پیشنهاد‌های محدثه فرومدی (٤,٧٠٥)

بازدید
٢,٥٨٥
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

بی نقص، بی عیب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

در جای جای جهان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

سایه کسی را با تیر زدن، نفرت وافر نسبت به کسی داشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

کل، جمع، همه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

1 تنظیم کردن 2 برنامه ریزی To lay plans for= thefreedictionary

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

کمتر شناخته شده، غیرمعروف، نامشهور

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

فراگیر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

نوظهور

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

حوزه فعالیت، خط کاری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

همخوانی داشتن با، همخوان بودن با قرار دادن، قرار گرفتن جای دادن، جای گرفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

به حل چیزی پرداختن، پرداختن به، حل وفصل کردن، رتق وفتق کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

آوردن به

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

فراز و فرود، ظهور و سقوط

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

ادای احترام

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

به روش آسان، آسان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

- محور ( teacher - centered = معلم محور )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

بی پایان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

سکونتگاه، اقامتگاه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨٦

1 به تصویر کشیدن، تصویر کردن، مجسم/متصور کردن، ترسیم کردن، ترسیم کننده چیزی بودن 2 اسیرسازی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

رفت وآمد، آمدوشد، سفر، مسافرت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

نقادانه بی نهایت، به شدت، به طور جدی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣١

فریفته، مفتون، افسون، شیفته

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

درهم پیچیدگی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

react against = تقابل با

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

سرآغاز، نقطه شروع، نقطه آغاز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

از آب در آمدن to turn out or happen پیش رفتن، ادامه دادن To get along, To travel; go source: thefreedictionary

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

حوزه مطالعه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

گران بار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

انطباق پذیر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

رهایی بخش، آزادکننده، رهاکننده، آزادساز آزادسازی، رهایی بخشی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

درون رو، درون رونده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

ناموجود، دور از دسترس، غیر قابل دسترس، دسترس ناپذیر، غیر قابل حصول

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

is not forthcoming = از . . . خبری نیست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

مهیا، حاضر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

اقدامات

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

تغییر جهت دادن، مسیر چیزی را تغییر دادن، جهت/سوی دیگر بخشیدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

به مفهوم دقیق کلمه، در معنای دقیق

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

گنجینه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

پی ریزی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

فرضیه an unproved statement put forward as a premise in an argument= thefreedictionary. com

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

وابسته به، مربوط به، گرایانه، انه، - ی communistic = وابسته به کمونیسم، مربوط به کمونیسم، کمونیست گرایانه، کمونیستی State - istic = وابسته به دولت، م ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

کم ارزش پنداری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

centred on = بر حول، بر محور، با گرایش به، با تمرکز بر، با محوریت، متمرکز بر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

قرار گرفتن در دسته ی. . .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

لیبرال دموکرات

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

تمدن باستان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

بازنگری، بازاندیشی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

رشته تحصیلی، رشته درسی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

under the sway of = تحت تاثیر، به خاطر تاثیر، به خاطر وجود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

centred on = بر محور، بر حول، با گرایش به، با تمرکز بر، با محوریت، متمرکز بر