پیشنهادهای محدثه فرومدی (٤,٧٠٥)
دفتر حقوقی
بالاندن
صندوق پست
دسترسی یافتن به To access some large, abundant, or powerful resource=idioms. thefreedictionary. com/tap into
خدمات دهی، خدمت رسانی، ارائه خدمات
متوجه چیزی بودن، بر حول چیزی بودن، بر محور چیزی گشتن/چرخیدن/دور زدن، پیرامون چیزی گردیدن Discussion of each city network is focused on these tables گ ...
رنگ باختن
گنجاندن، در برداشتن، اشتمال
دوسویگی
جاری شدن
promoting water conservation = حفاظت بیشتر از آب
نظریه پردازی کردن، فرضیه پردازی کردن
همیشگی، پیوسته، دائمی، مداوم
در اصل، اساسا at the most basic level=lexico. com/en/definition/ultimately
پراکنده گویی ( کردن )
کمترین میزان لازم کمترین تعداد افراد لازم the smallest number of people or things needed= macmillandictionary
گنجینه ای از
همگن سازی ( کردن )
created by = حاصل از، ناشی از، برآمده از
1 چه. . . چه For each failure, there is a policy solution, either in the form of regulations or market - based instruments هریک از ناکامی ها دارای ر ...
ناگهان، به طور غیرمنتظره in a way that is sudden, unpleasant and unexpected=oxford dictionary
گسسته
سرزمین سازی، قلمروبندی
امور، کارها، اقلام، لوازم، وسایل، موجودات، موضوعات، مقولات، موارد، وقایع، پدیده ها
فضایی بودن
پیامد جانبی
به شکلی گویا و گیرا
به لطف خداوند
هم گستره
عملا، به لحاظ کارکردی
ساده گرایانه
بیغوله نشین
بیرون دادن
رنگین پوست
agenda setting : برجسته سازی
غیرشهروند
to the detriment of = به زیان
خوشه های هم اندازه
به سادگی، صرفا
در دست کسی بودن
خار به چشم کسی بودن
خار به چشم کسی بودن
مانند خاری در چشم
اساسی، از بیخ و بن
ملزومات، مایحتاج
فروگذارده، فرومانده، موردغفلت، موردبی توجهی being neglected : فروگذاردگی، فرومانی
شورانگیز
تا آخر ایستادن
توسعه نیافتگی
صف آرایی، به صف کردن، ترتیب دهی