انواع نسبت های مالی را نام ببرید و اهمیت و اهداف هر کدام را ذکر کنید.
انواع نسبت های مالی را نام ببرید و اهمیت و اهداف هر کدام را ذکر کنید.
٩ پاسخ
نسبت های نقدینگی: این نسبتها قدرت شرکت را در راستای برآورده کردن تعهدات مالی خودش مورد بررسی قرار میدهند.
نسبت های فعالیت: این نسبتها به ما میگویند که منابع شرکت چطور استفاده شده و اینکه میزان بازدهی استفاده از این منابع به چه مقدار بوده است.
نسبت های اهرمی: این نسبتها برای کسانی که در شرکت سرمایهگذاری کردهاند و موسساتی که اعتباراتی را به شرکت دادهاند بسیار حیاتی است.
نسبت های اهرمی نشان میدهند که شرکت چه مقدار توانایی برای بازپرداخت بدهیهای کوتاهمدت و بلندمدت خود دارد.
در واقع مقدار ریسک ذینفعان خارجی شرکت به وسیله این نسبتها مشخص میشود.
نسبت های سودآوری: این نسبتها از آن جهت اهمیت پیدا میکنند که هدف اصلی تمام فعالیتهایی که در یک شرکت اتفاق میافتد برای افزایش سودآوری است.
بنابراین احتمالاً برای همه ذینفعان یک شرکت بررسی این نسبتها از اهمیت ویژهای برخوردار است.
با سلام!
به طور خلاصه میشه گفت نسبتهای مالی ابزارهایی هستند که تحلیلگران و مدیران مالی از آنها برای ارزیابی عملکرد مالی و وضعیت اقتصادی یک شرکت استفاده میکنند. این نسبتها به دستههای مختلفی تقسیم میشوند و هر کدام اهمیت و اهداف خاصی دارند. همانطور که میدانیم نسبت به مفهوم یک کسر است حال با تغییر در صورت و مخرج ماهیت این نسبت ها عوض میشوند در قسمت زیر به انواع نسبت ها پرداخته شده
برای مطالعه بیشتر :
https://www.wallstreetmojo.com/financial-ratios
1. نسبتهای نقدینگی (Liquidity Ratios):
هدف: ارزیابی توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت و تأمین نیازهای نقدی.
نسبت جاری (Current Ratio):نسبت داراییهای جاری به بدهیهای جاری. این نسبت نشان میدهد که شرکت تا چه حد میتواند بدهیهای کوتاهمدت خود را با داراییهای جاری پرداخت کند.
نسبت سریع (Quick Ratio): نسبت داراییهای جاری بدون موجودی کالا به بدهیهای جاری. این نسبت نشاندهنده توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای جاری بدون فروش موجودی کالا است.
2. نسبتهای بهرهوری (Efficiency Ratios):
هدف:ارزیابی کارایی شرکت در استفاده از منابع و داراییها.
نسبت گردش داراییها (Asset Turnover Ratio):نسبت فروش خالص به کل داراییها. این نسبت نشاندهنده کارایی شرکت در استفاده از داراییهای خود برای تولید درآمد است.
نسبت گردش موجودی (Inventory Turnover Ratio): نسبت هزینه کالاهای فروخته شده به موجودی کالا. این نسبت نشان میدهد که شرکت چند بار در طول دوره مالی موجودی کالاهای خود را به فروش میرساند.
3. نسبتهای سودآوری (Profitability Ratios):
هدف:ارزیابی توانایی شرکت در تولید سود.
نسبت سود خالص به فروش (Net Profit Margin):نسبت سود خالص به فروش خالص. این نسبت نشاندهنده درصد سود به دست آمده از هر واحد فروش است.
نسبت بازده داراییها (Return on Assets - ROA): نسبت سود خالص به کل داراییها. این نسبت نشان میدهد که شرکت چقدر سود از هر واحد دارایی خود تولید میکند.
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام (Return on Equity - ROE):نسبت سود خالص به حقوق صاحبان سهام. این نسبت نشاندهنده کارایی شرکت در استفاده از سرمایه صاحبان سهام برای تولید سود است.
4.نسبتهای اهرمی (Leverage Ratios):
هدف: ارزیابی میزان استفاده شرکت از بدهی در ساختار سرمایهاش.
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (Debt to Equity Ratio):نسبت کل بدهیها به حقوق صاحبان سهام. این نسبت نشاندهنده میزان استفاده از بدهی در برابر سرمایه صاحبان سهام است.
