تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

Also: pick up the bill/check پرداخت صورت حساب ( مثلا در رستوران ) Pay the bill

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

مقتصد، کسی که مقتصدانه و با حساب و کتاب پول خرج می کند. A person who lives simply and economically Thrifty Prudent Economical Sparing Spartan • Fru ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

روی آنتن نبودن, پخش نشدن ( برنامه های رادیویی و تلوزیونی ) Not being broadcast Go off air : stop broadcasting . I bet all the stations are off th ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

آموزشی، پژوهشی، تحصیلی Educational SAT : Sholastic Assessment Test An entrance exam for the US colleges Your scholastic achievements: your educati ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

بهانه excuse مدرک proof, evidence Some friends will give you an alibi, others will help you to bury a body

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

۱ - در اصل وقتی یه جمله یا چیزی رو بی منظور میگی ولی با یه دید دیگه ای و یا تلویحا معنی زشتی بده و باعث خنده بقیه و خجالت گوینده بشه. Anything that ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

موی گلوله شده در شکم گربه also furball . a clump of hair or fur, as coughed up ( hacked up ) by a cat Some cats are just more prone to hacking up ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

دلمه دلمه شده شیر ترشیده clabbered milk , sour milk

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

شخصیتی تخیلی a member of a fictitious peaceful and genial race of small humanlike creatures that dwell underground.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

رک، رو راست Straightforward Clear Direct Honest Not avasive Many people find it refreshing when . we are forthright and honest Speak forthright ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

قدیمی اما با ارزش و باکیفیت • used but of good quality: • of something old; of high quality and lasting value, or showing the best characteristics ty ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

جشن خیابانی که توسط اهالی یک محل برگزار می شود. an outdoor public party put on by the residents of a city block or neighborhood. It's very fun to g ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسی که خیلی با سر و صدا خوشگذرانی می کنه A person enjoys themselves inna lively, noisy, . andd wild way Video footage showing young revelers party ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

بادام هندی A kidney shaped nut native to Brazil

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

Dated چرت و پرت، چاخان Nonsense Rubbish BS Faje, crazy or unfair he rolled his eyes at some irrelevant bunkum That's utter bunkum

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

ضیافت، سور، مهمانی مفصل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

دندان تیز شده Sharpened teeth

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

بر خلاف میل و اراده کسی او را در بخش رواتی بستری کردن Admitted to a hospital and given psychological treatment against their will

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

A perfectly flat sea with no waves a body of water, completely still with no waves. Dead Calm is a 1963 novel by Charles F. Williams, Dead Calm is ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

برای استفاده در آینده در یه جای مخفی ذخیره کردن، to hoard to stockpile, to store away Save up for future use stow away to use it later مخفیانه ن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

تسهیلات، امکانات رفاهی little things in life that make you comfortable Other amenities include a gym, wine cellar and movie theater.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

منش، رفتار، طرز برخورد، ظاهر فرد someone’s outward behaviour and appearance someone’s outward behaviour and appearance

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

a hotel employee whose job is to assist guests by arranging tours, making theater and restaurant reservations, etc

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

To try another approach روش دیگری اتخاذ کردن

پیشنهاد
٠

از هر جهت مورد دلخواهه, کم و کسری نداره، هیچ نقصی نداره، A situation or condition which perfectly satisfactory 'Her cooking leaves a lot to be des ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

نامربوط، بی اهمیت irrelevant Unimportant because it isnt a relevant point

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

سنجاق پونز A small sharp pin or nail with a wide head با پونز متصل کردن، چسباندن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

آواز عاشقانه ای که معمولا توسط عاشق ( معمولا مرد ) زیر پنجره معشوقه یا بیرون از خانه او خوانده میشه A song played or sung by a man under the window ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

گل سرسبد، نمونه برجسته، محبوب و برگزیده ( بشقابا قویمالی ) the outstanding item in a collection . Tahdig is a Persian showpiece dish California le ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

۱ - ( سریع ) برگرداندن To turn over quickly To turn upside down Flipping over the pancack with a spatula ۲ - بسیار هیجان زده شدن To become very e ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

بدنام کردن, بهتان زدن defame, disparage از ریشه vile To spread/utter nasty, slanderous , or negative stories about someone whether true or not In r ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

جلوگیری کردن: fend off - ward off the government’s massive effort to stave off bankruptcies پیشگیری کردن: Every winter he tried to stave off a col ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

جدایی، انفصال Severance package/deal/agreement : پاداش پایان خدمت، یا حقوق بیمه بیکاری Money and benefits that an employer pays for retired or laid ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

همون کمر شکن تو فارسی Backbraking life expenses

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

آدم افاده ای که خودش رو برتر از بقیه می دونه و با دیده تحقیر به اونها نگاه می کنه. A person who thinks is better than others and looks down on them, ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

فراتر رفتن Rise above

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

پارتی شبانه برای دخترای کوچیک یا نوجوان که شب رو خونه میزبان می مونن. Also: pajama party - sleepover party A n overnight party for preteen or teena ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

1 - boring unexciting humdrum dull tedious uneventful monotonous repeatative routine ordinary commonplace run - of - the - mill 2 - دنیوی ، خاکی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

ستودن formal I commend you for the good job you do for the community

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

در یک ستون یا ردیف که یکی پشت سر دیگری است. A line or row of people or things arranged one behind the other The couple began to walk single file i ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

۱ - شانه به شانه هم، side by side Three men would pass walking abreast That brief pause brought him abreast of her ۲ - مطلع و آگاه informed. Being ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

مستند خبری کوتاه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

منقرض نشده، باقی مانده، حفظ شده، موجود، به جا مانده Not extinct, lost or destroyed , still in existence the only extant photographs taken by prisone ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

Perch Dismount Seat Settle Rest on something in a delicate way

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

۱ - سگ ۲ - آدم احمق یا بی عرضه fool, stupid, incompetent

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

بحث و جدل یا رویارویی نهایی و مهم برای حل و فصل یک مسئله یا مشاجره ای که مدتها ادامه داشته an important argument that is intended to end a disagreem ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

بولیز بدون آستین Sleeveless blouse

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

مثل اردک راه رفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

صدای ناشی از به هم خوردن متوالی و سریع دو شی به یکدیگر A continuous low pitched sound of some machines, animals, and birds Chattering class : ( a ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

پیچ و تاب دادن/ خوردن، با پیچ و تاب تکان یا حرکت دادن به طرفین، وول خوردن A man who passed Tom's house wriggling his jaw from side to side Wriggle ...