اثر نوع شغل بر روی رابطه ی شخصیت/ عملکرد
اثر نوع شغل بر روی رابطه ی شخصیت/ عملکرد چیه ؟
٥ پاسخ
اثر نوع شغل بر روابط شخصیت و عملکرد به وضوح تأثیرگذار است و میتواند در چندین جنبه مختلف مشاهده شود:
1. **نوع شخصیت و انتخاب شغل**:
- افراد با شخصیتهای مختلف تمایلات متفاوتی نسبت به نوع شغل دارند. برای مثال، فردی که به طبیعتش خجالتی و محتاط است، ممکن است به شغلی که نیازمند برقراری تعاملات اجتماعی فراوان است، مانند فروشندگی، علاقه کمتری داشته باشد. بنابراین، انتخاب شغل میتواند مستقیماً به شخصیت فرد وابسته باشد.
2. **تأثیر شغل بر شخصیت**:
- شغل و محیط کار میتواند بر شخصیت افراد تأثیر گذار باشد. به عنوان مثال، یک شغل که نیازمند مهارتهای زمانبندی و سازماندهی قوی است، ممکن است باعث تقویت این خصیصهها در شخصیت فرد شود. همچنین، محیط کاری که از فرد بخواهد برای رسیدن به اهداف خود تنش و استرس بالایی را تحمل کند، ممکن است به تغییرات در شخصیت او منجر شود.
3. **عملکرد شغلی**:
- شخصیت فرد میتواند تأثیر زیادی بر عملکرد شغلی او داشته باشد. برای مثال، افراد با شخصیتهای منظم و سازمانیافته ممکن است در انجام وظایف روزمره و مدیریت زمان مؤثرتر عمل کنند، در حالی که افراد با شخصیتهای کمتر منظمی ممکن است دچار مشکلات در این زمینه شوند.
4. **تعاملات اجتماعی در محیط کار**:
- شخصیت فرد میتواند بر تعاملات اجتماعی و همکاری در محیط کار تأثیرگذار باشد. افراد با شخصیتهای خوشآمدی و مهربانی ممکن است در برقراری ارتباطات مؤثرتر با همکاران و مدیران عمل کنند، در حالی که افراد با شخصیتهای تندمزاج و کم صبری ممکن است مشکلات در این زمینه داشته باشند.
5. **میزان رضایت شغلی**:
- شخصیت فرد میتواند بر میزان رضایت او از شغل و محیط کار تأثیر گذار باشد. افرادی که شخصیتهایشان با نیازها و خصوصیات شغلی مطابقت دارد، معمولاً احساس رضایت بیشتری از شغل خود دارند و به طور کلی عملکرد بهتری از خود ارائه میدهند.
بنابراین، رابطه بین شخصیت و عملکرد در محیط کار به عنوان یک موضوع پژوهشی و مدیریت منابع انسانی مورد توجه قرار گرفته و درک عمیقتر این رابطه میتواند به بهبود مدیریت منابع انسانی و ارتقای عملکرد سازمانی کمک کند.
شغلهای مختلف مثل لباسهای مختلف میمونن. بعضی لباسها به تنت میشینن و راحتی باهاشون، بعضیهاشون هم اذیتت میکنن.
حالا فکر کن شخصیت تو مثل بدنته، و کاری که انجام میدی مثل لباسیه که میپوشی. وقتی لباست اندازته و خوشت میاد ازش، راحتتر میتونی بدویی، بازی کنی و خوش بگذرونی. درست مثل وقتی که شغلت با شخصیتت جور در میاد.
مثلاً اگه یه بچهای که عاشق حیووناست بره تو یه مغازهی حیوونفروشی کار کنه، احتمالاً خیلی خوشحال میشه و کارش رو خوب انجام میده. ولی اگه همین بچه رو بفرستن تو یه اداره که باید همش پشت میز بشینه، شاید خسته و کلافه بشه.
یا مثلاً اگه یکی خیلی حرف زدن رو دوست داره، اگه بره تو یه کار فروشندگی که باید با مشتریها صحبت کنه، احتمالاً خیلی بهتر کار میکنه تا اینکه بره تو یه کتابخونه که باید ساکت باشه.
خلاصه اینکه، وقتی کاری که میکنی با چیزایی که دوست داری و خوب بلدی جور در میاد، هم خودت بیشتر کیف میکنی، هم کارت رو بهتر انجام میدی. مثل اینه که کفش اندازه پات باشه، راحتتر میتونی بدویی و بازی کنی! پس :
ببین، این موضوع میگه که شغلی که انتخاب میکنی، میتونه رو شخصیتت و اینکه چقدر خوب کار میکنی تاثیر بذاره. مثل اینه که یه کفش درست و حسابی پات کنی یا یه کفش که پات رو اذیت میکنه.
مثلاً فرض کن تو یه آدم برونگرا و پر انرژی هستی. اگه بری تو یه شغلی که با آدمهای زیادی سر و کار داری، مثل فروشندگی یا مدیریت رستوران، احتمالاً حال میکنی و کارت رو خوب انجام میدی. ولی اگه همین تو رو بندازن تو یه اتاق تنها که باید کل روز داده وارد کنی، شاید بعد یه مدت افسرده شی و کارت رو درست انجام ندی.
یا مثلاً اگه خیلی خلاق و هنری هستی، تو یه شغل طراحی یا تبلیغات میتونی بدرخشی. ولی اگه بری تو یه بانک که همش باید با اعداد و ارقام سر و کله بزنی، شاید خیلی زود خسته و کلافه بشی.
این قضیه تو روانشناسی صنعتی و سازمانی خیلی مهمه. میگن وقتی شخصیت آدم با شغلش جور در میاد، هم طرف راضیتره، هم بهرهوریش بالاتره، هم کمتر احتمال داره شغلش رو عوض کنه.
خلاصه اینکه، وقتی شغلت با شخصیتت match میشه، انگار یه آهنگ خفن گذاشتی و داری باهاش حال میکنی. همه چی روون پیش میره و کارت رو بهتر انجام میدی. ولی اگه جور نباشه، انگار داری یه آهنگی گوش میدی که اصلاً خوشت نمیاد، همش منتظری تموم شه!
نقشها و محیطهای مختلف میتوانند تعیین کنندهٔ این باشند که افراد چگونه شخصیت خود را بروز داده و وظایف خود را انجام می دهند. در ادامه به بررسی این موضوع با رویکرد نقل قولمحور پرداخته ام:
۱. خوی و خلق انواع شغلی: "نوع شغلی که فرد انتخاب میکند، اغلب نمایانگر شخصیت اوست." — روی مور
۲. تطابق و سازگاری شخص-محیط: "زمانی که سازگاری و تطابق سازنده ای (مثبتی) بین خواستههای یک شغل و تواناییها و شخصیت فرد وجود دارد، معمولاً شاهد رضایت و عملکرد بالاتر شغلی هستیم." — جان هولندر
۳. نظریه ویژگیهای شغلی: "اشغال (شغل ها) میتوانند در ابعاد مختلفی من جمله جنبههای تنوع مهارتی، جوهرهٔ وظیفه، اهمیت وظیفه، استقلال شغلی و بازخورد متفاوت باشند، که جملگی موارد فوق بر نحوهی بروز ویژگیهای شخصیت تأثیر میگذارند." — ایمی موریسون
۴. نیازهای مهارت محور: "بعضی از شغلها نیازمند مهارتها و توانمندیهای خاصی هستند که با خصوصیات منحصر به فرد شخصیتی همخوانی دارند؛ مانند خلاقیت در نقشهای هنری یا تدقیق (دقت کردن) در نقشهای تحلیلی." — لورا اشتاین
۵. پیچیدگی شغلی: "پیچیدگی یک شغل میتواند تأثیرات ویژگیهای شخصیتی بر عملکرد را افزایش یا کاهش دهد." — دیوید رابرتس
۶. نیازهای بین فردی: "شغلهایی که شامل تعاملات مکرر و پیوسته با دیگران هستند، ممکن است باعث شوند که افراد شخصیت خود را تطبیق دهند تا ارتباط و همکاری مؤثری فراهم شود." — سارا لانگ
۷. استرس و فشار: "شغلهای با فشار بالا میتوانند نقاط قوت و ضعفهای شخصیت فرد را بروز دهند." — مایکل هارپر
۸. پیشه های رهبر-محور: "شغل های رهبر-محور غالبا افرادی را در بر می گیرند که خصوصیاتی نظیر برونگرایی، درایت و شکیبایی را حائز هستند." — سوزان چنگ
۹. شغل های مشتری-محور: "شغلهایی که شامل تعامل مستقیم با مشتریان هستند، شخصیتی صبور، گشاده مشرب و سازگار را طلب می کنند." — مارک تیلر
۱۰. شغل های تیمی: "اشغالی که نیازمند همکاری تیمی هستند، چندا و بسا به توسعه ویژگیهای تعاون-محور کمک کنند." — امیلی وایت
۱۱. استقلال و آزادی: "شغلهایی که امکان استقلال را فراهم می کنند،کمک می کنند افراد قادر به بروز شخصیت و ارائه ایدههای نوآورانه خود باشند." — توماس کینگ
۱۲. معیارهای عملکرد: "شغلهای مختلف معیارهای عملکرد متفاوتی دارند و ویژگیهای شخصیتی میتوانند بر نحوهی نزدیک شدن به اهداف و دستیابی به آنها تأثیرگذار باشند." — راشل کول
۱۳. جاه طلبی مثبت شغلی: "در طی زمان، افراد ممکن است به دنبال نقشهای شغلی با همخوانی بهتر با شخصیتها و آرزوهای خود باشند." — کوین براون
۱۴. فرهنگ سازمانی: "فرهنگ حاکم بر یک سازمان میتواند شکل دهندهی شخصیت کارمندان آن باشد و در عین حال از آنان شکل گیرد." — جنیفر اسکات
۱۵.انطباق و تغییر: "در صنایعی که به سرعت رو به تغییر هستند،افراد با شخصیتهای انعطافپذیرتر ممکن است در نقشهایی که نیاز به تطبیق و تغییر مداوم دارند، موفق تر باشند." — پاتریشیا لوئیس
۱۶. خطرپذیری: "بعضی از شغلها نیازمند افرادی هستند که ریسک پذیر باشند، که در این مقوله ویژگیهای شخصیتی مانند جسارت و تهور نقش مهمی دارد." — دانیل کلارک
۱۷. خلاقیت و نوآوری: "شغل های خلاقیت-محور اغلب افرادی را به خود جلب میکنند که افکار ناب داشته و حاضر به پذیرش ایده های هستند." — مگان رابرتس
۱۸. رضایت شغلی: "عدم تطابق بین نیازهای شغلی و ویژگیهای شخصیتی میتواند منجر به کاهش رضایت شغلی و عملکرد شود.— آماندا هال
۱۹. نقشهای چندفرهنگی: "نقشهای چندفرهنگی نیازمند افرادی هستند که در پروسه ی شغلی بتوانند با افرادی از فرهنگ و زبا نهای مختلف سازگار شده و تعامل کنند. — کارن فاستر
۲۰. ملاحظات اخلاقی: "شغلهای دارای مسئولیتهای اخلاقی انسان های اخلاق مدار را می طلبند." — گرگوری مارتین
۲۱. آموزش و توسعهٔ شغلی: "برنامههای آموزشی مؤثر میتوانند به افراد کمک کنند تا مهارتهایی را که با ویژگیهای شخصیتی شان همخوانی دارد، توسعه داده و عملکرد شغلی خود را ارتقا دهند." — برندا هیل
۲۲. امنیت شغلی: "امنیت شغلی بر این که افراد چگونه شخصیت خود را در محیط کار بیان بروز و عملکرد شغلی خود را بهبود دهند، تاثیر دارد." — لورن موریس
۲۳. هوش هیجانی: "نقشهایی که نیازمند هوش هیجانی بالا هستند افرادی را به خود جلب می کنند که در درک و مدیریت احساسات بهتری دارند." — جورج ترنر
۲۴. مدیریت بحران: "نقشهایی که شامل مدیریت بحران هستند، افرادی با صلابت و استعداد رهبریت را نیازمندند." — دایانا پارکر
۲۵. فروش عمده و مذاکره: "شغلهایی با محوریت فروش و مذاکره افرادی را جذب می کنند که مهارتهای ارتباطی اقناعی و رقابت جویی در شخصیت آن ها مشهود باشد." — اریک ویلسون
مخلص کلام، رابطه بین شخصیت و عملکرد شغلی؛ پیچیده و چند وجهی است، که به طور قابل توجهی تحت تأثیر خصوصیات انواع مختلف شغلی قرار میگیرد. درک این روابط میتواند به سازمانها کمک کند تا استراتژیهای بهینهٔ مدیریت استعداد خود را بهبود داده و محیطهایی را ایجاد کنند که افراد بر اساس شخصیت و نقاط قوت خاص خویش، شانس کسب موفقیت بیشتری داشته باشند.
اثر نوع شغل بر رابطهی شخصیت/عملکرد به معنای تأثیر شغل و وظایف مختلف بر روی رفتارها، عملکردها و ویژگیهای شخصیتی افراد است. برخی از اثرات نوع شغل بر رابطهی شخصیت/عملکرد شامل موارد زیر میشود:
1. انطباق شغلی: نوع شغل ممکن است بر تطبیق شخصیت با آن شغل تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، یک شغل خلاقانه ممکن است بهتر با شخصیت خلاق و خلاقانه مطابقت داشته باشد.
2. رضایت شغلی: نوع شغل میتواند بر رضایت شغلی و در نتیجه عملکرد کاری تأثیرگذار باشد. افرادی که با شغل خود سازگار هستند، احتمالاً عملکرد بهتری از خود نشان میدهند.
3. استرس و سلامت روانی: نوع شغل ممکن است بر سطح استرس و سلامت روانی افراد تأثیر بگذارد. برخی از شغلها ممکن است منجر به استرس زیاد و تأثیرات منفی بر روانی شخصیت داشته باشند.
4. رشد حرفهای: نوع شغل و وظایف آن میتواند بر رشد حرفهای و توسعه فردی تأثیرگذار باشد. یک شغل که فرصتهای آموزش و پیشرفت حرفهای مناسب داشته باشد، ممکن است به رشد و پیشرفت فرد کمک کند.
به طور کلی، نوع شغل و وظایف آن میتواند تأثیر گستردهای بر روابط بین شخصیت و عملکرد فرد داشته باشد.
اثر نوع شغل بر روی رابطهی شخصیت و عملکرد میتواند به شکلهای مختلفی ظاهر شود. نوع شغل به عنوان یکی از متغیرهای کلیدی میتواند تعاملات پیچیدهای با ویژگیهای شخصیتی و عملکرد فرد در محیط کاری ایجاد کند. به طور کلی، موارد زیر از جمله تأثیرات مهم نوع شغل بر رابطه شخصیت و عملکرد هستند:
- تطابق ویژگیهای شخصیتی با نیازهای شغل: برخی مشاغل نیازمند ویژگیهای شخصیتی خاصی هستند. برای مثال، مشاغل مدیریتی ممکن است نیازمند ویژگیهایی مانند برونگرایی و تصمیمگیری قاطعانه باشند، در حالی که مشاغل تحقیقاتی ممکن است به دقت، تحلیلگری و درونگرایی بیشتر نیاز داشته باشند. تطابق بین ویژگیهای شخصیتی و نیازهای شغل میتواند منجر به بهبود عملکرد شود.
- استرس شغلی و ویژگیهای شخصیتی: نوع شغل میتواند سطح استرس مختلفی ایجاد کند که بسته به ویژگیهای شخصیتی فرد، عملکرد او را تحت تأثیر قرار میدهد. به عنوان مثال، افرادی که دارای ویژگیهایی مثل انعطافپذیری و توانایی مدیریت استرس هستند، در مشاغل پراسترس عملکرد بهتری دارند.
- محیط کاری و انگیزش: محیط کاری شامل عواملی مانند فرهنگ سازمانی، همکاران، شرایط فیزیکی و غیره است که میتواند با ویژگیهای شخصیتی افراد تعامل داشته باشد. افرادی که با محیط کاری خود همخوانی بیشتری دارند، انگیزش بیشتری برای انجام وظایف خود دارند و در نتیجه عملکرد بهتری از خود نشان میدهند.
- فرصتهای رشد و توسعه: نوع شغل میتواند فرصتهای مختلفی برای رشد و توسعه فردی فراهم کند. افرادی که ویژگیهای شخصیتی مرتبط با یادگیری و توسعه دارند، در مشاغلی که فرصتهای بیشتری برای پیشرفت و یادگیری ارائه میدهند، عملکرد بهتری خواهند داشت.
- خودکارآمدی و تطابق شغلی: تطابق بین شخصیت فرد و نیازهای شغلی میتواند احساس خودکارآمدی را افزایش دهد. افرادی که احساس میکنند توانایی انجام وظایف شغلی خود را دارند، عملکرد بهتری نشان میدهند.
به طور کلی، نوع شغل میتواند به عنوان یک متغیر میانجی (mediator) یا تعدیلکننده (moderator) در رابطه بین ویژگیهای شخصیتی و عملکرد فرد عمل کند و درک این تعاملات میتواند به بهبود انتخاب شغلی و مدیریت منابع انسانی کمک کند.