پیشنهاد‌های میرزایی (١,٥٠٠)

بازدید
٢,١٥٧
تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تجزیه واژه 𝗯𝗮𝗿𝗸 در نگاه لانگمن دیکشنری : اسم : ۱ _ صدای سگ ( واق واق / هاپ هاپ ) ۲ _ پوست تنه درخت فعل : ۱ _ واق واق / هاپ هاپ کردن ۲ _ با صدای ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میخانه گردی کردن ، به شراب خانه ها سر زدن to visit and drink at a series of bars in the course of an evening e. g. They went barhopping downtown on F ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لانگمن دیکشنری : ۱ _ قایق باری Boat with a flat bottom ۲ _ تنه زدن Move heavily and rudely

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

لانگمن دیکشنری : برگ برنده Something that gives an advantage in a deal synonym : bargaining counter

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لانگمن دیکشنری : بی زین

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لانگمن دیکشنری : نوکِ قلاب ماهیگیری

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

? Sis , were you up all night آبجی ، تموم شب بیدار بودی ؟ She is not up to it = She is not capable of it او قادر به ( انجام ) آن نیست Amanda, you ne ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

When I was your age , I used to get excited about hitting the target وقتی هم سن شما بودم، از زدن هدف هیجان زده می شدم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A couple of means ''two A couple of months ago = two months ago

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

غسل تعمید یا بپتیسم ( به انگلیسی: Baptism ) یک آیین تطهیریِ دینی برای کسب بخشش از گناهان و زندگی دوباره است که در مذاهب گوناگونی مانند مسیحیت و آیین ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

لانگمن دیکشنری : ضیافت رسمی ، شام رسمی Formal dinner

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

لانگمن دیکشنری : پشتوانه مالی ، پشتوانه مالی کردن noun : supply of money verb : to supply money for ( a business, project, or person )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

لانگمن دیکشنری : ۱ _ تبعید کردن Send away as a punishment ۲ _ فکر چیزی را از سر بیرون کردن Stop thinking about

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

لانگمن دیکشنری : النگو Band worn as decoration on the wrist

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

با حقه گرفتن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سود آور ، سود بخش

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

تورم Inflation in Germany from 1914 to 1923 The column on the right shows how many German marks were paid for one U. S. dollar. For example, in J ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

پر ، پر زدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

electronic mail = e - mail

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Gross national product = GNP

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

her = 'er

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

۱ _ گروه ( موسیقی ) ۲ _ بند ، نوار ، کِش ۳ _ با هم یکی شدن ، جفت شدن band together

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

band aid = چسب زخم bandage = بانداژ ، باندپیچی کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

band aid = چسب زخم bandage = بانداژ ، باندپیچی کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

جر و بحث کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( در مسافر خانه ها کاربرد دارد ) B & B means Bed and Breakfast

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

لانگمن دیکشنری : دسر موز بستنی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

ممنوع کردن ، تحریم کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

لانگمن دیکشنری : ۱ _ ملایم Soft and warm air ۲ _ احمقانه ، دیوانه ، نامعقول Foolish , crazy , irrational e. g. 𝗵𝗲 𝗶𝘀 𝗻𝗼𝘄 𝗹𝗶𝗸𝗲𝗹𝘆 𝘁𝗼 𝗳 ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

⭕️ واژه lessen ( کاهش دادن ، به حداقل رساندن ) را با واژه lesson ( کلاس ، درس دادن ) اشتباه نگیرید !

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

⭕️ واژه lessen ( کاهش دادن ، به حداقل رساندن ) را با واژه lesson ( کلاس ، درس دادن ) اشتباه نگیرید !

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لانگمن دیکشنری : ( روغن ) بَلسان Oily liquid used to lesson pain

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

⭕️🅥🅔🅡🅑 contextualize = زمینه سازی کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 context = بافت contextualization = زمینه سازی ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 context = بافتی contextual ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

⭕️🅥🅔🅡🅑 contextualize = زمینه سازی کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 context = بافت contextualization = زمینه سازی ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 context = بافتی contextual ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

⭕️🅥🅔🅡🅑 contextualize = زمینه سازی کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 context = بافت contextualization = زمینه سازی ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 context = بافتی contextual ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٦

⭕️🅥🅔🅡🅑 contextualize = زمینه سازی کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 context = بافت contextualization = زمینه سازی ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 context = بافتی contextual ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

⭕️🅥🅔🅡🅑 contextualize = زمینه سازی کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 context = بافت contextualization = زمینه سازی ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 context = بافتی contextual ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

⭕️🅥🅔🅡🅑 contextualize = زمینه سازی کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 context = بافت contextualization = زمینه سازی ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 context = بافتی contextual ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

indices = indexes

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

موقعیت یابی کردن تعیین کردن مستقر کردن / شدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

شاخص قیمت مصرف کننده The consumer price index shows changes in the prices of products over time

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

معانی کتاب Inside Reading : ۱ _ متمایز کردن ، تفاوت قائل شدن To creat a difference e. g. Universities differentiate between sports for men and sport ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

۱ _ زمین بازی ( بیسبال ) ۲ _ تقریبی ، تخمینی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Ball of wax = قضیه What's the whole ball of wax کل قضیه چیه ؟

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ball of wax = قضیه What's the whole ball of wax کل قضیه چیه ؟

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

لانگمن دیکشنری : پرتاب شناسی Definition : science of the movement of objects , such as bullets fired from a gun

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

لانگمن دیکشنری : موشک بالستیک Example : Iranian ballistic missiles are the best in the Middle East موشک های بالستیک ایرانی در خاورمیانه بهترین هستند

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱ _ بازی توپی Basketball, cricket, and football are three kinds of ball game ۲ _ شرایط ، موقعیت state of affairs

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

لانگمن دیکشنری : ۱ _ منظومه Poem that tells a story ۲ _ آهنگ محبوب عاشقانه Popular love song