collage

/kəˈlɑːʒ//ˈkɒlɑːʒ/

معنی: هنر اختلاط رنگها
معانی دیگر: هر مجموعه از چیزهایی که ظاهرا به هم ربطی ندارد، کولاژ، تکه چسبانی، تکه کاری، اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a type of visual art work in which diverse and often seemingly incongruous materials, such as photographs, buttons, hair, and the like, are pasted upon a surface, often with added marks or writing.

جمله های نمونه

1. his book is a skillful collage of historical facts and legend
کتاب او عبارتست از کولاژ ماهرانه ی واقعیات تاریخی و افسانه.

2. The children made a collage of postcards.
[ترجمه گوگل]بچه ها یک کولاژ از کارت پستال درست کردند
[ترجمه ترگمان]بچه ها a از کارت پستال ها را ساختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They wanted to present a collage of what they had discovered in the format of a modern day local radio programme.
[ترجمه گوگل]آنها می خواستند کلاژی از آنچه را که کشف کرده بودند در قالب یک برنامه رادیویی محلی امروزی ارائه کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها می خواستند که ترکیبی از چیزی را که آن ها در فرمت یک برنامه رادیویی محلی امروزی کشف کرده بودند، ارائه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It's a collage of delirious sound things you understand.
[ترجمه گوگل]این کلاژی از چیزهای هذیانی است که شما می فهمید
[ترجمه ترگمان]این مخلوطی از هذیان هذیان آمیز است که شما درک می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For all of them, collage is the most direct way of disrupting the ordered world of published images.
[ترجمه گوگل]برای همه آنها، کلاژ مستقیم ترین راه برای برهم زدن دنیای منظم تصاویر منتشر شده است
[ترجمه ترگمان]برای همه آن ها، collage بهترین روش اخلال در دنیای سفارشی تصاویر منتشر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But while anyone can slap together a collage, few can turn disparate elements into a unified whole.
[ترجمه گوگل]اما در حالی که هر کسی می تواند یک کلاژ را به هم بکوبد، تعداد کمی می توانند عناصر متفاوت را به یک کل واحد تبدیل کنند
[ترجمه ترگمان]اما در حالی که هر کسی می تواند یک ترکیب را به هم بزند، تعداد کمی از آن ها می توانند آلمان های پراکنده را به یک کل واحد تبدیل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Scrap materials can be used for three-dimensional collage as well as model making.
[ترجمه گوگل]از مواد ضایعاتی می توان برای کلاژ سه بعدی و همچنین مدل سازی استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]مواد Scrap را می توان برای collage سه بعدی و نیز ساخت مدل مورد استفاده قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A marble collage of celestial entities adorned the wall above Demian's head.
[ترجمه گوگل]یک کلاژ مرمری از موجودات آسمانی دیوار بالای سر دمیان را زینت داده است
[ترجمه ترگمان]یک collage مرمر از entities سماوی، دیوار بالای سر Demian را زینت می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. One day Modi had made a collage by pasting a verse from a popular song around a painting, in Cubist fashion.
[ترجمه گوگل]یک روز مودی با چسباندن بیتی از یک آهنگ محبوب در اطراف یک نقاشی، به سبک کوبیسم، یک کلاژ درست کرده بود
[ترجمه ترگمان]یک روز مدی را به صورت ترکیبی از یک ترانه محبوب در سراسر یک نقاشی، به سبک Cubist، ساخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The most promiscuous species end up a collage of different handicaps, ornaments, and gaudy blotches.
[ترجمه گوگل]هرج و مرج ترین گونه ها به کلاژی از ناتوانی ها، زیور آلات و لکه های زشت ختم می شوند
[ترجمه ترگمان]most گونه promiscuous، ترکیبی از موانع مختلف، زیورآلات و blotches رنگارنگ را به پایان می رسانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wherever you look, water glints and a collage of spinnakers billows over Perth Water.
[ترجمه گوگل]به هر کجا که نگاه کنید، آب می درخشد و کلاژی از اسپینکرها بر فراز آب پرث می چرخد
[ترجمه ترگمان]هر جا که نگاه می کنید، glints آب و ترکیبی از امواج spinnakers بر روی آب پرت موج می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Collage Collage work with paper shapes can involve ordering and sorting, especially if different textures, colours or sizes are provided.
[ترجمه گوگل]کلاژ کار کلاژ با اشکال کاغذ می تواند شامل سفارش و مرتب سازی باشد، به خصوص اگر بافت ها، رنگ ها یا اندازه های مختلف ارائه شود
[ترجمه ترگمان]Collage Collage با اشکال کاغذی می توانند شامل سفارش و مرتب سازی، به خصوص اگر بافت های مختلف، رنگ ها و اندازه های مختلف ارایه شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The importance of this kind of collage to Surrealist art was stressed by Ernst.
[ترجمه گوگل]ارنست بر اهمیت این نوع کولاژ برای هنر سوررئالیستی تاکید کرد
[ترجمه ترگمان]اهمیت این ترکیب از هنر Surrealist توسط ارنست استرس زده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The eye-catchiness of collage also renders it a particularly apt medium for getting a point across effectively.
[ترجمه گوگل]چشم نواز بودن کلاژ همچنین آن را به وسیله ای مناسب برای رساندن یک نقطه به طور موثر تبدیل می کند
[ترجمه ترگمان]چشم - نیز آن را به یک واسطه مناسب برای رسیدن به یک نقطه به طور موثر ارائه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Make a spring collage with pictures from magazines of animals and flowers.
[ترجمه گوگل]با تصاویری از مجلات حیوانات و گل ها یک کولاژ بهاری درست کنید
[ترجمه ترگمان]یک ترکیب بهاری با عکس از مجلات حیوانات و گل ها تهیه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هنر اختلاط رنگها (اسم)
collage

