تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

توضیحاتی در رابطه با صفت nineteen معادل فارسی صفت nineteen عدد نوزده است. این صفت عددی فرد است و از آن برای شمارش استفاده می شود. عدد 19 قبل از عدد 2 ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

حرف ندای well به معنای خب معادل حرف ندای well در فارسی خب است. بطور کلی حرف ندا بیانگر حالتی از تعجب، خشم و یا آسودگی و. . . است. مثال: . well, well ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

اسم tennis به معنای تنیس معادل tennis در فارسی همان تنیس است. tennis اسم یک بازی است که معمولا دو نفره و گاهی نیز چهار نفره انجام می شود. برای تنیس ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

قید tomorrow به معنای فردا معادل قید tomorrow در فارسی فردا است. قید فردا اشاره دارد به زمان آینده و یا روزی که پس از امروز خواهد آمد. مثال: . i'll ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

واژه green به معنای سبز واژه green به معنای سبز به چیزهایی گفته می شود که رنگی شبیه رنگ چمن یا برگ گیاهان داشته باشند. واژه green در نقش دستوری اسم، ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

فعل tell به معنی گفتن معادل فعل tell در فارسی گفتن است. tell یا گفتن به معنای بیان فکر، ایده، حقیقت و داستان و هر چیز دیگر توسط لغات است. مثال: . i ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

واژه doll به معنای عروسک واژه doll به معنای عروسک به نوعی اسباب بازی بچه ها اشاره می کند که شکل انسان دارند یا به صورت بچه کوچک انسان هستند. مثلا: a ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

توضیحاتی در رابطه با argot واژه ها و اصطلاحاتی که توسط اهل حرفه یا گروه بخصوصی به کار برده می شود. منبع: سایت بیاموز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

توضیح درباره اصطلاح bad egg اصطلاح تخم مرغ فاسد برای افرادی به کار می رود که مانند تخم مرغ تا وقتی شکسته نشده و درونش مشخص نشود کسی از فاسد بودن آن خ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

اسم wear به معنای لباس یا پوشاک اسم wear به معنای لباس یا پوشاک است. زمانیکه بخواهیم به لباس یا پوشاک بخصوصی اشاره کنیم از این اسم استفاده می کنیم. م ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

واژه not واژه not در فارسی معادلی بخصوص ندارد. این واژه در زبان انگلیسی یک منفی کننده است. - واژه not به عنوان منفی کننده افعال. مثال: ?don't you ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

واژه credit card به معنای کارت اعتباری واژه credit card به معنای کارت اعتباری به کارت کوچک و پلاستیکی گفته می شود که به وسیله آن می توانید برای کالاه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

ضمیر what به معنای چه، چی ضمیر what به معنای چه ، چی است که در جملات سوالی برای پرسیدن اطلاعات بخصوصی در رابطه با چیزی یا فردی استفاده می شود. این ضم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

واژه wrong به معنای بدرفتاری کردن واژه wrong وقتیکه به عنوان فعل بیاید به معنای بدرفتاری کردن است. این کاربرد واژه wrong کاربردی رسمی است، و در مکالم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

فعل change به معنای پول خرد کردن فعل change به معنای پول خرد کردن به معنای مبادله کردن یک میزان پول با اسکناس یا سکه های مختلف است. مثلا: ?can you c ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

واژه will به معنای وصیت نامه یکی از معانی واژه will، وصیت نامه است. وصیت نامه سندی قانونی است که یک فرد قبل از مرگش آنرا معمولا به کمک یک وکیل تنظیم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

واژه class به معنای درجه واژه class به معنای درجه معمولا در ترکیب با واژه های دیگر می آید و مرتبط با بلیت های هواپیما، قطار، اتوبوس و . . . است و درج ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦٩

واژه bar به معنای هیئت وکلا واژه bar به معنی هیئت وکلا فقط در انگلیسی بریتانیایی به کار می رود و موقعی به کار می رود که فردی آزمون وکالت را با موفقیت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

صفت good به معنای خوب صفت good به معنای خوب به هر چیزی اطلاق می گردد که از کیفیت و سطح خوب و قابل قبولی برخوردار باشند. مثلا: a good book ( یک کتاب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

صفت fun به معنای سرگرم کننده صفت fun به هر چیز جالب و سرگرم کننده که موجب سرگرمی و شادی افراد می شود اطلاق می گردد. مثلا: there are lots of fun thin ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

توضیح درباره اصطلاح black sheep گوسفند سیاهی که در میان گله گوسفندان سفید به دنیا می آمد معمولا به خاطر داشتن پشم سیاه کاربرد و منفعتی برای چوپان ندا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

واژه grass به معنای علف واژه grass یک اسم غیر قابل شمارش است و به گیاهی باریک و سبز گفته می شود که تقریبا همه جا پیدا می شوند و غذای اصلی برخی حیوانا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

اسم travel به معنای سفر، مسافرت معادل اسم travel در فارسی سفر یا مسافرت است. بطور کلی به عمل از جایی به جایی رفتن یا همان سفر کردن سفر یا مسافرت گفته ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

حرف اضافه on به معنای به حرف اضافه on در مفهوم به در توصیف عمل یا حالتی بکار می رود. مثال: . i'm going on a business trip ( به سفری کاری خواهم رفت. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

واژه hour به معنای ساعت واژه hour ( که به صورت اختصاری hr یا . hr نوشته می شود ) به مدت زمان 60 دقیقه گفته می شود. هر شبانه روز به بیست و چهار بخش تق ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