نسبت بدهی به دارایی (Debt to Assets Ratio): نسبت کل بدهیها به کل داراییها. این نسبت میزان تأمین مالی از طریق بدهیها را نشان میدهد.
5. نسبتهای ارزش بازار (Market Value Ratios):
- هدف: ارزیابی ارزش بازار شرکت و عملکرد آن در بازار سرمایه.
- نسبت قیمت به سود (Price to Earnings - P/E Ratio):نسبت قیمت سهام به سود هر سهم. این نسبت نشاندهنده انتظارات بازار از رشد آینده شرکت است.
- نسبت قیمت به ارزش دفتری (Price to Book Value - P/B Ratio):نسبت قیمت سهام به ارزش دفتری هر سهم. این نسبت نشان میدهد که بازار چقدر حاضر است برای هر واحد از ارزش دفتری شرکت پرداخت کند.
اهمیت و اهداف:
نسبتهای مالی به تحلیلگران، مدیران و سرمایهگذاران این امکان را میدهند که:
ارزیابی عملکرد مالی: درک کنند که شرکت در زمینه سودآوری، نقدینگی، بهرهوری و استفاده از اهرمهای مالی چگونه عمل میکند.
مقایسه با رقبا: شرکت را با سایر شرکتهای مشابه در صنعت مقایسه کنند.
پیشبینی آینده:از عملکرد گذشته برای پیشبینی آینده مالی شرکت استفاده کنند.
تصمیمگیری سرمایهگذاری: به سرمایهگذاران کمک میکند تا تصمیمات بهتری درباره خرید، نگهداری یا فروش سهام شرکت بگیرند.
نسبتهای مالی، ابزارهای قدرتمندی هستند که برای تحلیل صورتهای مالی و ارزیابی عملکرد مالی یک شرکت استفاده میشوند. این نسبتها با ایجاد ارتباط بین اقلام مختلف صورتهای مالی، تصویری روشنتر از وضعیت مالی شرکت ارائه میدهند.
انواع اصلی نسبتهای مالی و اهداف آنها:- نسبتهای نقدینگی:
- هدف: ارزیابی توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود.
- انواع: نسبت جاری، نسبت سریع، نسبت نقدینگی
- اهمیت: این نسبتها نشان میدهند که آیا شرکت دارای نقدینگی کافی برای پرداخت بدهیهای خود در کوتاه مدت است یا خیر.
- نسبتهای فعالیت:
- هدف: ارزیابی کارایی شرکت در مدیریت داراییها و تبدیل آنها به فروش.
- انواع: دوره گردش حسابهای دریافتنی، دوره گردش موجودیها، دوره گردش داراییهای ثابت
- اهمیت: این نسبتها نشان میدهند که شرکت چقدر سریع میتواند داراییهای خود را به نقدینگی تبدیل کند و از آنها به طور موثر استفاده کند.
- نسبتهای اهرمی:
- هدف: ارزیابی ساختار مالی شرکت و میزان ریسک ناشی از بدهیها.
- انواع: نسبت بدهی به داراییها، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، پوشش بهره
- اهمیت: این نسبتها نشان میدهند که شرکت تا چه اندازه به منابع خارجی برای تامین مالی خود وابسته است و ریسک ناشی از بدهیها چقدر است.
- نسبتهای سودآوری:
- هدف: ارزیابی توانایی شرکت در ایجاد سود از عملیات خود.
- انواع: حاشیه سود ناخالص، حاشیه سود عملیاتی، بازده داراییها، بازده حقوق صاحبان سهام
- اهمیت: این نسبتها نشان میدهند که شرکت چقدر موفق بوده است در تبدیل فروش به سود و ایجاد ارزش برای سهامداران.
نسبتهای مالی ابزارهای مهمی برای تحلیل وضعیت مالی یک شرکت هستند که به تحلیلگران، سرمایهگذاران، مدیران و سایر ذینفعان کمک میکنند تا عملکرد و سلامت مالی یک کسبوکار را ارزیابی کنند. این نسبتها به دستههای مختلفی تقسیم میشوند که هر کدام اهداف و اهمیت خاصی دارند.
### ۱. نسبتهای نقدینگی (Liquidity Ratios)
این نسبتها نشاندهنده توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود هستند.
- **نسبت جاری (Current Ratio):**
- **فرمول:** داراییهای جاری / بدهیهای جاری
- **اهمیت:** نشان میدهد که شرکت تا چه حد قادر است بدهیهای کوتاهمدت خود را با داراییهای جاری بپردازد. نسبت بالاتر از ۱ به معنای توانایی بالای شرکت در پرداخت بدهیها است.
