arsenic

/ˈɑːrsənɪk//ˈɑːsnɪk/

معنی: اکسید ارسنیک بفرمول
معانی دیگر: (از ریشه ی فارسی - شیمی)، آرسنیک (عنصر سمی سفید رنگ - نشان آن: as، وزن اتمی: 74/9216، شماره ی اتمی: 33، وزن مخصوص: 5/727)، زرنیخ، مرگ موش، تری اکسید آرسنیک (as2o3)، اکسید ارسنیک بفرمول as2o3

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a poisonous chemical element that has thirty-three protons in each nucleus and occurs in brittle, grayish white crystalline masses or in yellow or black allotropes. (symbol: As)

(2) تعریف: a tasteless, odorless, extremely poisonous white compound of arsenic and oxygen, used as a pesticide; arsenous acid; arsenic trioxide.

جمله های نمونه

1. His wife poisoned him with arsenic.
[ترجمه گوگل]همسرش او را با آرسنیک مسموم کرد
[ترجمه ترگمان]زنش اون رو با آرسنیک مسموم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Belladonna and red arsenic are deadly poisons .
[ترجمه گوگل]بلادونا و آرسنیک قرمز سمی کشنده هستند
[ترجمه ترگمان]آرسنیک و آرسنیک قرمز سموم مهلکی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The analysis showed a few grains of arsenic in the solution.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل چند دانه آرسنیک در محلول را نشان داد
[ترجمه ترگمان]این تجزیه و تحلیل چند دانه آرسنیک را در محلول نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In the last chapter, she poisons herself with arsenic.
[ترجمه گوگل]در فصل آخر، او خود را با آرسنیک مسموم می کند
[ترجمه ترگمان]در فصل آخر او خودش را با آرسنیک مسموم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Platinum combines with phosphorus and arsenic and is seldom found without an admixture of related metals.
[ترجمه گوگل]پلاتین با فسفر و آرسنیک ترکیب می شود و به ندرت بدون مخلوطی از فلزات مرتبط یافت می شود
[ترجمه ترگمان]پلاتین با فسفر و آرسنیک ترکیب می شود و به ندرت بدون an فلزات مرتبط یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Arsenic is a poison.
[ترجمه گوگل]آرسنیک یک سم است
[ترجمه ترگمان]آرسنیک یک سمه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Analysis showed that traces of arsenic were present in the body.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل نشان داد که آثار آرسنیک در بدن وجود دارد
[ترجمه ترگمان]آنالیز نشان داد که میزان آرسنیک موجود در بدن موجود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Five hours later he died of arsenic poisoning.
[ترجمه گوگل]پنج ساعت بعد او بر اثر مسمومیت با آرسنیک درگذشت
[ترجمه ترگمان]پنج ساعت بعد از مسمومیت آرسنیک مرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It absorbed so much arsenic that, in just two weeks, arsenic comprised two per cent of its entire weight.
[ترجمه گوگل]آنقدر آرسنیک جذب کرد که تنها در دو هفته، آرسنیک دو درصد از کل وزن آن را تشکیل داد
[ترجمه ترگمان]آرسنیک به قدری arsenic بود که در عرض دو هفته آرسنیک از دو درصد کل وزن خود تشکیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Two of the victims had been poisoned with arsenic.
[ترجمه گوگل]دو تن از قربانیان با آرسنیک مسموم شده بودند
[ترجمه ترگمان]دوتا از قربانی ها با آرسنیک مسموم شده بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. That afternoon the old man drank arsenic in his office and died.
[ترجمه گوگل]آن روز بعد از ظهر پیرمرد در مطبش آرسنیک نوشید و مرد
[ترجمه ترگمان]ان روز بعد از ظهر آن مرد پیر آرسنیک در دفترش نوشید و مرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ruth willed it to metamorphose itself to arsenic.
[ترجمه گوگل]روت خواست که آن را به آرسنیک تبدیل کند
[ترجمه ترگمان]روت چنین خواست که خود را به آرسنیک تبدیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The local doctor found traces of arsenic in Martin's system.
[ترجمه گوگل]پزشک محلی آثاری از آرسنیک در سیستم مارتین پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]پزشک محلی نشانه هایی از آرسنیک را در سیستم مارتین پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Arsenic and cyanide are completely natural, and they will kill you.
[ترجمه گوگل]آرسنیک و سیانور کاملا طبیعی هستند و شما را می کشند
[ترجمه ترگمان]آرسنیک و سیانور به طور کامل طبیعی هستند و آن ها شما را خواهند کشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اکسید ارسنیک بفرمول (اسم)
arsenic

تخصصی

[شیمی] (از ریشه ى فارسی زرنیخ) - آرسنیک - عنصر سمی سفید رنگ - زرنیخ، مرگ موش - ترى اکسید آرسنیک (As2O3) - وابسته به یا داراى آرسنیک
[صنایع غذایی] آرسنیک : یکی از عناصر کمیاب که برای گیاه و حیوان ضروری نیست، بلکه برای هر دو گروه سمی است حتی به مقدار خیلی ناچیز.

انگلیسی به انگلیسی

• poisonous chemical element
pertaining to arsenic, containing arsenic (poisonous chemical element)
arsenic is a very strong poison which can kill people.

پیشنهاد کاربران

لانگمن دیکشنری : آرسنیک ( ماده سمی )
Very poisonous substance
مرگ موش

بپرس