واژه dictionary به معنای واژه نامه واژه dictionary به معنای واژه نامه به کتابی گفته می شود که لیستی از واژه های موجود در یک زبان ارائه می کند که به ت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

صفت twenty به معنای بیست معادل صفت twenty در فارسی بیست است. بیست جزء اعداد زوج و یک صفت شمارشی است که قبل از عدد 21 و بعد از عدد 19 است. مثال: nin ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

اسم test به معنای آزمون، امتحان، آزمایش از معانی اسم test در فارسی آزمون، امتحان، آزمایش را می توان نام برد. بطور کلی به عمل سنجش علم یا دانش و یا تو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

توضیحاتی در رابطه با اسم night معادل فارسی اسم night شب است. از زمان غروب خورشید تا طلوع آن در یک بازه 24 ساعته، شب گفته می شود. همچنین به زمانی گفته ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

اسم table به معنای جدول معادل فارسی اسم table در این مفهوم جدول است. table یا جدول به فهرستی از اطلاعات و یا اعداد گفته می شود که به ترتیب بخصوصی در ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

صفت beautiful به معنای زیبا صفت beautiful به معنای زیبا صفتی است که به چیزهایی اطلاق می شود که زیبایی دارند و به نظر خوشایند و خوش منظر می آیند. این ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

اسم subject به معنای موضوع و درس - اسم subject در مفهوم موضوع. subject یا موضوع، به چیزی یا کسی که مورد بحث، توجه و یا توصیف قرار می گیرد، گفته می ش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

اسم sun به معنای خورشید , آفتاب معادل فارسی اسم sun خورشید است. sun یا خورشید، ستاره گردی است که زمین به دور آن می چرخد. sun در طول روز می درخشد و به ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

اسم tooth به معنای دندان اسم tooth در فارسی به معنای دندان است. tooth یا دندان، به ساختار سفید رنگ و محکمی گفته می شود که در دهان انسان ها و برخی حیو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

واژه camera به معنای دوربین واژه camera به معنای دوربین به دستگاهی گفته می شود که برای گرفتن عکس یا عکس مورد استفاده قرار می گیرد. در انگلیسی هم به د ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

حرف ندای good evening به معنای عصر بخیر حرف ندای good evening زمانی به کار می رود که مردم همدیگر را در زمان عصر یا غروب و اول شب می بینند و می خواهند ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

واژه animal به معنای حیوان واژه animal در یک مفهوم به موجوداتی اطلاق می شود که پرنده، ماهی، خزنده، حشره یا انسان نباشد. مثلا: the animals and birds ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

واژه glass به معنای شیشه واژه glass در حالت غیرقابل شمارش به معنای شیشه به ماده ای معمولا شفاف گفته می شود که برای ساخت پنجره، بطری، ظروف و . . . است ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

اسم town به معنای شهر اسم town در فارسی به معنای شهر است. بطور کلی town به مکانی گفته می شود که خانه ها، مغازه ها و فروشگاه های زیادی دارد. town شهری ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

توضیح درباره اصطلاح land on one's feet اصطلاح روی پای خود به زمین نشستن مربوط به فردی می شود که با چترنجات دارد پایین می آید و اگر بتواند روی دوپای خ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

واژه business به معنای کار واژه business به معنای فعالیت های کاری از قبیل خرید و فروش، خدمات رسانی، تولید کالا استفاده می شود که همه ی این فعالیت ها ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

توضیح درباره اصطلاح hold one's horses این عبارت یعنی اسب خود را نگه داشتن و منظور از آن این است که وقتی اسب چموشی می کند گاوچران افسار اسب را می گیرد ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

اسم road به معنای جاده یا راه معادل فارسی اسم road جاده یا راه است. road یا جاده به سطحی محکم ( معمولا بر روی زمین ) گفته می شود که از جایی به جای دی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

توضیح درباره اصطلاح spill the beans در یونان باستان، و در جلسات مخفی برای رای دادن به قانون یا عضویت فردی در کاسه ای لوبیا می انداختند. لوبیای سفید ر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

فعل wash به معنای شستن یا تمیز کردن فعل wash در فارسی به معنای شستن یا تمیز کردن است. بطور کلی برای نشان دادن عمل تمیز کردن یا شستن چیزی یا کسی، معمو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

واژه farm به معنای مزرعه واژه farm به معنای مزرعه به زمینی نسبتا پهناور و ساختمان هایی که آنجا قرار دارند می گویند که در آن محصول کشاورزی می کارند یا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

توضیح درباره اصطلاح put on the dog ترجمه تحت اللفظی این اصطلاح سگ روی سر گذاشتن است. همانطور که پیداست این کار بسیار عجیب و غریب است . باعث جلب توجه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

توضیح درباره اصطلاح sticky fingers اصطلاح انگشتان چسبناک داشتن به معنای این است که فرد تمایل به بلند کردن و دزدیدن چیزها دارد و اصطلاحا چیزها به دستش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

اسم reading به معنای مطالعه و خواندن معادل فارسی اسم reading مطالعه و خواندن است. reading یا مطالعه، به عمل مطالعه کتاب، مقاله و روزنامه و . . . توسط ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

توضیح درباره اصطلاح pink slip در قرن بیستم در آمریکا، وقتی می خواستند کسی را از کار اخراج کنند به آنها برگه ای صورتی رنگ می دادند که در آن نوشته بود ...