- **نسبت سریع (Quick Ratio):**
- **فرمول:** (داراییهای جاری - موجودی کالا) / بدهیهای جاری
- **اهمیت:** شبیه نسبت جاری است، اما موجودی کالا را از داراییهای جاری کم میکند تا فقط داراییهایی که به سرعت قابل تبدیل به نقد هستند در نظر گرفته شوند.
### ۲. نسبتهای اهرمی (Leverage Ratios)
این نسبتها میزان استفاده شرکت از بدهی برای تأمین مالی فعالیتهای خود را اندازهگیری میکنند.
- **نسبت بدهی به دارایی (Debt to Asset Ratio):**
- **فرمول:** کل بدهی / کل دارایی
- **اهمیت:** نشان میدهد چه نسبتی از داراییهای شرکت با بدهی تأمین شده است. نسبت بالاتر نشاندهنده ریسک مالی بیشتر است.
- **نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (Debt to Equity Ratio):**
- **فرمول:** کل بدهی / حقوق صاحبان سهام
- **اهمیت:** این نسبت نشان میدهد که چه مقدار از تأمین مالی شرکت از طریق بدهی و چه مقدار از طریق حقوق صاحبان سهام انجام شده است. نسبت بالاتر نشاندهنده ریسک مالی بیشتر است.
### ۳. نسبتهای سودآوری (Profitability Ratios)
این نسبتها عملکرد مالی شرکت را از نظر سودآوری ارزیابی میکنند.
- **نسبت سود ناخالص (Gross Profit Margin):**
- **فرمول:** سود ناخالص / درآمد
- **اهمیت:** نشان میدهد چه میزان از درآمد شرکت پس از کسر هزینههای تولید باقی میماند.
- **نسبت سود عملیاتی (Operating Profit Margin):**
- **فرمول:** سود عملیاتی / درآمد
- **اهمیت:** نشاندهنده سودآوری شرکت پس از کسر هزینههای عملیاتی (به جز هزینههای مالی و مالیاتی) است.
- **نسبت بازده دارایی (Return on Assets - ROA):**
- **فرمول:** سود خالص / کل دارایی
- **اهمیت:** نشان میدهد که شرکت تا چه حد به طور مؤثر از داراییهای خود برای تولید سود استفاده میکند.
- **نسبت بازده حقوق صاحبان سهام (Return on Equity - ROE):**
- **فرمول:** سود خالص / حقوق صاحبان سهام
- **اهمیت:** نشان میدهد که شرکت چقدر سودآوری دارد در مقایسه با سرمایهای که صاحبان سهام در آن سرمایهگذاری کردهاند.
### ۴. نسبتهای کارایی (Efficiency Ratios)
این نسبتها کارایی شرکت در استفاده از داراییها و مدیریت بدهیها را ارزیابی میکنند.
- **نسبت گردش موجودی (Inventory Turnover Ratio):**
- **فرمول:** بهای تمامشده کالاهای فروش رفته / موجودی کالا
- **اهمیت:** نشان میدهد که شرکت چند بار در سال موجودی کالاهای خود را میفروشد. نسبت بالاتر به معنای کارایی بیشتر در مدیریت موجودی است.
- **نسبت گردش دارایی (Asset Turnover Ratio):**
- **فرمول:** فروش / کل داراییها
- **اهمیت:** نشان میدهد که شرکت تا چه حد به طور مؤثر از داراییهای خود برای تولید درآمد استفاده میکند.
### ۵. نسبتهای ارزش بازار (Market Value Ratios)
این نسبتها ارزش بازار سهام شرکت را در مقایسه با عملکرد مالی آن اندازهگیری میکنند.
- **نسبت قیمت به درآمد (Price to Earnings Ratio - P/E):**
- **فرمول:** قیمت بازار هر سهم / سود هر سهم (EPS)
- **اهمیت:** نشان میدهد که سرمایهگذاران حاضرند چه مقدار برای هر ریال از سود شرکت پرداخت کنند. نسبت بالاتر نشاندهنده انتظارات بالاتر از رشد آتی شرکت است.
- **نسبت قیمت به فروش (Price to Sales Ratio - P/S):**
- **فرمول:** قیمت بازار هر سهم / فروش هر سهم
- **اهمیت:** مشابه P/E است، اما به جای سود، فروش را در نظر میگیرد. این نسبت برای شرکتهایی که سوددهی کمتری دارند ولی درآمد بالا دارند، بیشتر استفاده میشود.
### **اهمیت کلی نسبتهای مالی:**
- **تحلیل عملکرد:** این نسبتها به تحلیلگران کمک میکنند تا عملکرد گذشته و حال شرکت را ارزیابی کنند.
