 economize = صرفه جویی کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 economy = اقتصاد ـ صرفه جویی economics = علم اقتصاد economist = اقتصاددان ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 e ...
⭕️🅥🅔🅡🅑 economize = صرفه جویی کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 economy = اقتصاد ـ صرفه جویی economics = علم اقتصاد economist = اقتصاددان ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 e ...
⭕️🅥🅔🅡🅑 economize = صرفه جویی کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 economy = اقتصاد ـ صرفه جویی economics = علم اقتصاد economist = اقتصاددان ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 e ...
⭕️🅥🅔🅡🅑 economize = صرفه جویی کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 economy = اقتصاد ـ صرفه جویی economics = علم اقتصاد economist = اقتصاددان ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 e ...
⭕️🅥🅔🅡🅑 economize = صرفه جویی کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 economy = اقتصاد ـ صرفه جویی economics = علم اقتصاد economist = اقتصاددان ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 e ...
⭕️🅥🅔🅡🅑 economize = صرفه جویی کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 economy = اقتصاد ـ صرفه جویی economics = علم اقتصاد economist = اقتصاددان ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 e ...
⭕️🅥🅔🅡🅑 detect = کشف کردن ـ شناسایی کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 detection = کشف ـ شناسایی detective = کاراگاه detector = ردیاب ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 detectabl ...
⭕️🅥🅔🅡🅑 detect = کشف کردن ـ شناسایی کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 detection = کشف ـ شناسایی detective = کاراگاه detector = ردیاب ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 detectabl ...
⭕️🅥🅔🅡🅑 detect = کشف کردن ـ شناسایی کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 detection = کشف ـ شناسایی detective = کاراگاه detector = ردیاب ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 detectabl ...
⭕️🅥🅔🅡🅑 detect = کشف کردن ـ شناسایی کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 detection = کشف ـ شناسایی detective = کاراگاه detector = ردیاب ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 detectabl ...
⭕️🅥🅔🅡🅑 detect = کشف کردن ـ شناسایی کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 detection = کشف ـ شناسایی detective = کاراگاه detector = ردیاب ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 detectabl ...
همانطور که بعضی دوستان شرح دادن specific معنی خاص و ویژه میده اما وقتی یک s همراه این واژه میاد معنای جزئیات و حقایق میده. 📍specific [adj] : specia ...
⭕️🅥🅔🅡🅑 dominate = چیره شدن ـ تسلط یافتن ⭕️🅝🅞🅤🅝 dominance = برتری ـ تسلط domination = سلطه ـ چیرگی ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 dominant = چیره ـ مسلط ...
⭕️🅥🅔🅡🅑 dominate = چیره شدن ـ تسلط یافتن ⭕️🅝🅞🅤🅝 dominance = برتری ـ تسلط domination = سلطه ـ چیرگی ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 dominant = چیره ـ مسلط ...
⭕️🅥🅔🅡🅑 dominate = چیره شدن ـ تسلط یافتن ⭕️🅝🅞🅤🅝 dominance = برتری ـ تسلط domination = سلطه ـ چیرگی ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 dominant = چیره ـ مسلط ...
⭕️🅥🅔🅡🅑 dominate = چیره شدن ـ تسلط یافتن ⭕️🅝🅞🅤🅝 dominance = برتری ـ تسلط domination = سلطه ـ چیرگی ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 dominant = چیره ـ مسلط ...
⭕️🅥🅔🅡🅑 dominate = چیره شدن ـ تسلط یافتن ⭕️🅝🅞🅤🅝 dominance = برتری ـ تسلط domination = سلطه ـ چیرگی ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 dominant = چیره ـ مسلط ...
محدود کردن ، سختگیری کردن ، اقدامات پیشگیرانه انجام دادن Definition : to take strict measures to control or suppress something, often via enforcing r ...
⭕️🅥🅔🅡🅑 clamor = داد و فریاد کردن ـ غوغا کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 clamor = داد و فریاد ـ غوغا ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 clamorous = پر سر و صدا ⭕️🅐🅓🅥🅔🅡🅑 c ...
⭕️🅥🅔🅡🅑 clamor = داد و فریاد کردن ـ غوغا کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 clamor = داد و فریاد ـ غوغا ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 clamorous = پر سر و صدا ⭕️🅐🅓🅥🅔🅡🅑 c ...
⭕️🅥🅔🅡🅑 clamor = داد و فریاد کردن ـ غوغا کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 clamor = داد و فریاد ـ غوغا ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 clamorous = پر سر و صدا ⭕️🅐🅓🅥🅔🅡🅑 c ...
مهمانی غیر رسمی در کنار دریا مخصوصا جایی که صدف های خوراکی را میپزند و می خورند Informal party by the sea, esp, where clams are cooked and eaten
▪️اسم ۱ ـ صدف خوراکی Large shellfish ۲ ـ ( در محاوره ) یک تکه پول کاغذی به ارزش یک دلار a piece of paper money worth one dollar ۳ ـ گوشت خوراکی نرم ...
civic = شهری ، اجتماعی rustic = روستایی ، ساده
civic = شهری ، اجتماعی rustic = روستایی ، ساده
۱ ـ شهر a larger and more populated town e. g. Semnan is an underpopulated city in Iran. سمنان یک شهر کم جمعیت در ایران است ۲ ـ اهالی شهر ـ شهروندان ...
مرکبات به گروهی از میوه های متعلق به خانواده Rutaceae اطلاق می شود که عمدتاً به دلیل طعم شدید و محتوای بالای ویتامین C خود شناخته می شوند. مرکبات رای ...
📌تلفظ یا pronunciation لغات در زبان انگلیسی از اهمیت بالایی برخوردار است ! یکی از مولفه های مهم تلفظ لغات در انگلیسی stress syllable یا هجای تاکیدی ...
📌تلفظ یا pronunciation لغات در زبان انگلیسی از اهمیت بالایی برخوردار است ! یکی از مولفه های مهم تلفظ لغات در انگلیسی stress syllable یا هجای تاکیدی ...
اسم : ۱ ـ دایره Curved line on which every point is equally distant from the center ۲ ـ حلقه دوستان ۳ ـ گروهی از افراد Group of people ۴ ـ طبقه بالا ...
فعل : به آرامی خندیدن با دهان بسته to laugh quietly and with closed lips اسم : خنده خفی ، خنده آرام A quiet laugh
🔸در جایگاه صفت: کمی اضافه وزن به نحوی که به جای ناسالم یا غیرجذاب، زیبا یا جذاب در نظر گرفته شود slightly overweight in a way that is considered cu ...
گل داوودی 🛑 همچنین این واژه را بصورت مختصر mum هم میگویند و مینویسند
🖇 دوستان توجه کنید که mum در انگلیسی بریتانیایی همون معادل mom در انگلیسی آمریکایی ست و اینکه این واژه در آمریکا معادل غیر رسمی chrysanthemum به معن ...
Let's break a leg بیا بترکونیم بیا خودی نشون بدیم