"استراتژی مارتینگل" در بازار های مالی
"استراتژی مارتینگل"
در بازار های مالی چطور کار میکنه استراتژی های شبیه بهش میشه مثال بزنید . این استراتژی چطوری ریسک پرتفوی رو مدیریت میکنه ؟
٥ پاسخ
به عنوان یکی از باسابقه های بازار سرمایه، باید خدمتتون عرض کنم که استراتژی مارتینگل، یک روش معاملاتی است که در آن، معاملهگر پس از هر معامله زیانده، حجم معامله بعدی را افزایش میدهد تا به این ترتیب، سود حاصل از یک معامله سودده بتواند تمام ضررهای قبلی را جبران کند. به عبارت سادهتر، در این استراتژی، معاملهگر بر این باور است که بالاخره یک معامله سودده خواهد داشت و با افزایش حجم معاملات، میتواند تمام ضررهای قبلی را جبران کند.
چطور کار میکند؟فرض کنید شما با ۱۰۰ دلار وارد بازار میشوید و معامله اول شما با ضرر همراه است. طبق استراتژی مارتینگل، در معامله بعدی، ۲۰۰ دلار سرمایهگذاری میکنید. اگر این معامله هم با ضرر همراه شود، در معامله بعدی ۴۰۰ دلار سرمایهگذاری میکنید و به همین ترتیب ادامه میدهید. به نظر میرسد که این استراتژی بسیار ساده و جذاب باشد، اما در واقعیت، خطرات بسیار زیادی دارد.
استراتژیهای مشابه مارتینگل و تفاوتهای آنها:
اگرچه مارتینگل یک استراتژی منحصر به فرد است، اما برخی استراتژیهای دیگر نیز شباهتهایی با آن دارند. این استراتژیها معمولاً بر اساس افزایش حجم معاملات پس از یک سری باخت طراحی شدهاند، اما با تغییرات جزئی در قوانین و منطق اجرا میشوند. برخی از این استراتژیها عبارتند از:
- مارتینگل معکوس: در این استراتژی، پس از هر برد، حجم معامله بعدی کاهش مییابد. این استراتژی به نظر منطقیتر از مارتینگل کلاسیک است، اما همچنان ریسک بالایی دارد.
- استراتژی فیبوناچی: در این استراتژی، حجم معاملات بر اساس اعداد فیبوناچی افزایش یا کاهش مییابد. این استراتژی کمی پیچیدهتر از مارتینگل است، اما همچنان بر اساس افزایش حجم معاملات پس از باخت بنا شده است.
استراتژیهای مبتنی بر میانگین متحرک: برخی استراتژیها از میانگینهای متحرک برای تعیین نقاط ورود و خروج استفاده میکنند و ممکن است در شرایط خاصی شباهتهایی با مارتینگل داشته باشند.
- سرمایه محدود: هر معاملهگری سرمایه محدودی دارد. اگر یک سری از معاملات به صورت پیاپی با ضرر همراه باشد، سرمایهگذار به سرعت تمام سرمایه خود را از دست میدهد و قادر به افزایش حجم معاملات نخواهد بود.
- احتمال وقوع یک سری ضرر متوالی: در بازارهای مالی، احتمال وقوع یک سری ضرر متوالی وجود دارد. حتی اگر احتمال وقوع هر یک از این ضررها کم باشد، احتمال وقوع چندین ضرر متوالی نیز قابل چشمپوشی نیست.
- عدم در نظر گرفتن ریسک بازار: استراتژی مارتینگل ریسک بازار را در نظر نمیگیرد و فرض میکند که در نهایت یک معامله سودده خواهیم داشت. اما در بازارهای مالی، عوامل مختلفی بر قیمتها تأثیر میگذارند و ممکن است یک روند نزولی طولانیمدت رخ دهد.
- اثر روانی: استفاده از این استراتژی میتواند فشار روانی زیادی بر معاملهگر وارد کند، زیرا او با افزایش حجم معاملات، ریسک از دست دادن تمام سرمایه خود را افزایش میدهد.
مدیریت ریسک در استراتژی مارتینگل
استراتژی مارتینگل هیچگونه مکانیزمی برای مدیریت ریسک ندارد. در واقع، این استراتژی ریسک را به شدت افزایش میدهد. به همین دلیل، استفاده از این استراتژی به شدت توصیه نمیشود.