- **تصمیمگیری سرمایهگذاری:** سرمایهگذاران با استفاده از این نسبتها تصمیم میگیرند که آیا باید در یک شرکت سرمایهگذاری کنند یا خیر.
- **مدیریت ریسک:** نسبتهای مالی به شرکتها کمک میکنند تا نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی کرده و استراتژیهای مناسبی برای کاهش ریسکها اتخاذ کنند.
- **مقایسه بینالمللی:** این نسبتها امکان مقایسه عملکرد شرکتها در صنایع مختلف و کشورها را فراهم میکنند.
نسبتهای مالی ابزارهای مهمی هستند که برای تحلیل وضعیت مالی شرکتها استفاده میشوند. این نسبتها به چهار دسته اصلی تقسیم میشوند:
- نسبتهای نقدینگی:
- نسبت جاری: نشاندهنده توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت با استفاده از داراییهای جاری است.
- نسبت آنی: مشابه نسبت جاری است اما موجودی کالا را از داراییهای جاری حذف میکند تا نقدینگی واقعیتر را نشان دهد.
- اهمیت: این نسبتها به سرمایهگذاران و مدیران کمک میکنند تا توانایی شرکت در مواجهه با تعهدات کوتاهمدت را ارزیابی کنند.
- نسبتهای اهرمی (بدهی):
- نسبت بدهی به دارایی: میزان بدهیهای شرکت نسبت به کل داراییها را نشان میدهد.
- نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام: میزان بدهیهای شرکت نسبت به حقوق صاحبان سهام را نشان میدهد.
- اهمیت: این نسبتها نشاندهنده میزان استفاده شرکت از بدهی برای تأمین مالی و ریسک مالی مرتبط با آن هستند.
- نسبتهای سودآوری:
- نسبت سود خالص به فروش: میزان سود خالص شرکت نسبت به فروش را نشان میدهد.
- نسبت بازده داراییها (ROA): میزان سودآوری شرکت نسبت به کل داراییها را نشان میدهد.
- نسبت بازده حقوق صاحبان سهام (ROE): میزان سودآوری شرکت نسبت به حقوق صاحبان سهام را نشان میدهد.
- اهمیت: این نسبتها به ارزیابی کارایی شرکت در تولید سود و بازدهی سرمایهگذاریها کمک میکنند.
- نسبتهای فعالیت:
- نسبت گردش موجودی کالا: میزان فروش نسبت به موجودی کالا را نشان میدهد.
- نسبت گردش داراییها: میزان فروش نسبت به کل داراییها را نشان میدهد.
- اهمیت: این نسبتها نشاندهنده کارایی شرکت در استفاده از داراییها و مدیریت موجودیها هستند.
این نسبتها به تحلیلگران و سرمایهگذاران کمک میکنند تا عملکرد مالی شرکتها را بهتر درک کنند و تصمیمات بهتری بگیرند.
انواع نسبت های مدیریت مالی
نسبتهای نقدینگی:
نسبت جاری: نشاندهنده توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت با استفاده از داراییهای جاری.
نسبت آنی: مشابه نسبت جاری، اما داراییهای نقدی و معادلهای نقدی را در نظر میگیرد.
نسبت وجه نقد: میزان نقدینگی شرکت برای پرداخت بدهیهای کوتاهمدت.
نسبتهای اهرمی:
نسبت بدهی به دارایی: میزان استفاده شرکت از بدهیها برای تأمین مالی داراییها.
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام: نشاندهنده میزان استفاده از بدهیها در مقایسه با سرمایهگذاری صاحبان سهام.
نسبتهای سودآوری:
نسبت سود خالص به فروش: میزان سودآوری شرکت از فروش.
نسبت بازده داراییها (ROA): کارایی شرکت در استفاده از داراییها برای تولید سود.
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام (ROE): میزان سودآوری شرکت برای صاحبان سهام.
نسبتهای کارایی:
نسبت گردش موجودی کالا: سرعت فروش موجودی کالا.
نسبت گردش داراییها: کارایی شرکت در استفاده از داراییها برای تولید فروش.
اهداف نسبتهای مالی
تحلیل عملکرد مالی: بررسی عملکرد مالی شرکت در دورههای مختلف و شناسایی نقاط قوت و ضعف.
پیشبینی آینده: استفاده از نسبتهای مالی برای پیشبینی وضعیت مالی آینده شرکت.
مقایسه با رقبا: مقایسه عملکرد مالی شرکت با سایر شرکتهای مشابه در صنعت.
