artery

/ˈɑːrtəri//ˈɑːtəri/

معنی: شاهرگ، شریان، سرخرگ
معانی دیگر: (کالبدشناسی) سرخرگ، رگ جان، شاهراه، راه حیاتی، راه یا آبراه اصلی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: arteries
(1) تعریف: a vessel that carries blood away from the heart. (Cf. vein.)

(2) تعریف: a major route or highway.

جمله های نمونه

1. an artery pulsates
سرخرگ می زند.

2. brachial artery
سرخرگ بازویی

3. radial artery
سرخرگ زبر زندی

4. renal artery
سرخرگ گرده ای

5. a circumflex artery
شاهرگ خمیده

6. a dicrotic artery
سرخرگ دو تپشی (که با هر تپش قلب دوبار می تپد)

7. an occluded coronary artery
شریان بند آمده ی قلب

8. the bore of an artery
قطر درونی یک شاهرگ

9. the ramifications of an artery
شاخه های سرخرگ

10. Almirante Boulevard is a main artery out of Waldron, hugging the coastline all the way.
[ترجمه گوگل]بلوار Almirante یک شریان اصلی خارج از Waldron است که خط ساحلی را تا آخر در آغوش گرفته است
[ترجمه ترگمان]بلوار Almirante یک شریان اصلی است که خط ساحلی را در تمام طول مسیر در آغوش می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In addition, coronary artery disease, cerebrovascular accidents and in particular intermittent claudication occurred more frequently in diabetics of both sexes.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، بیماری عروق کرونر، حوادث عروق مغزی و به ویژه لنگش متناوب در بیماران دیابتی هر دو جنس بیشتر رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این بیماری عروق کرونر، تصادفات cerebrovascular و in متناوب به طور متناوب در دیابتی ها از هر دو جنس رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Underlying obstructive coronary artery disease was not excluded by angiography.
[ترجمه گوگل]بیماری انسدادی عروق کرونر زمینه ای با آنژیوگرافی مستثنی نشد
[ترجمه ترگمان]بیماری عروق کرونری اصلی از آنژیوگرافی خارج نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Data for coronary revascularisation are limited to coronary artery bypass surgery; results of percutaneous coronary angioplasty are not yet available.
[ترجمه گوگل]داده های مربوط به عروق کرونر به جراحی بای پس عروق کرونر محدود می شود نتایج آنژیوپلاستی عروق کرونر از راه پوست هنوز در دسترس نیست
[ترجمه ترگمان]داده های for coronary به عمل جراحی پیوند عروق کرونر محدود هستند؛ نتایج of coronary coronary هنوز در دسترس نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The artery, which links ski resorts and casinos to the rest of Northern California, was reopened Jan. 1
[ترجمه گوگل]شریان که پیست های اسکی و کازینوها را به بقیه شمال کالیفرنیا متصل می کند، در 1 ژانویه بازگشایی شد
[ترجمه ترگمان]این شریان که پیست های اسکی و کازینوها تا پایان کالیفرنیای شمالی را به هم وصل می کند، روز ۱ ژانویه بازگشایی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This is the carotid artery which carries blood to the head.
[ترجمه گوگل]این شریان کاروتید است که خون را به سر می رساند
[ترجمه ترگمان] این شریان carotid که خون رو به سر میبره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Late opening of an occluded coronary artery may also have some beneficial effect.
[ترجمه گوگل]باز شدن دیرهنگام شریان کرونری مسدود نیز ممکن است اثرات مفیدی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]باز کردن یک شریان کرونری مسدود می تواند تاثیر مثبتی نیز داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. He had an operation last year to widen a heart artery.
[ترجمه گوگل]او سال گذشته تحت عمل جراحی گشاد کردن رگ قلب قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اون سال پیش یه عمل جراحی رو انجام داده بود که یه شریان قلب رو گسترش بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شاهرگ (اسم)
aorta, artery, nervure

شریان (اسم)
artery

سرخرگ (اسم)
artery

تخصصی

[بهداشت] شریان

انگلیسی به انگلیسی

• blood vessel that carries oxygen-rich blood away from the heart; main road leading into a city
your arteries are the tubes that carry blood from your heart to the rest of your body.

پیشنهاد کاربران

سلام
روی این واژه artery و ارته وهیشته ( اردیبهشت )
که ازایران کهن وزرتشت برای ما باقی مانده اندفکر کنید. سپاس می گزارم
لانگمن دیکشنری :
۱ _ سرخرگ
tube that carries blood from the heart
۲ _ راه اصلی ، گذرگاه
main road , passage , etc
Example : He favors local side roads over major arteries
او جاده های فرعی محلی را به راه های اصلی ترجیح می دهد
An�artery�is a tube that takes blood from the heart to the rest of the body.
artery ( n ) ( ɑrt̮əri ) ( pl. arteries ) =any of the tubes that carry blood from the heart to other parts of the body, arterial ( adj ) ( ɑrˈtɪriəl )
artery
✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : artery ✅ تلفظ واژه: AR - ter - ē ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: شریان، سرخرگ: رگی که خون را از قلب دور می کند ✅ اجزاء و عناصر واژه ( ریشه، پیشوند یا پسوند ) در پزشکی : arter/o, arteri/o
[پزشکی] شریان، سرخرگ: رگی که خون را از قلب دور می کند
شاه راه
راه اصلی

بپرس