باید توجه داشت که برای استفاده از روش مارتینگل در فارکس و یا در بازارهای مالی دیگر مانند بورس ایران و ارزهای دیجیتال، تحلیل بازار و روند از مهمترین نکات در استفاده و به کارگیری این روش می باشد که اگر این نکته رعایت نگردد باعث ازبین رفتن سرمایه شما خواهد شد و ضررهای شما نه تنها جبران نمیشود بلکه بیشتر در ضرر خواهید رفت. پس فراموش نکنید که استراتژی مارتینگل ریسک بالایی دارد و میتواند به معاملهگر خسارتهای قابل توجهی وارد کند.
استراتژی مارتینگل (Martingale) یکی از روشهای معاملاتی است که در بازارهای مالی استفاده میشود. این استراتژی بر اساس نظریه احتمال طراحی شده و به این صورت عمل میکند که پس از هر معامله ناموفق، حجم معامله بعدی دو برابر میشود تا در نهایت با یک معامله موفق، تمام ضررهای قبلی جبران شود و سودی نیز به دست آید.
نحوه کارکرد استراتژی مارتینگل
- شروع با یک معامله کوچک: ابتدا با یک حجم کوچک معامله را آغاز میکنید.
- دو برابر کردن حجم معامله پس از هر ضرر: اگر معامله اول با ضرر مواجه شد، حجم معامله بعدی را دو برابر میکنید.
- ادامه تا رسیدن به سود: این روند را ادامه میدهید تا زمانی که یک معامله موفق داشته باشید و تمام ضررهای قبلی جبران شود.
مثال
فرض کنید با ۱۰۰ دلار معامله را شروع میکنید و ضرر میکنید. در معامله بعدی ۲۰۰ دلار سرمایهگذاری میکنید و اگر باز هم ضرر کردید، در معامله بعدی ۴۰۰ دلار سرمایهگذاری میکنید. این روند را ادامه میدهید تا زمانی که یک معامله موفق داشته باشید و تمام ضررهای قبلی جبران شود.
استراتژیهای مشابه
- استراتژی ضد مارتینگل (Anti-Martingale): در این استراتژی، پس از هر معامله موفق، حجم معامله بعدی دو برابر میشود و پس از هر معامله ناموفق، حجم معامله نصف میشود. این روش به کاهش ریسک کمک میکند.
مدیریت ریسک پرتفوی با استراتژی مارتینگل
استراتژی مارتینگل به دلیل نیاز به منابع مالی زیاد و ریسک بالا، معمولاً برای مدیریت ریسک پرتفوی مناسب نیست. این استراتژی میتواند در صورت ادامه ضررها، سرمایه زیادی را از دست بدهد. برای مدیریت بهتر ریسک، میتوان از استراتژیهای زیر استفاده کرد:
- تنوعبخشی: سرمایهگذاری در داراییهای مختلف برای کاهش ریسک.
- استفاده از حد ضرر (Stop Loss): تعیین حد ضرر برای هر معامله تا از زیانهای بزرگ جلوگیری شود.
- استفاده از استراتژیهای محافظهکارانه: مانند استراتژی ضد مارتینگل که ریسک کمتری دارد.
استراتژی مارتینگل یک روش شرطبندی و سرمایهگذاری است که بر اساس این اصل کار میکند که پس از هر باخت، سرمایهگذار مقدار شرط یا سرمایهگذاری خود را دو برابر میکند. هدف این استراتژی این است که با یک پیروزی، تمام باختهای قبلی جبران شود و در نهایت سودی به دست آید. این استراتژی بیشتر در قمار و بازارهای مالی استفاده میشود.
نحوه کارکرد استراتژی مارتینگل در بازارهای مالی:1. پیشفرض: فرض کنید شما در یک بازار مالی (مانند فارکس یا بورس) سرمایهگذاری میکنید و پیشبینی میکنید که قیمت یک دارایی افزایش مییابد.
2. سرمایهگذاری اولیه: شما با یک مبلغ مشخص (مثلاً 100 دلار) سرمایهگذاری را آغاز میکنید.
3. در صورت باخت: اگر پیشبینی شما نادرست باشد و قیمت کاهش یابد، شما مبلغ سرمایهگذاری خود را دو برابر میکنید (200 دلار) و دوباره روی همان دارایی سرمایهگذاری میکنید.
4. تکرار: این روند ادامه مییابد تا زمانی که شما یک پیروزی داشته باشید. در این صورت، با پیروزی، تمام باختهای قبلی جبران میشود و شما سودی به دست میآورید.
مثال از استراتژیهای مشابه:- استراتژی دابل داون: این استراتژی مشابه مارتینگل است و در آن پس از هر باخت، سرمایهگذار مقدار سرمایهگذاری خود را دو برابر میکند. این استراتژی معمولاً در بازیهای کازینو مانند بلکجک استفاده میشود.
مدیریت ریسک پرتفوی:استراتژی مارتینگل به طور کلی ریسک بالایی دارد و ممکن است منجر به ضررهای قابل توجهی شود. با این حال، برخی از نکات برای مدیریت ریسک در این استراتژی وجود دارد:
1. محدود کردن سرمایهگذاری: تعیین یک حد مشخص برای سرمایهگذاری و باخت میتواند به جلوگیری از ضررهای بزرگ کمک کند.
2. استفاده از استراتژیهای ترکیبی: ترکیب مارتینگل با استراتژیهای دیگر مانند تحلیل تکنیکال یا بنیادی میتواند به بهبود تصمیمگیری کمک کند.
3. مدیریت احساسات: کنترل احساسات و عدم تصمیمگیری بر اساس ترس یا طمع میتواند به کاهش ریسک کمک کند.
4. تنوع در سرمایهگذاری: به جای تمرکز بر یک دارایی، تنوع در پرتفوی میتواند ریسک را کاهش دهد.
استراتژی مارتینگل یک رویکرد سرمایهگذاری است که از شرطبندیهای سنتی برگرفته شده است و در بازارهای مالی برای مدیریت ریسک و بازده استفاده میشود. ایده اصلی این استراتژی این است که پس از هر بار زیان، سرمایهگذار اندازه موقعیت (سرمایهگذاری) را افزایش دهد تا با یک برد، زیانهای قبلی جبران شود.
چطور کار میکند:
- سرمایهگذاری اولیه: شما یک مقدار اولیه در یک دارایی (مثلاً سهام یا ارز) سرمایهگذاری میکنید.
- دوبرابر کردن در صورت زیان: اگر سرمایهگذاری شما زیانده شد، در معامله بعدی، مقدار سرمایهگذاری خود را دوبرابر میکنید.
- ادامه دادن تا زمان سود: این روند دوبرابر کردن اندازه سرمایهگذاری ادامه پیدا میکند تا در نهایت سودی حاصل شود و تمام زیانهای قبلی جبران شود.
- بازگشت به سرمایهگذاری اولیه: پس از سود، شما به اندازه سرمایهگذاری اولیه خود بازمیگردید و این چرخه ادامه دارد.
مثال:
فرض کنید شما 100 دلار روی یک سهام سرمایهگذاری میکنید. اگر سهام افت کند و زیان کنید، در مرحله بعدی 200 دلار سرمایهگذاری میکنید. اگر دوباره زیان کنید، در مرحله بعدی 400 دلار سرمایهگذاری میکنید. وقتی که سودی حاصل شود، سود به حدی خواهد بود که تمام زیانهای قبلی را جبران کند.
استراتژیهای مشابه:
- استراتژی ضد مارتینگل (Anti-Martingale): در این روش برعکس مارتینگل عمل میشود؛ یعنی وقتی سود میکنید، سرمایهگذاری خود را افزایش میدهید و وقتی زیان میکنید، سرمایهگذاری را کاهش میدهید. این روش معمولاً با ریسک کمتر همراه است.
- استراتژی لاکپشتی (Turtle Strategy): این روش بر پایه روندها و خرید و فروش با توجه به روند بازار است که برخی از ویژگیهای مارتینگل را با کنترل دقیقتر روی حجم سرمایهگذاری ترکیب میکند.
مدیریت ریسک پرتفوی با مارتینگل:
- افزایش سریع ریسک: یکی از مشکلات اصلی مارتینگل این است که اگر چندین زیان متوالی رخ دهد، مقدار سرمایهگذاری بهسرعت افزایش پیدا میکند، که ممکن است پرتفوی شما را در معرض ریسک بزرگی قرار دهد و حتی منجر به از دست رفتن تمام سرمایه شود.
