پیشنهاد‌های میرزایی (١,٥٠٠)

بازدید
٢,١٥٣
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱ _ مشورت ، مشاوره ۲ _ مشورت دادن ، مشاوره دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

لانگمن دیکشنری : نی انبان ( نوعی ابزار موسیقی ) Musical instrument with pipes and a bag of air

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

لانگمن دیکشنری : زن ولگرد Definition : derog woman who lives in the streets, carrying all her possession in bags

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

لانگمن دیکشنری : گیج کردن ، گمراه کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گیج کننده ، گمراه کننده A baffling question

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

لانگمن دیکشنری : بدگویی کردن speak badly of ❌ از مدیران آبادیس درخواست دارم تا معنای گذاشته شده برای این واژه ( بدمینتون ) را حذف کنند با تشکر 🙏

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فقیر _ کمبود _ ندار _ محتاج 𝚊𝚍𝚓 Synonyms : poor _ lacking Antonyms : well off _ rich Example : The school is rather badly off for equipment 𝐛𝐚𝐝 ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

لانگمن دیکشنری : ۱ _ گورکن Black and white night animal that lives in holes in the ground e. g. It was through him that Mr Jackson became�hooked�on ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

لانگمن دیکشنری : نشان ، آرم Something worn to show one's rank , membership etc

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

Keep your voice down صداتو بیار پایین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

pig = خوک pork = گوشت خوک ، رابطه جنسی داشتن bacon = گوشت خوک دودی نمک زده ham = گوشت ران خوک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

pig = خوک pork = گوشت خوک ، رابطه جنسی داشتن bacon = گوشت خوک دودی نمک زده ham = گوشت ران خوک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

pig = خوک pork = گوشت خوک ، رابطه جنسی داشتن bacon = گوشت خوک دودی نمک زده ham = گوشت ران خوک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

pig = خوک pork = گوشت خوک ، رابطه جنسی داشتن bacon = گوشت خوک دودی نمک زده ham = گوشت ران خوک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱ _ مسیر رفته را برگشتن go back over the same path e. g. We had to backtrack about a mile ۲ _ تجدید نظر کردن ، عقب نشینی کردن backpedal e. g. The pre ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شنای کرال پشت . n شنای کرال پشت زدن . v

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

لانگمن دیکشنری : ۱ _ پشت صحنه ( تئاتر ) behind a theater stage ۲ _ در خفا ، خصوصی in private

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

backstage

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به وضع ( بد ) گذشته برگشتن go back to a worse condition

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

رفتار تحسین آمیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

با اشتیاق تأیید یا تبریک گفتن به یک شخص، به ویژه با دست زدن به پشت او

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

این واژه به پشت هر چیزی اطلاق میشه مثلا پشت یک ساختمان ، پشت یک مسجد ، پشت یک گنجه اما یک معنای عامیانه ای هم دارد ( باسن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

لانگمن دیکشنری : ۱ _ صندلی عقب seat at the back of a car ۲ _ مقام کم اهمیت ، مقام درجه دو less important position

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

لانگمن دیکشنری : ۱ _ رکاب زدن به عقب ۲ _ تجدید نظر کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

لانگمن دیکشنری : کار های عقب افتاده _ کار های باقی مانده Things remaining to be done

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

واکنش یا عکس العمل شدید . n واکنش یا عکس العمل شدید نشان دادن . v ( مخصوصا علیه یک حرکت سیاسی و اجتماعی ) مثلا اگه رئیس جمهور بعدی آمریکا یک جمهور ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بنظر من دو تا معنی داره : ۱ _ پاک کردن ( تمیز کردن ) ۲ _ پاک کردن ( شکست دادن ، حذف کردن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

I hope your lips don't fall off امیدوارم لبات از پا نیفتده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فهمیدن ، کشف کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تزلزل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

برتر ، متمایز ، خواستنی تر ، ارجح

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ناقص ، معیوب Errors of this kind are known as faulty parallelism خطا هایی از این نوع شناخته شده هستن به عنوان همسانی ناقص

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

هموار تر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

اعتراض ، اعتراض کردن ، شکایت ، شکایت کردن Synonym : complain

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

تیلاپیا، ( به انگلیسی: Tilapia ) نام عمومی حدود ۱۰۰ گونه از ماهی های خانواده سیکلید، متعلق به راسته سوف ماهیان است. [۱] این ماهی ها در رودها، تالاب ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Adverb یک بار ، یک دفعه One and only one time I have only �once� eaten pizza قبلاً ، یک زمانی at a time in the past   I� once� had a bicycle just l ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

puffer fish = ماهی بادکنکی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Walter , give me a lift والتر بهم یه سواری بده یا والتر بلندم کن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

عازم کردن فراری دادن ، فرار کردن رهسپار کردن بیرون راندن Definition : To force to leave or go away اگر به تعریفش دقت کنید وقتی از این عبارت فعلی است ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

۱ _ گره ، بند ۲ _ کراوات I wear a shirt and tie at work ۳ _ گره زدن They tied him to a tree and beat him up ۴ _ مساوی کردن ، تساوی کردن The team sti ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

bow tie = پاپیون tie = کروات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

لانگمن دیکشنری : ۱ _ کمپرس کردن ( Of a car , etc ) make a noise because the gas explodes too soon ( در اصطلاح مکانیکی ) وقتی کمپرسور موتور بیش از ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

غیبت گویی ، بد گویی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

لانگمن دیکشنری : کمردرد pain in the back

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

معانی ، تعاریف و مثال هایی از 𝐛𝐚𝐜𝐤 𝐮𝐩 در دیکشنری vocapture و لانگمن : 1️⃣ move a vehicle backwards عقب راندن That beeping sound indicates that ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

۱ _ شانه خالی کردن ، جا زدن ، کنار کشیدن ۲ _ عقب راندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

لانگمن دیکشنری : مرد مجرد unmarried man

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Someone born between 1946 and 1964 when many babies were born در رابطه با سال های اعلام شده باید بگم نمیشه تاریخ دقیقی رو برایش اعلام کرد چون در دیک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

پایه ام ! I'm in

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

I'm on grandpa duty = من در خدمت پدربزرگم هستم