اهمیت نسبتهای مالی
تصمیمگیری مدیریتی: مدیران با استفاده از نسبتهای مالی میتوانند تصمیمات بهتری در زمینه مدیریت منابع و سرمایهگذاری بگیرند.
جذب سرمایهگذاران: نسبتهای مالی به سرمایهگذاران کمک میکنند تا ارزیابی دقیقی از وضعیت مالی شرکت داشته باشند و تصمیمات سرمایهگذاری بهتری بگیرند.
انواع نسبت مالی
بهتر است بدانید نسبت های مالی انواع مختلفی دارند و برای به دست آوردن نتیجه هر بخش باید از نسبت خاصی استفاده کرد. این نسبت ها در یک دستهبندی کلی به پنج گروه تقسیم می شوند که هر یک از آن ها نیز خود زیر مجموعه های مختلفی دارد.
انواع نسبت های مالی از قرار زیر هستند:
۱. نسبت نقدینگی
توانایی بازپرداخت شرکت را در بدهی های کوتاه مدت خود، نسبت نقدینگی می گویند. بالا بودن این عدد نشان می دهد که شرکت توانایی عمل به تعهدات خود و بازپرداخت بدهی های کوتاه مدت را خواهد داشت.
باید توجه داشته باشید که همواره بالا بودن این نسبت نشانه خوبی نیست. زیرا اگر میزان نسبت نقدینگی بالاتر از میانگین معمول باشد، نشان می دهد که شرکت در جذب سرمایه خارجی عملکرد مثبتی نداشته است.
نسبت نقدینگی خود به انواع مختلف زیر تقسیم می شود که در زیر توضیح می دهیم.
یکی از انواع نسبت های نقدینگی که از آن استفاده بالایی می شود و جزو سادهترین نسبت های نقدینگی به شمار می آید، نسبت جاری است. نسبت جاری از حاصل تقسیم دارایی های جاری بر بدهی های جاری به دست خواهد آمد.
برای توضیح بیشتر این مساله باید گفت دارایی های جاری دارایی هایی هستند که می توان آن ها را به یکدیگر تبدیل کرد. همچنین این دارایی ها در صورت نیاز می توانند به پول نقد تبدیل شوند.
از سوی دیگر بدهی های جاری بدهی هایی هستند که برای بازپرداخت آن ها کمتر از یک سال زمان نیاز است.
محاسبه نسبت آنی در قیاس با نسبت جاری اندکی سختتر است. برای به دست آوردن مقدار نسبت آنی باید مقدار بدهی های جاری را بر دارایی هایی که قدرت نقدشوندگی کمتری دارند تقسیم کرد. این دارایی ها می تواند شامل کالا و موجودی های شرکت باشد.
نسبت پول نقد یکی دیگر از انواع نسبت های نقدینگی است که میزان توانایی وجه نقد یک شرکت را به دست می آورد. اگر شرکت ها بخواهند عملکرد مثبتی از خود نشان دهند باید میزان نسبت وجه نقد آن ها در حد قابل قبول باشد.
به عبارت دیگر حتی اگر یک شرکت میزان سوددهی بالایی داشته باشد و میزان دارایی غیر نقد آن عدد بزرگی باشد اما نتواند این دارایی ها را به پول نقد تبدیل کند، عملکرد مالی شرکت زیر سوال خواهد رفت.
برای به دست آوردن این نسبت ابتدا باید حاصل جمع سرمایهگذاری های کوتاه مدت و وجه نقد شرکت را محاسبه کرد سپس بدهی های جاری را بر این مقدار به دست آمده تقسیم کنید.
۲. نسبت فعالیت
نسبت فعالیت یکی دیگر از نسبت های مهم مالی است که با نام نسبت کارایی نیز شناخته می شود. این نسبت به کمک تحلیل میزان فروش یک شرکت و تاثیری که دارایی ها بر آن خواهند داشت، نشان می دهد که کارایی دارایی ها در چه حدی است.
نسبت فعالیت خود انواع مختلفی دارد که عبارت هستند از:
دوره وصول مطالبات مجموعه
دوره واریز طلبکاران
دوره گردش موجودی اقلام
دوره گردش اقلام نیمساخته
درصد تغییر فروش
دفعات گردش دارایی
دفعات گردش سرمایه ثابت
دفعات گردش سرمایه جاری
نسبت فعالیت همچنین نشاندهنده سرعت تبدیل دارایی های مختلف به وجه نقد یا فروش است. همچنین این نسبت مشخص می کند که دارایی ها تا چه میزان در فروش نهایی شرکت تاثیر داشتهاند. این نسبت از روش بررسی میزان فروش و تاثیر دارایی ها بر آن محاسبه می شود.
۳. نسبت اهرمی
نسبت اهرمی یا نسبت سرمایه نسبتی است. این نسبت، توانایی شرکت را در بازپرداخت بدهی های بلند مدت یا میان مدت نشان می دهد.
این نسبت میزان سرمایه ای را که سهامداران وارد شرکت کردهاند و همچنین میزان درآمد شرکت را برای بازپرداخت بدهکاری های طولانی مدت مشخص می کند. به همین دلیل بررسی آن از اهمیت بالایی برخوردار است.
این نسبت کمک می کند ساختار دارایی و میزان هزینه های شرکت مشخص شود تا برای زمان رکود اقتصادی یا رشد آن، عملکرد شرکت تا حد زیادی قابل پیشبینی باشد. بالا بودن سود سرمایهگذاری به نسبت هزینه های صرف شده برای آن نشان می دهد که شرکت از منابع مالی خارجی بینیاز است.
نسبت اهرمی خود به چندین زیرمجموعه تقسیم می شود که در حالت کلی به شرح زیر هستند:
* نسبت بدهی
نسبت بدهی که نشاندهنده تاثیر بدهی های جاری و بلند مدت در تامین سرمایه شرکت است، از حاصل تقسیم مجموع دارایی بر مجموع بدهی به دست می آید. بالا بودن این رقم مشخص می کند که درصد بالایی از سرمایه شرکت از طریق بدهی و منابع مالی خارجی تامین شده است.
* نسبت سرمایه ثابت به ارزش خاص
قبل از آشنا شدن با نسبت سرمایه ثابت به ارزش ویژه، باید با تعریف ارزش ویژه آشنا شوید.
ارزش ویژه از حاصل تفریق میزان بدهی های شرکت از دارایی کل به دست می آید. نسبت سرمایه ثابت به ارزش خاص نشاندهنده مقدار ارزش ویژه برای خرید سرمایههای ثابت شرکت است.
در صورت کمتر بودن مقدار سرمایه ثابت شرکت به ارزش ویژه، می توان اینطور نتیجه گرفت که درصد پایینی از ارزش های ویژه برای خرید سرمایه شرکت خرج شده است.
اگر سادهتر بگوییم پایین بودن این رقم مشخص می کند که مقدار نقدینگی شرکت بالا است و این موضوع یک امتیاز مثبت برای آن محسوب می شود.
برای به دست آوردن نسبت سرمایه ثابت به ارزش ویژه، دارایی ثابت بر ارزش ویژه تقسیم خواهد شد.
* نسبت کل بدهی به ارزش خاص
از دیگر انواع نسبت های اهرمی نسبت کل بدهی به ارزش ویژه است. بالا بودناین نسبت را نمی توان خوب دانست و به معنی درصد بالایی از بدهی ها در ساختار دارایی شرکت و به بیان سادهتر بالاتر بودن قدرت اعتباردهندگان از سرمایهگذاران خواهد بود.
برای به دست آوردن حاصل این نسبت باید بدهی کل را بر ارزش ویژه تقسیم کنید.
* نسبت بدهی جاری به ارزش خاص
بالا بودن بدهی های جاری شرکت کاهش میزان نقدینگی آن را در پی خواهد داشت. به همین منظور در صورت بالا بودن میزان این نسبت باید در ساختار دارایی شرکت اصلاحاتی انجام شود.
نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه از طریق تقسیم بدهی جاری بر ارزش ویژه به دست خواهد آمد.
* نسبت مالکانه
نسبت مالکانه که یکی از نسبت های اهرمی است، بیانگر درصد سرمایه سهامداران در دارایی شرکت است. هرچه این نسبت عدد بالاتری را نشان دهد، یعنی شرکت به تعهدات مالی خود پایبند است و توانایی بازپرداخت وعده های خود را دارد.
از سوی دیگر پایین بودن این نسبت نشاندهنده بالا بودن درصد سرمایه خارجی در شرکت است. با حاصل تقسیم ارزش ویژه بر دارایی کل نسبت مالکانه به دست می آید.
۴. نسبت ارزش بازار
از دیگر نسبت های مالی رایج نسبت ارزش بازار است که دیدگاه سهامداران را به آینده شرکت نشان می دهد. این نسبت شامل انواع زیر است:
* نسبت قیمت به سود یا P/E که از حاصل تقسیم قیمت بازار سهام بر سود هر سهم به دست می آید.
* نسبت PEG از حاصل تقسیم نسبت P/E بر نرخ رشد سالانه درآمد به دست خواهد آمد.
* نسبت قیمت به فروش یا P/S حاصل تقسیم قیمت بازار سهام بر کل فروش یک سال اخیر است.
* نسبت قیمت به جریان نقدینگی یا P/CF حاصل کسر قیمت بازار سهام بر جریان وجه نقد هر سهم است.
* نسبت قیمت به ارزش دفتری یا P/BV از حاصل تقسیم قیمت بازار سهام بر ارزش دفتری هر سهم حاصل می شود.
۵. نسبت سودآوری
نسبت سودآوری کمک می کند که میزان توانایی شرکت درباره کسب سود مشخص شود. این نسبت نشان از سلامت مالی شرکت است. زیرا سهامداران تمایل دارند در شرکتی سرمایهگذاری کنند که احتمال سوددهی آن بالا باشد. از سوی دیگر اعتباردهندگان مایل به همکاری با شرکت هایی هستند که توانایی بازپرداخت اعتبار را از طریق سود حاصل شده دارند.
نسبت سودآوری به چند دسته تقسیم می شود که مهمترین های آن به شرح زیر هستند:
* نسبت حاشیه سود خالص که حاصل تقسیم سود خالص بر فروش خالص است.
* نسبت حاشیه سود ناخالص از کسر سود ناخالص بر فروش خالص به دست می آید.
* نسبت بازده سرمایهگذاری نتیجه تقسیم سود خالص بر میانگین کل دارایی ها است.
1. نسبتهای نقدینگی
هدف: بررسی توانایی شرکت در پرداخت تعهدات کوتاهمدت.
مثالها:نسبت جاری: نشاندهنده توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت با استفاده از داراییهای جاری.
نسبت آنی: مشابه نسبت جاری، اما داراییهایی مانند موجودی کالا را از داراییهای جاری حذف میکند تا تمرکز بیشتری روی نقدینگی واقعی داشته باشد.
اهمیت: این نسبتها نشان میدهند که آیا شرکت میتواند در مواقع بحران، بدهیهای خود را پرداخت کند یا خیر.
2. نسبتهای سودآوری
هدف: بررسی توانایی شرکت در کسب سود نسبت به درآمدها و هزینهها.
مثالها:نسبت حاشیه سود ناخالص: نسبت سود ناخالص به فروش خالص که نشاندهنده کارایی مدیریت هزینههاست.
نسبت حاشیه سود خالص: نسبت سود خالص به فروش خالص که توانایی کلی شرکت در ایجاد سود را نشان میدهد.
اهمیت: این نسبتها به سرمایهگذاران و مدیران کمک میکنند تا بررسی کنند که شرکت چگونه از منابع خود برای تولید سود استفاده میکند.
3. نسبتهای اهرمی (بدهی)
هدف: بررسی سطح بدهی و توانایی شرکت در پرداخت تعهدات بلندمدت.
مثالها:نسبت بدهی به دارایی: نشاندهنده نسبت بدهیهای شرکت به کل داراییها.
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام: نشاندهنده سطح بدهی نسبت به حقوق صاحبان سهام است.
اهمیت: این نسبتها نشان میدهند که شرکت چه مقدار از داراییهای خود را از طریق بدهی تامین مالی کرده و چه مقدار از طریق حقوق صاحبان سهام.
4. نسبتهای کارایی (فعالیت)
هدف: بررسی کارایی شرکت در استفاده از داراییها و مدیریت بدهیها.
مثالها:نسبت گردش داراییها: نشاندهنده میزان فروش نسبت به کل داراییها.
نسبت گردش موجودی کالا: نشاندهنده سرعت تبدیل موجودی کالا به فروش است.
اهمیت: این نسبتها به تحلیلگران کمک میکنند تا بررسی کنند که آیا شرکت از داراییهای خود به نحو کارآمدی استفاده میکند یا خیر.
5. نسبتهای ارزش بازار
هدف: بررسی ارزش شرکت از دیدگاه بازار سرمایه.
مثالها:نسبت قیمت به سود (P/E): نسبت قیمت سهام به سود هر سهم که نشاندهنده انتظارات بازار از سودآوری آتی شرکت است.
نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B): مقایسه قیمت سهام با ارزش دفتری هر سهم.
اهمیت: این نسبتها به سرمایهگذاران کمک میکنند تا ارزش شرکت را از دیدگاه بازار ارزیابی کنند و مقایسهای با سایر شرکتها انجام دهند.
1- نسبت جاری/Current Ratio: این نسبت توانایی شرکت در پرداخت بدهی های کوتاه مدت خود را با مقایسه دارایی های جاری با بدهی های جاری اندازه گیری می کند.
اهمیت: به سرمایه گذاران کمک می کند تا نقدینگی و ریسک نکول شرکت را ارزیابی کنند.
هدف: اطمینان از داشتن دارایی های نقدی کافی برای انجام تعهدات کوتاه مدت شرکت.
2- نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام/ Debt-to-Equity Ratio: این نسبت کل بدهی یک شرکت را با کل حقوق صاحبان سهام مقایسه می کند.
اهمیت: به سرمایه گذاران کمک می کند تا اهرم مالی و ریسک شرکت را ارزیابی کنند.
هدف: ارزیابی توانایی شرکت در ایفای تعهدات بدهی و مدیریت ساختار سرمایه آن
3- بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)/Return on Equity: این نسبت سودآوری شرکت را با مقایسه سود خالص با حقوق صاحبان سهام اندازه گیری می کند.
اهمیت: به سرمایه گذاران کمک می کند تا توانایی شرکت در ایجاد سود از سرمایه گذاری سهامداران خود را ارزیابی کنند.
هدف: ارزیابی عملکرد و پتانسیل رشد شرکت.
4- نسبت قیمت به درآمد / Price-to-Earnings (P/E) Ratio: این نسبت قیمت سهام شرکت را با سود هر سهم مقایسه می کند.
اهمیت: به سرمایه گذاران کمک می کند تا ارزش سهام شرکت و رشد مورد انتظار را ارزیابی کنند.
هدف: ارزیابی قیمت سهام شرکت و پتانسیل رشد آتی.
5- بازده دارایی ها/ Return on Assets (ROA): این نسبت سودآوری شرکت را با مقایسه سود خالص با کل دارایی ها اندازه گیری می کند.
اهمیت: به سرمایه گذاران کمک می کند تا کارایی شرکت را در ایجاد سود از دارایی های آن ارزیابی کنند.
هدف: ارزیابی عملکرد شرکت و استفاده از دارایی
6- حاشیه جریان نقدی/ Cash Flow Margin: این نسبت توانایی یک شرکت برای تولید وجه نقد از فروش خود را اندازه گیری می کند.
اهمیت: به سرمایه گذاران کمک می کند تا توانایی شرکت در تولید وجه نقد و مدیریت نقدینگی آن را ارزیابی کنند.
هدف: ارزیابی توانایی شرکت در تولید وجه نقد و سرمایه گذاری در رشد آتی.
7- نسبت پوشش بهره/ Interest Coverage Ratio: این نسبت توانایی شرکت را در پرداخت هزینه های بهره بر روی بدهی خود می سنجد.
اهمیت: به سرمایه گذاران کمک می کند تا توانایی شرکت در انجام تعهدات بدهی خود را ارزیابی کنند.
هدف: ارزیابی توانایی شرکت در ارائه بدهی و مدیریت هزینه های بهره.
8- سود سهام/ Dividend Yield: این نسبت سود سهام پرداختی شرکت را به عنوان درصدی از قیمت سهام آن اندازه گیری می کند.
اهمیت: به سرمایه گذاران کمک می کند تا سیاست تقسیم سود شرکت و پتانسیل رشد سود سهام را در آینده ارزیابی کنند.
هدف: ارزیابی بازده سود سهام شرکت و پتانسیل رشد سود سهام در آینده.
9- نسبت گردش دارایی/ Asset Turnover Ratio: این نسبت کارایی شرکت را در ایجاد فروش از دارایی هایش می سنجد.
اهمیت: به سرمایه گذاران کمک می کند تا کارایی شرکت را در استفاده از دارایی هایش برای ایجاد درآمد ارزیابی کنند.
هدف: ارزیابی عملکرد شرکت و استفاده از دارایی.
10- نسبت حاشیه سود/ Profit Margin Ratio: این نسبت سودآوری شرکت را با مقایسه سود خالص با فروش اندازه گیری می کند.
اهمیت: به سرمایه گذاران کمک می کند توانایی شرکت را برای ایجاد سود از فروش آن ارزیابی کنند.
هدف: ارزیابی عملکرد و استراتژی قیمت گذاری شرکت.
این نسبتهای مالی بینشهای ارزشمندی را در مورد عملکرد مالی، پرداخت بدهی، کارایی و سودآوری شرکت ارائه میکنند. با تجزیه و تحلیل این نسبت ها، سرمایه گذاران می توانند تصمیمات آگاهانه ای در مورد سرمایه گذاری یا وام دادن به یک شرکت بگیرند.