- ریسک ناهمگون: در بازارهای مالی، قیمتها بهشدت نوسان دارند و برخلاف قمار که نتایج بهصورت دودویی (برد یا باخت) هستند، تغییرات بازار تصادفی و نامنظماند. بنابراین مارتینگل ممکن است باعث شود که سرمایهگذار پس از چندین بار زیان متوالی، با مقدار بسیار بالایی وارد شود که ریسک زیادی دارد.
- مدیریت ریسک ناکافی: این استراتژی فرض میکند که بازار در نهایت به نفع شما بازمیگردد، اما در واقعیت ممکن است بازار روندی طولانیمدت برعکس شما داشته باشد. این وضعیت میتواند به زیانهای بزرگی منجر شود.
به طور خلاصه، استراتژی مارتینگل اگرچه ساده و جذاب به نظر میرسد، اما ریسکهای بسیار زیادی دارد و بیشتر برای مواقعی مناسب است که سرمایهگذار میتواند زیانهای متوالی را تحمل کند. برای مدیریت بهتر ریسک، توصیه میشود که از استراتژیهایی مانند ضد مارتینگل یا سایر روشهای مبتنی بر مدیریت ریسک استفاده شود که انعطاف بیشتری داشته باشند.
مارتینگل نوعی مدیریت مالی تهاجمی در بازارسرمایه گذاری یا سهام و یا مانند آنهاست که بر اساس آن یک معامله دیگر بعد از هر ضرر، با حجم بیشتر معمولا در همان جهت باز میشود تا با سودش هم ضرر معامله قبلی جبران شود و هم کسب سود صورت گیرد. استراتژیست مارتینگل ممکن است تا چند پله پیش برود، یعنی یک تریدر چند تریدر متوالی ضرر کند و دائم حجم خود را بالا ببرد به امید آنکه یکی از معاملات سودده شود و میزان کل ضرر چند معامله قبلی را از بین ببرد.سیستم Martingale توسط ریاضیدان فرانسوی پل پیر لوی ابدا شد و به مرور مسیر خود را به مدیریت مالی فارکس باز کرد. مارتینگل بر این اساس طراحی شده که هر بار یک ضرر در بازار برایتان رخ دهد، میتوانید با بالا بردن حجم و معامله دوباره ضرر قبلی را جبران کنید، اگر باز هم ضرر کردید، میتوانید با چند برابر کردن حجم دو ضرر قبلی را جبران نمایید. این شیوه آسان، اما بسیار پر ریسک در معاملات فارکس و بهخصوص معاملات باینری آپشن به شدت بین تریدرهای حرفهای گسترش پیدا کرد. ان امر در بازار سرمایه گذاری و سهام ما و توسط بسیاری از از بورس بازان عمدتا جوان ما در حال انجام است.
مراحل استفاده از استراتژی مارتینگلدر این بخش به صورت قدم به قدم استفاده از استراتژی مارتینگل را به شما آموزش حواهیم داد:
- شما یک معامله مثلاً با حجم ۰.۰۱ باز میکنید و حد سود و ضرر را روی ۱ دلار میگذارید.
- اگر معامله اول ضرر شد و ۱ دلار ضرر کردهاید، در معامله دوم حجم را روی ۰.۰۲ میگذارید تا ۲ دلار سود کنید تا ضرر قبلی نیز جبران شود.
- اگر معامله دوم ضررده شد، شما در مجموع ۳ دلار در ضرر هستید، این بار حجم را روی ۰.۰۴ میگذارید تا ۴ دلار بتوانید سود کنید.
- تا زمانی این روند افزایش حجم ادامه پیدا میکند که یکی از معاملات شما سودده شود و کل ضررهای قبلی را جبران کند.
مدل دیگر استراتژی مارتینگل در فارکس ایجاد معاملات همزمان است که در عکس زیر مشاهده میکنید، در این مدل شما مطمئن هستید که بازار روند، وارد روند نزولی میشود، اولین ترید خود را با حجم پایین باز میکنید، اما بازار بالاتر میرود، برای همین شما کمی بالاتر دوباره یک ترید نزولی ایجاد میکنید.
سیستم Martingale توسط ریاضیدان فرانسوی پل پیر لوی ابدا شد و به مرور مسیر خود را به مدیریت مالی فارکس باز کرد.
یعنی چند ترید در یک جهت با حجمهای بالاتر ایجاد کرده تا بازار اگر فقط کمی در جهت دلخواه شما بچرخند، خیلی زود از ضرر خارج شوید.
آیا مارتینگل میتواند باعث سودآوری شود؟در یک کلام جواب منفی است. اگر شما یک سیستم معاملاتی و مدیریت مالی صحیحی داشته باشید، به هیچوجه استفاده از مارتینگل عاقلانه نیست. مارتینگل نوعی استراتژی تهاجمی است که وقتی وارد آن شوید، دیگر نمیتوانید افزایش حجم را متوقف کنید، جالب است بدانید که بیشتر افراد بسیار مبتدی از این سیستم استفاده میکنند و بهوفور دیده شده که اکثر آنها در یک روز کل سرمایه خود را از دست دادهاند. بنابراین توصیه میشود از هیچ استراتژی یا ربات معاملاتی که از مارتینگل بهره میبرد استفاده نکنید.
مارتینگل یک روش مدیریت مالی در معاملات است که هر بار با یک معامله ضررده روبهرو شوید، باید حجم معامله بعدی را تقریباً 2 برابر کنید که هم ضرر معاملات قبلی را پوشش دهد و هم معامله سودده باشد.شناسایی نسبت بهینه ی حجم معاملات باز و سطح ریسک. نوسانات بالا در بازار می تواند سرمایه ی ورودی را به سرعت از بین ببرد و وظیفه ی معامله گر انتخاب نسبت بهینه ی بین حجم معاملات باز و سرمایه ی ورودی با در نظر گیری ریسک است. در بازارهایی که روندی قوی در آن ها جریان دارد مدیریت حجم معامله باید مستلزم استفاده از ضریب های افزایش لات باشد ( لات در بازار مبادلات ارزی (فارکس) واحد اندازه گیری حجم پوزیشن های معاملاتی است که با یک مقدار مشخصی از ارز پایه تعیین می شود. حجم معامله همواره به لات تعیین می شود و اندازه ی هر لات به طور مستقیم بر روی سطح ریسک تاثیر می گذارد. هر چقدر که حجم هر لات بالاتر باشد ریسک نیز بالا تر است. تحلیل ریسک (و یا مدیریت ریسک) دارای مدل هایی است که به شما این امکان را می دهد که بر اساس سطح ریسک، نوسانات (محل حد ضرر) و اهرم (لورج) بهینه ترین لات استاندارد را محاسبه کنیدو )این بخشی از از استراتژی مارتینگل است.
برای درک اصول اولیه این سیستم، از یک مثال ساده استفاده میکنیم. فرض کنید یک سکه دارید و در یک بازی مثل شیر یا خط با مبلغ اولیه 1 دلار شرط بندی میکنید. احتمال اینکه بعد از انداختن سکه، نتیجه شیر یا خط باشد کاملاً برابر است و در هر با انداختن سکه این احتمال کاملاً مستقل است. (یعنی نتیجه شیر یا خط قبلی تأثیری بر نتیجه شیر یا خط بعدی ندارد.)
تا زمانی که شرط شما فقط بر روی یک طرف سکه باشد، در نهایت، با فرض اینکه بینهایت پول دارید، سکه بر روی طرفی که شما بر روی آن شرط بندی کردهاید میافتد و در نتیجه همه ضررهای شما جبران میشود و 1 دلار هم سود میکنید. این استراتژی بر این فرض استوار است که برای جبران کل ضررها فقط یک برد لازم است.فرض کنید که 10 دلار برای شرط بندی دارید، با شرط بندی اولیه 1 دلار شروع میکنید. روی شیر شرط بندی میکنید، نتیجه انداختن سکه شیر میشود و 1 دلار برنده میشوید و حالا 11 دلار پول دارید. هر بار که موفق شدید، باز همان 1 دلار را شرط بندی میکنید تا زمانی که ببازید. دفعه بعد که سکه انداخته میشود شما میبازید و حالا کل پول شما دوباره 10 دلار است. در شرط بندی بعدی، 2 دلار شرط میبندید تا ضرر قبلی خود را جبران کنید و سود خالص خود را از 0 دلار به 2 دلار برسانید. متأسفانه دوباره نتیجه خط میشود. شما 2 دلار دیگر از دست میدهید و کل پول شما به 8 دلار کاهش مییابد. طبق استراتژی مارتینگل، شرط خود را دو برابر میکنید و حالا 4 دلار شرط بندی میکنید. خوشبختانه، شما به این بار برنده میشوید و 4 دلار به دست میآورید. کل پول شما حالا 12 دلار است. همانطور که میبینید، تنها چیزی که برای جبران باختهای قبلی خود نیاز داشتید، یک با بردن بود.(فارکس)
معایب سیستم مارتینگل
چه چیزی باعث شکست استراتژی مارتینگل میشود؟در استراتژی معاملاتی مارتینگل چندین اشکال وجود دارد. اول اینکه این استراتژی بر روی کاغذ و از نظر تئوری موفقیت آمیز خواهد بود اما واقعیت امر این است که ضررها میتوانند انباشته شوند. با باز کردن معامله جدید، این احتمال وجود دارد که به سود نرسد و شکست بخورد. اگر این اتفاق بیفتد، از آنجایی که حجم هر معامله بزرگتر میشود، ضرر نیز به طور قابل توجهی بزرگتر خواهد شد.
علاوه بر این، در این استراتژی هزینهها و کارمزد تراکنشها نسبت به دیگر استراتژیها بیشتر است، به خصوص اگر در بازار فارکس معامله میکنید. مگر اینکه هزینهای بابت کمیسیون پرداخت نکنید.
چالش دیگری که در استفاده از استراتژی مارتینگل با آن روبرو خواهید شد بالا بودن نسبت ریسک به پاداش است. یعنی با وجود اینکه میتوان سود زیادی کسب کرد، اما در طرف مقابل میتوان به طور قابل توجهی ضرر کرد.
محدودیتهای سیستم مارتینگل و انتقادات به این سیستم
- فرض میگیرد که منابع شما نامحدود است: یکی از مهمترین انتقادات به سیستم مارتینگل این است که فرض میکند شما سرمایه نامحدودی دارید و میتوانید مبلغ شرط بندی یا حجم معامله خود را پس از هر با شکست، دو برابر کنید. در واقعیت، اکثر معاملهگران مقدار محدودی پول دارند و نمیتوانند به طور نامحدود حجم معاملات خود را دو برابر کنند.
- شانس شما برای برنده شدن افزایش پیدا نمیکند: سیستم مارتینگل مبتنی بر این ایده است که میتوانید پس از هر بار شکست، حجم معامله خود را دو برابر کنید تا زمانی که بالاخره برنده شوید و ضررهای خود را جبران کنید. اما مشکل اینجاست که این استراتژی شانس شما را برای برنده شدن افزایش نمیدهد. هر سکه انداختن یا باز کردن معامله یک رویداد مستقل است و نتیجه آن کاملاً تصادفی.
- میتواند منجر به ضررهای سنگینی شود: سیستم مارتینگل میتواند در دراز مدت منجر به ضررهای سنگینی شود، به خصوص اگر یک دوره طولانی باخت را تجربه کنید. به عنوان مثال، اگر برای شروع 10 دلار شرط بندی کنید و بعد از هر بار شکست آن را دو برابر کنید، بعد از 7 بار شکست متوالی، باید 5120 دلار در بار هشتم شرط بندی کنید. اگر بار هشتم هم شکست بخورید، در مجموع 10230 دلار ضرر کردهاید.
- ریسک نقدینگی: سیستم مارتینگل فرض را بر این میگیرد که دارایی پایه را میتوان در هر زمانی بدون تحمیل هزینههای تراکنش، خرید و فروش کرد. اما در عمل اینطور نیست. بازار برخی از داراییها ممکن است نقدینگی پایینی داشته باشد، که میتواند منجر به افزایش هزینه تراکنشها شود و به طور بالقوه بر ارزشگذاری آن دارایی تأثیر بگذارد.
- اطلاعاتی در مورد رویدادهای آینده وجود ندارد: سیستم مارتینگل صرفاً بر اساس تغییرات قیمت یک دارایی در گذشته بنا شده است. این سیستم هیچ اطلاعاتی را در مورد رویدادهای آتی که ممکن است بر قیمت آن دارایی تأثیر بگذارند در اختیار ما قرار نمیدهد. به عنوان مثال، اخبار مربوط به درآمد یک شرکت ممکن است بر قیمت سهام آن شرکت تأثیر بگذارد، اما این اطلاعات در سیستم مارتینگل منعکس نمیشوند.