تخصصی

[سینما] متحرک سازی کلاژ

انگلیسی به انگلیسی

• artwork composed of numerous images pasted on a board or canvas
a collage is a picture made by sticking pieces of paper and cloth onto paper.

پیشنهاد کاربران

مجموعه
Clutch : کلاچ ماشین
Collage :
۱. چسبانه کاری
۲. چسبانه ( کلاژ )
⬛ COLLAGE ⬛
Technique of art production using assemblage of different forms
Collage ( /kəˈlɑːʒ/, from the French: coller, "to glue" or "to stick together"; ) is a technique of art creation, primarily used in the visual arts, but in music too, by which art results from an assemblage of different forms, thus creating a new whole. ( Compare with pastiche, which is a "pasting" together. )
...
[مشاهده متن کامل]

چسبانه کاری یا کلاژ ( به فرانسوی: Collage، از ریشهٔ coller به معنای چسباندن ) نام تکنیکی در هنرهای بصری و نیز نام اثر هنریِ ساخته شده به وسیلهٔ این تکنیک است. در این روش مواد و چیزهای گوناگونی مانند تکه های روزنامه، کاغذهای رنگی، مقوا، پارچه، عکس، اشیای دورریختنی و جز اینها را بر روی یک سطح صاف مانند بوم، تخته یا مقوا می چسبانند تا یک ترکیب جدید به وجود آورند. گاهی نیز با طراحی یا نقاشی آن را تکمیل می کنند.
⬛ CLUTCH ⬛
Mechanical device that connects and disconnects two rotating shafts or other moving parts
کِلاچ ( به انگلیسی: Clutch ) یکی از قطعات خودرو است. ریشه لغوی کلاچ یک واژه زبان آلمانی به معنی اتصال است. معنی رایج آن به وسیله ای اطلاق می گردد که عمل اتصال یا قطع کردن را انجام می دهد. در زبان محاوره ای به آن کِلاژ یا کلاج نیز می گویند.

به نظرم یعنی هنر ( ( ژورنال ) )
collage ( هنرهای تجسمی )
واژه مصوب: چسبانه 1
تعریف: اثری هنری که با چسباندن قطعات مختلف به جای شکل هایی که باید نقاشی یا طراحی شوند، به وجود می‏آید
سَرِهَماندن.
گزاشتن تکه هایی کنار هم تا به شکلی در بیاین
( کاردستی ) هم در بعضی جاها معنی می دهد.
ویکی پدیا:
تکه چسبانی، چسبانه کاری یا کلاژ ( به فرانسوی: Collage، از ریشهٔ coller به معنای چسباندن ) نام تکنیکی در هنرهای بصری و نیز نام اثر هنریِ ساخته شده به وسیلهٔ این تکنیک است. در این روش مواد و چیزهای گوناگونی مانند تکه های روزنامه، کاغذهای رنگی، مقوا، پارچه، عکس، اشیای دورریختنی و جز اینها را بر روی یک سطح صاف مانند بوم، تخته یا مقوا می چسبانند تا یک ترکیب جدید به وجود آورند. گاهی نیز با طراحی یا نقاشی آن را تکمیل می کنند.
...
[مشاهده متن کامل]

تکه چسبانی، کلاژ، چسبانه کاری.
کلاژ
هنر چسباندن قطعات ( عکس و پارچه و, , , ) برای خلق کار هنری
آمیزه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس