پیشنهادهای رضایی (٢,٧٤٢)
توضیح درباره اصطلاح face value این اصطلاح به ارزشی که بر روی اسکناس، سکه یا دیگر اوراق بهادار درج شده است اطلاق می شود. منبع: سایت بیاموز
واژه baby به معنای بچه واژه baby به معنای بچه به کودک انسان یا حیوان اطلاق می شود که بسیار کم سن و سال باشد. معمولا از baby برای اشاره به نوزاد انسان ...
قید as well به معنای هم قید as well به معنای هم زمانی می آید که می خواهیم چیزی یا کسی دیگر را نیز شامل کنیم. مثلا: ?are you going to invite steve as ...
توضیح درباره اصطلاح beat a dead horse معنای این اصطلاح شلاق زدن به اسب مرده است و منظور از آن این است که هرچقدر که به اسب مرده شلاق بزنید آن اسب نمی ...
فعل plant به معنای کاشتن فعل plant در مفهوم کاشتن اشاره دارد به عمل قرار دادن دانه یک گیاه در خاک، بمنظور رشد و پرورش آن گیاه. مثال: . we planted t ...
صفت sweet به معنای مهربان معادل فارسی صفت sweet در این مفهوم مهربان است. صفت sweet در واقع به مهربانی که در شخصیت یک فرد وجود دارد اشاره می کند، به م ...
توضیح درباره اصطلاح by the skin of one's teeth ترجمه تحت اللفظی این اصطلاح پوست روی دندان کسی است. دندان پوست ندارد و این اصطلاح ناممکن بودن و دشوار ...
اسم thing به معنای چیز ، وسیله معادل اسم thing در فارسی چیز یا وسیله است. وقتیکه اسم یک شیء، وسیله یا هر چیز دیگر را نمی دانیم و یا نمی خواهیم از اسم ...
صفت open به معنای باز معادل فارسی صفت open باز است. صفت open یا باز، در این مفهوم می تواند به هرچیزی که بسته یا پوشیده نشده باشد و یا در دسترس و قابل ...
فعل need به معنای نیاز داشتن واژه need به عنوان یک فعل اشاره دارد به احتیاج به چیزی یا کسی که از اهمیت و نقشی حیاتی برخوردار است. مثال: . he needs a ...
صفت hard به معنای سفت صفت hard به معنای سفت به اجسامی اطلاق می گردد که جامد و محکم باشند و به راحتی خم یا شکسته نشوند. مثلا: a hard mattress ( یک تش ...
اسم practice به معنای تمرین اسم practice به معنای تمرین اشاره می کند به تکرار یک فعالیت ( ورزشی بخصوص و . . . ) ، بمنظور بهتر شدن در آن و مهارت و توا ...
اسم movies اسم movies بطور کلی به سینما یا فیلم هایی که در سینما پخش می شوند و یا به صنعت سینما و فیلمسازی اشاره دارد. مثال: . they go to the movies ...
تخصیصگر lots of lots of حالت غیر رسمی a lot of است. این تخصیصگر به معنای خیلی و بسیار، اشاره دارد به تعداد یا میزان بسیار زیاد از چیزی یا کسی. کاربرد ...
توضیحاتی در رابطه با اسم nose به معنای بینی یا دماغ اسم nose یا بینی، اشاره دارد به یکی از اعضای صورت انسان که در بالای دهان قرار دارد و برای تنفس و ...
توضیح درباره اصطلاح hard nut to crack ترجمه تحت اللفظی این اصطلاح فندقی که سخت باز می شود است. برای همین به مسئله یا فردی که کار کردنش با آن دشوار با ...
صفت all right به معنای حال خوب صفت all right در مواقعی کاربرد دارد که می خواهیم از حال و وضعیت سلامتی کسی جویا شویم و یا درباره ی حال و وضعیت سلامتی ...
فعل teach به معنای درس عبرت دادن فعل teach به معنای درس عبرت دادن به یادگرفتن یا درس گرفتن از تجربه ای معمولا تلخ و ناخوشایند اشاره دارد و این تجربه ...
فعل run به معنای قاچاق کردن فعل run در مفهوم قاچاق کردن به معنای چیزی ( کالا، انسان و . . . ) را بصورت غیرقانونی و پنهانی وارد یا خارج یک کشور کردن ا ...
اسم person به معنای فرد معادل فارسی اسم person فرد است. این اسم به معنای انسان است و بخصوص به فردیت او اشاره دارد. مثال: . he's a very dangerous per ...
واژه garden به معنای باغ واژه garden به معنای باغ به قطعه زمینی گفته می شود که کنار یا اطراف خانه ای است و جایی است که شما در آن گل، گیاه، سبزیجات و ...
فعل go out به معنای خاموش شدن فعل go out یک فعل عبارتی جدانشدنی است ( یعنی حرف اضافه اش همیشه بعد از فعل اصلی می آید ) و به معنای این است که وقتی یک ...
توضیح درباره اصطلاح hot potato اصطلاح سیب زمینی داغ به معنای کار پر دردسر و دشوار از آن جا گرفته شده است که سیب زمینی پخته شده به خاطر داشتن آب فراوا ...
اسم place به معنای خانه اسم place در مفهوم خانه به جایی که فردی در آن زندگی می کند، اشاره دارد. اسم place در این مفهوم، کاربردی عامیانه و غیر رسمی دا ...
اسم trousers به معنای شلوار معادل اسم trousers در فارسی شلوار است. trousers یا شلوار به نوعی از لباس گفته می شود که از کمر تا مچ پا را ( هر پا را بطو ...
صفت early به معنای اوایل صفت early به معنای اوایل به بازه ابتدایی یک زمان، واقعه، اتفاق و . . . خاصی اشاره می کند. مثلا: the early morning ( اوایل ص ...
حرف ندای hello به معنای سلام حرف ندای hello حالت رسمی واژه hi ( به معنای سلام ) است که افراد هنگام برخورد اول در ملاقات ها و هنگام همدیگر را دیدن یا ...
واژه inside به معنای درون واژه inside به بخش درونی و داخلی چیزی گفته می شود. مثلا: ?did you clean the inside of the car ( داخل اتومبیل را تمیز کردی؟ ...
اسم hair به معنای فرق ( سر ) اسم hair در مفهوم فرق ( سر ) به خطی روی سر انسان گفته می شود که مو از آن خط توسط شانه به دو بخش تقسیم می شود. این اسم د ...
واژه box به معنای مربع واژه box به معنای مربع یا کادر به مربع یا مستطیل تو خالی و کوچک گفته می شود که روی صفحه کاغذ یا صفحه کامپیوتر قرار دارد و افرا ...
فعل begin به معنای شروع کردن فعل begin به معنی شروع کردن چیزی یا کاری از ابتدا است. مثلا: ?what time does the concert begin ( چه ساعتی کنسرت شروع می ...
توضیحاتی درباره pizza pizza یا پیتزا، اسم یک غذای ایتالیایی است که از یک نان مسطح و گرد در زیر و پنیر، گوجه، گوشت و سبزیجات و . . . در روی آن درست می ...
حرف تعیین کننده some به معنای بعضی و مقداری معادل های فارسی حرف تعیین کننده some بعضی و مقداری هستند. some با اسامی غیر قابل شمارش و شکل جمع برخی اسا ...
صفت first به معنای اولین صفت first به معنای اولین یک صفت شمارشی است و ordinal number نامیده می شود که به معنای اعداد ترتیبی است. اعداد ترتیبی اعدادی ...
اسم river به معنای رودخانه معادل فارسی اسم river رودخانه است. river یا رودخانه به جریان طبیعی آب گفته می شود که از جایی سرچشمه گرفته و مسیری معمولا ط ...
اسم weather به معنای آب و هوا اسم weather در فارسی به معنای آب و هوا است. به شرایط جوی یک مکان بخصوص در یک زمان مشخص، آب و هوا گفته می شود. این شرایط ...
فعل talk به معنای صحبت کردن، حرف زدن، گفتگو کردن معادل فعل talk در فارسی صحبت کردن، حرف زدن، گفتگو کردن است. talk یا صحبت کردن به معنای ارتباط کلامی ...
اسم snow به معنای برف معادل فارسی اسم snow برف است. به قطعات کوچک، نرم، سفید رنگ و یخزده آب که در هوای بسیار سرد ( معمولا در دمای زیر صفر ) از آسمان ...
توضیح درباره اصطلاح wildcat strike این اصطلاح با دو معنای واژه strike بازی می کند. یکی از معناهای این واژه ضربه و حمله ناگهانی است و معنای دیگرش اعتص ...
توضیح درباره اصطلاح straight from the shoulder این اصطلاح از بازی بوکس گرفته شده که به ضربه و مشتی که با نهایت قدرت زده می شود straight from the shou ...
اسم university به معنای دانشگاه معادل اسم university در فارسی دانشگاه است. university به مکانی گفته می شود که هدف آن ارائه تحصیلات عالی یا تکمیلی به ...
عبارت for example به معنای برای مثال عبارت for example یعنی برای مثال یا مثلا است و به هر چیزی از قبیل یک شی، یک جمله، یا یک موقعیت اشاره می کند که چ ...
فعل swim به معنای شنا کردن معادل فعل swim در فارسی شنا کردن است. فعل swim یا شنا کردن هم برای حیوانات و هم برای انسان ها بکار می رود. به عمل حرکت افق ...
توضیحاتی در رابطه با اسم page معادل فارسی اسم page صفحه است. به یک طرف یا دو طرف یک ورقه از کتابی را page یا صفحه می گویند. مثال: . now turn to page ...
ضمیر anything به معنای هیچ چیز ضمیر anything به معنای هیچ چیز در جملات منفی و سوالی استفاده می شود و این مفهوم را می رساند که هیچ چیزی از اسم یا فعل ...
واژه writing به معنای دستخط یکی از معانی واژه writing دستخط است. دستخط به معنای نحوه نوشتن است. برای مثال: . i don't recognize the writing ( دستخط ...
اسم quarter به معنای یک چهارم یا چهار اسم quarter در مفهوم یک چهارم یا چهار اشاره دارد به بخش های یک چیز که به چهار قسمت مساوی تقسیم شده است یا یکی ا ...
اسم pair به معنای جفت، دو نفر اسم pair در مفهوم جفت. - به معنای دو چیز که از یک نوع هستند و کاملا مشابه به یکدیگرند. ولی بصورت مجزا هستند یعنی به ...
توضیح درباره اصطلاح water under the bridge ترجمه تحت اللفظی این اصطلاح آب زیر پل است. وقتی آب از زیر پل رد می شود دیگر قابل برگشتن نیست. برای همین ای ...
توضیح درباره اصطلاح black list این اصطلاح به دوره کمونیسم و علی الخصوص مک کارتی بر می گردد که نام هر کس را که تصور می شود فردی کمونیست است در لیستی م ...