- فرض را بر منطقی بودن سرمایهگذاران میگذارد: سیستم مارتینگل فرض میکند که سرمایهگذاران انسانهایی منطقی هستند و بر اساس بازده و ریسکهای مورد انتظار تصمیمگیری میکنند. اما حقیقت این است که در عمل، سرمایه گذاران همیشه منطقی رفتار نمیکنند. احساسات و سوگیریهای رفتاری ممکن است بر تصمیمگیری آنها تأثیر بگذارند و به طور بالقوه منجر به انحراف از پیشبینیهای سیستم مارتینگل شوند.
- رویدادهای قوی سیاه: این رویدادها نادر و غیرقابل پیشبینی هستند و تأثیر قابلتوجهی بر بازارها دارند. رویدادهای قوی سیاه میتوانند بر دقت سیستم مارتینگل نیز تأثیر بگذارند. این سیستم فرض میکند که بازار از توزیع نرمال پیروی میکند، یعنی این سیستم قادر به محاسبه رویدادهای غیرعادی و شدیداً تأثیرگذار بر بازارها نیست. رویدادهای قوی سیاه مانند بحران مالی سال 2008 میتوانند منجر به زیانهای هنگفت برای سرمایهگذارانی شوند که در ارزشگذاری داراییهای خود به سیستم مارتینگل متکی هستند.
نحوه مدیریت ریسک و اجتناب از اشتباهات رایج در هنگام استفاده از سیستم مارتینگل
معاملهگر باید حداکثر ضرری را که میخواهد در هر معامله متحمل شود، برای خودش تعریف کند. استفاده از این سیستم بدون مشخص کردن حداکثر ضرری که حاضرید برای هر معامله متحمل شوید، میتواند خطرناک باشد.
شما باید پس از معامله پنجم، تکرار این سیستم را متوقف کنید. اگر به سودی نکردید، به سراغ یک دارایی یا جفت ارز دیگر بروید.
همیشه سعی کنید از این استراتژی به مقدار حداقل استفاده کنید. چراکه ضررهای پی در پی انباشته میشوند. معمولاً زمانی ضررهای شما انباشته میشوند که روند یک جفت ارز برای مدتی طولانی در یک طرف به حرکت خود ادامه میدهد و شما بر روی معکوس شدن آن روند شرط بندی میکنید. در نتیجه، بهتر است از سیستم مارتینگل زمانی استفاده کنید که قیمت در یک محدوده رنج حرکت میکند.
تمرین کردن بر روی یک استراتژی بر اساس سیستم مارتینگل یک امر بسیار مهم است. استفاده از یک حساب دمو به شما کمک میکند از اشتباهات رایج هنگام استفاده از این استراتژی جلوگیری کنید.
علاوه بر این، تنها زمانی باید از این استراتژی استفاده کنید که یک حساب بزرگ داشته باشید. استفاده از سیستم مارتینگل در یک حساب کوچک باعث سریع خالی شدن وجوه موجود در حساب میشود که اصلاً مطلوب نیست.
بهترین زمان استفاده از استراتژی مارتینگل
بازار همچون یک موجود زنده حرکت میکند و مدام جهت حرکتش را تغییر میدهد. پیشبینی حرکت آتی بازار برای یک معاملهگر کار دشواری است. در هنگام معامله براساس استراتژی مارتینگل، مقدار سپرده معاملهگر تعداد معاملاتی را که میتواند باز کند محدود میکند. با این وجود، اگر هنگام باز کردن معاملات خود، به جای حدس زدن مسیر قیمت، با استراتژی و تحلیل وارد معامله شود، با یک پولبک قیمت میتواند به سود برسد و همچنین ضررهایش را جبران کند. استفاده از این سیستم در بازار فارکس زمانی که قیمت در یک محدوده رنج حرکت میکند میتواند بسیار سودآور باشد. در بازار فارکس چیزی به عنوان کاهش کامل ارزش ارز وجود ندارد. این مزیت اصلی استراتژی مارتینگل است. با این وجود، استفاده طولانی مدت از این سیستم توصیه نمیشود.
آیا استراتژی مارتینگل در بازارهای رمزارزها نیز موثر است؟
استراتژی مارتینگل به خوبی با حرکات استاندارد بازار رمزارزها جور در میآید. زمانی که بازار رمزارزها در یک دوره پرنوسان قرار دارد، میتوانید از مزایای استراتژی مارتینگل استفاده کنید. هنگامی که بازار به طور ناگهانی سقوط میکند، ضررهای بزرگ میتوانند ترسناک باشند. اما هنگامی که بازار برمیگردد، میتوانید تمام زیانهای خود را جبران کرده و سود خوبی کسب کنید.
استراتژی مارتینگل میتواند به ویژه برای سرمایهگذاری در حوزه رمزارزها موثر باشد. معاملهگران تا حدودی بر نتایج معاملات خود تأثیرگذار هستند، چراکه میتوانند رمزارز مورد نظر خود را بر اساس عملکرد امیدوارکننده آن رمزارز انتخاب کنند و نه به صورت کاملاً شانسی. بر خلاف بازی شیر یا خط، بازار رمزارزها یک بازی برد و باخت نیست. حتی زمانی که سودی به دست نمیآورید، به ندرت پیش میآید که تمام سرمایه خود را از بدهید. حتی رمزارزهایی که سقوط میکنند مقداری از ارزش خود را حفظ میکنند.
برخی از سرمایهگذاران دوست دارند از نسخه اصلاح شده استراتژی مارتینگل استفاده کنند. آنها به جای اینکه معاملهای با دقیقاً دو برابر حجم معامله قبلی باز کنند، ارزش رمزارز رو به کاهش خود را از سرمایهگذاری اخیراً دوبرابر شده خود کم میکنند. این کار به آنها این امکان را میدهد تا از سرمایه کمتری استفاده کرده و در عین حال همچنان از اصل استراتژی مارتینگل پیروی کنند.
سیستمهای شرط بندی جایگزین
سیستم شرط بندی فیبوناچی
به عنوان جایگزینی برای مارتینگل، سیستم شرط بندی فیبوناچی یک پیشرفت تدریجی را معرفی میکند. با دنبال کردن دنباله فیبوناچی، مقدار هر شرط بندی با جمع کردن مقدار دو شرط بندی قبلی تعیین میشود. هدف این سیستم بازیابی ضررها به شیوهای کنترل شدهتر است و برای کسانی که به دنبال استراتژی کمتر تهاجمی هستند، جذاب است.
سیستم شرط بندی لابوچر
استراتژی لابوچر شامل ایجاد یک دنباله از اعداد میشود که نشان دهنده سود مورد نظر هستند. شرط ها با مجموع اولین و آخرین اعداد در این دنباله تعیین میشوند. لابوچر انعطافپذیری بیشتری را در تنظیم توالی شرط بندی ارائه میدهد و رویکرد متفاوتی برای مدیریت ریسک در مقایسه با مارتینگل ارائه میدهد.
سیستم شرط بندی دلامبر
دلامبر یک سیستم شرط بندی نسبتا محافظه کار است. این سیستم شامل افزایش تنها یک واحد شرط پس از باخت و کاهش تنها یک واحد پس از برد است. به عنوان مثال اگر با 5 دلار شروع به معامله کردید، در صورت شکست باید با 10 دلار معامله کنید. اگر دوباره شکست خوردید، حجم معامله به 15 دلار افزایش مییابد. هدف این روش ایجاد رویکردی متعادل برای سود و ضرر در طول زمان است و میتواند برای کسانی که پیشرفت ثابتتری را ترجیح میدهند جذاب باشد.
سخن آخر
سیستم مارتینگل روشی است برای افزایش احتمال جبران ضررهای حاصله از یک سری باختهای متوالی. این سیستم شامل دو برابر کردن شرط های بازنده و کاهش شرط های برنده به نصف است. این استراتژی فرض میکند که یک سرمایهگذاری یا شرطبندی، نمیتواند هر بار ضرر کند، و بنابراین اگر مقدار همان سرمایهگذاری را افزایش دهید، در نهایت پول خود را به اضافه سود پس خواهید گرفت.
سیستم مارتینگل یک ذهنیت ضرر گریز را ترویج میکند که هدفش افزایش احتمال یر به یر شدن است. با این حال، اگر احتمال وقوع نتایج متفاوت برابر نباشد (یعنی با بیش از دو نتیجه احتمالی روبرو باشیم) یا اگر سرمایه لازم برای ادامه سرمایهگذاری تا زمانی که به سود برسیم را نداشته باشیم، احتمال ضررهای هنکفت افزایش مییابد. استفاده از استراتژی مارتینگل برای معامله در بازار فارکس مناسبتر از معامله در بازار سهام یا قمار در کازینو است.
(uto broker(