پیشنهاد‌های میرزایی (١,٥٠٠)

بازدید
٢,١٦٤
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

🔗 فرق phrase و clause 📍A phrase is a group of related words that does not contain a subject and a verb . 📍A clause is a group of related words th ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

🔗 فرق phrase و clause 📍A phrase is a group of related words that does not contain a subject and a verb . 📍A clause is a group of related words th ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

منقضی شده فاسد شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

{ ترتیب و اولویت قرار گیری صفات در انگلیسی } ۱_ صفات بیان کننده تعداد یا quantity ❎ some , four , a , several ۲_ صفات بیان کننده ارزش یا value ❎ sinc ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نوعی پیراشکی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

نوعی پیراشکی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

منطقی ، معقول reasonable , logical , rational

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

منطقی ، معقول reasonable , logical , rational

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

منطقی ، معقول reasonable , logical , rational

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

دقت کنید که reasonable صحیح است نه resonable ❌❌❌❌❌❌

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

? What's the difference between . . . and 1⃣ food cart = دکه اغذیه فروشی definition : A wheeled mobile kitchen used to prepare and serve street food ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

? What's the difference between . . . and 1⃣ food cart = دکه اغذیه فروشی definition : A wheeled mobile kitchen used to prepare and serve street food ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

? What's the difference between . . . and 1⃣ food cart = دکه اغذیه فروشی definition : A wheeled mobile kitchen used to prepare and serve street food ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

? What's the difference between . . . and 1⃣ food cart = دکه اغذیه فروشی definition : A wheeled mobile kitchen used to prepare and serve street food ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

? What's the difference between . . . and 1⃣ food cart = دکه اغذیه فروشی definition : A wheeled mobile kitchen used to prepare and serve street food ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

? What's the difference between . . . and 1⃣ food cart = دکه اغذیه فروشی definition : A wheeled mobile kitchen used to prepare and serve street food ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

? What's the difference between . . . and 1⃣ food cart = دکه اغذیه فروشی definition : A wheeled mobile kitchen used to prepare and serve street food ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

متوسط ، معتدل به تلفظ کلمه خوب دقت کنید 🛑 / مِدی یِم / ❌ / می دی یِم / ✅

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

🟢 appetizingly = به طور اشتها آوری 🔴 appetize = اشتها دادن ، به اشتها آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

🟢 appetizing = اشتها آور 🔴 appetize = اشتها دادن ، به اشتها آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

🟢 appetent = مشتاق 🔴 appetize = اشتها دادن ، به اشتها آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

🟢 appetency / appetence = اشتیاق 🔴 appetize = اشتها دادن ، به اشتها آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

🟢 appetite = اشتها 🔴 appetize = اشتها دادن ، به اشتها آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

🟢 appetizer = پیش غذا 🔴 appetize = اشتها دادن ، به اشتها آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

🟢 appetitive = اشتها آور 🔴 appetize = اشتها دادن ، به اشتها آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

appetizer = پیش غذا appetite = اشتها appetitive = اشتها آور appetency / appetence = اشتیاق ap​pe​tent = مشتاق appetizingly = به طور اشتها آوری appeti ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

appetizer = پیش غذا appetite = اشتها appetitive = اشتها آور appetency / appetence = اشتیاق ap​pe​tent = مشتاق appetizingly = به طور اشتها آوری appeti ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

appetizer = پیش غذا appetite = اشتها appetitive = اشتها آور appetency / appetence = اشتیاق ap​pe​tent = مشتاق appetizingly = به طور اشتها آوری appeti ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

appetizer = پیش غذا appetite = اشتها appetitive = اشتها آور appetency / appetence = اشتیاق ap​pe​tent = مشتاق appetizingly = به طور اشتها آوری appeti ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

appetizer = پیش غذا appetite = اشتها appetitive = اشتها آور appetency / appetence = اشتیاق ap​pe​tent = مشتاق appetizingly = به طور اشتها آوری appeti ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

appetizer = پیش غذا appetite = اشتها appetitive = اشتها آور appetency / appetence = اشتیاق ap​pe​tent = مشتاق appetizingly = به طور اشتها آوری appeti ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

appetizer = پیش غذا appetite = اشتها appetitive = اشتها آور appetency / appetence = اشتیاق ap​pe​tent = مشتاق appetizingly = به طور اشتها آوری appeti ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

appetizer = پیش غذا appetite = اشتها appetitive = اشتها آور appetency = اشتیاق ap​pe​tent = مشتاق appetizingly = به طور اشتها آوری appetite = اشتهادا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

appetizer = پیش غذا appetite = اشتها appetitive = اشتها آور appetency = اشتیاق ap​pe​tent = مشتاق appetizingly = به طور اشتها آوری appetite = اشتهادا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

appetizer = پیش غذا appetite = اشتها appetitive = اشتها آور appetency = اشتیاق ap​pe​tent = مشتاق appetizingly = به طور اشتها آوری appetite = اشتهادا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

پاکیزگی نظافت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

عملیاتی Operating instructions usually accompany an electronic appliance

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مصرف دارو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

!ᴀᴄᴄᴏᴍᴘᴀɴɪᴍᴇɴᴛ is mostly used in music E. g. The guitarist played with a piano accompaniment معنا : همراه ، همراهی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

quickly _ fast

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

۱_ قرص ۲_ تبلت ( رایانه دستی که از موبایل بزرگتر می باشد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

بطور گسترده ، بطور عریض ، به شدت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

🌟 ( 𝗮𝗻𝘀𝘄𝗲𝗿 𝗯𝗮𝗰𝗸 ( phr : با تندی جواب دادن ، بی ادبانه پاسخ دادن definition : reply rudely 🔶 ( 𝗮𝗻𝘀𝘄𝗲𝗿 𝗳𝗼𝗿 ( phr : مسئول بودن ، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

🌟 ( 𝗮𝗻𝘀𝘄𝗲𝗿 𝗯𝗮𝗰𝗸 ( phr : با تندی جواب دادن ، بی ادبانه پاسخ دادن definition : reply rudely 🔶 ( 𝗮𝗻𝘀𝘄𝗲𝗿 𝗳𝗼𝗿 ( phr : مسئول بودن ، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بیرونی Bark is the hard outer covering of a tree پوست تنه درخت ، پوشش بیرونی سخت یک درخت است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

نمونه تصویری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

healer = طبیب doctor = دکتر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

۱_ توقع داشتن ، انتظار داشتن ۲_ پیش دستی کردن ۳_ پیش بینی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مثل انسان ، شبیه انسان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

لانگمن دیکشنری: انسان شناسی