پیشنهاد‌های میرزایی (١,٥٠٠)

بازدید
٢,١٥٨
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

ascend = بالا رفتن ، صعود کردن ascent = بالا ، صعود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

لانگمن دیکشنری : بالا رفتن go up

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پادشاه شدن ملکه شدن become king or queen

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

لانگمن دیکشنری : به زودی زود 𝕒𝕤 𝕤𝕠𝕠𝕟 𝕒𝕤 𝕡𝕠𝕤𝕤𝕚𝕓𝕝𝕖

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

جگوار پستاندار گوشتخوار از تیرة گربه سانان ، دارای جثه ای درشت تر از پلنگ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

وارد کننده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⭕️🅥🅔🅡🅑 innovate = نوآوری کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 innovation = نوآوری innovator = نوآور ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 innovative = نوآورانه ⭕️🅐🅓🅥🅔🅡🅑 innovat ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

⭕️🅥🅔🅡🅑 innovate = نوآوری کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 innovation = نوآوری innovator = نوآور ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 innovative = نوآورانه ⭕️🅐🅓🅥🅔🅡🅑 innovat ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

⭕️🅥🅔🅡🅑 innovate = نوآوری کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 innovation = نوآوری innovator = نوآور ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 innovative = نوآورانه ⭕️🅐🅓🅥🅔🅡🅑 innovat ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

⭕️🅥🅔🅡🅑 innovate = نوآوری کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 innovation = نوآوری innovator = نوآور ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 innovative = نوآورانه ⭕️🅐🅓🅥🅔🅡🅑 innovat ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

⭕️🅥🅔🅡🅑 innovate = نوآوری کردن ⭕️🅝🅞🅤🅝 innovation = نوآوری innovator = نوآور ⭕️🅐🅓🅙🅔🅒🅣🅘🅥🅔 innovative = نوآورانه ⭕️🅐🅓🅥🅔🅡🅑 innovat ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱ _ سلول ( یاخته ) ۲ _ سلول ( زندان )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

لانگمن دیکشنری : هنر دوست Interested in art or knowing a lot about art

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

لانگمن دیکشنری : ساده و طبیعی Definition : simple and natural ; almost foolish

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

صنعتگر مترادفش میشه craftsman

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

صنعتگر مترادفش میشه artisan

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تنفس مصنوعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

هوش مصنوعی The modern world is the world of robots with artificial intelligence

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱ _ مصنوعی not natural ۲ _ ناخالص not sincere

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

لانگمن دیکشنری : ترفند He spoke without artifice or pretense

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

۱ _ واضح ۲ _ شمرده صحبت کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ثابت کردن ، اثبات کردن Synonym : prove

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ناشر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

وقفه وقت آزاد میان پرده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اصل این واژه protest است و آخرش e نمیگیرد مگر اینکه بصورت گذشته نوشته شود protested یا ریشه اش protester

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تک خوانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اجرا کننده رهبر ارکستر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

جدا کردن ، جدا شدن He was cut off in the middle of a conversation او در وسط یک مکالمه جدا شد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

زنگ موبایل این واژه یک نوع اسم مخلوط یا همون compound noun هست و همینطور چسبیده به هم نوشته میشود ringtone

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

They kicked me off آنها من رو دور انداختن / اخراجم کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

کَنگَر فرنگی یا اَنگَنار ( نام علمی: Cynara scolymus ) که در منابع طب سنتی ایرانی ارده شاهی نامیده می شود، نوعی گیاه یکساله و بومی جنوب اروپا و کناره ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

آرتروز ( هر گونه بیماری دردناک مفصلی به ویژه نوع التهابی آن که با تحلیل سطح مفصل ها همراه است یا بصورت خلاصه � درد مفصل � ) Painful disease of the j ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ماهر ، زبردست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

لانگمن دیکشنری : ۱ _ سرخرگ tube that carries blood from the heart ۲ _ راه اصلی ، گذرگاه main road , passage , etc Example : He favors local side roa ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

ایجاد حریق عمدی ، آتش سوزی عمدی Definition : crime of setting fire to property Example : The cause of the fire has not yet been determined, but inves ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

لانگمن دیکشنری : آرسنیک ( ماده سمی ) Very poisonous substance

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

انبار اسلحه و مهمات ، زراد خانه Definition : place where weapons are stored 🛑 در صورتی که حرف اول این واژه ، بزرگ نوشته شود به معنای تیم فوتبال آرسن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

لانگمن دیکشنری : مغرور Proud in a rude way

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

لانگمن دیکشنری : وجوه معوقه ، وجه عقب افتاده Definition : money owed from the past Example : He was two weeks in arrears with the rent = he owed rent ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

اگه راستش رو بخوای To be frank

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

because = 'cause = cuz

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

excuse me and also 'Scuse me

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دوباره به خواب رفتن There's no way , he is going back down امکان نداره دوباره بخوابه ◾ کوتاه آمدن give up an argument synonym : back off

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بیدار کردن بر انگیختن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

عطر درمانی ، رایحه درمانی Definition : use of pleasant - smelling oils to improve one's health therapist = ماساژ دهنده ( روغن های خوش بو )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ماساژ دهنده ( روغن های خوش بو )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

لانگمن دیکشنری : بوی خوش pleasant smell

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

جنجال کردن ، غوغا کردن ، آماده بودن ( برای جنگ و دعوا ) ( 𝐮𝐩 𝐢𝐧 𝐚𝐫𝐦𝐬 ( very angry and ready to argue

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دست به اسلحه برداشتن و آماده جنگ با اسلحه شدن ( 𝐭𝐚𝐤𝐞 𝐮𝐩 𝐚𝐫𝐦𝐬 ( get ready to fight with weapons

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دست از جنگ برداشتن و تسلیم شدن ( معمولا وقتی اینو میگن که پلیس ، دزد رو گیر انداخته باشه و دزد دست هایش را بالا میبرد ) ( 𝐥𝐚𝐲 𝐝𝐨𝐰𝐧 𝐨𝐧𝐞'𝐬 ...