پیشنهادهای محدثه فرومدی (٤,٧٢٣)
is not forthcoming = از . . . خبری نیست
مهیا، حاضر
اقدامات
تغییر جهت دادن، مسیر چیزی را تغییر دادن، جهت/سوی دیگر بخشیدن
به مفهوم دقیق کلمه، در معنای دقیق
گنجینه
پی ریزی
فرضیه an unproved statement put forward as a premise in an argument= thefreedictionary. com
وابسته به، مربوط به، گرایانه، انه، - ی communistic = وابسته به کمونیسم، مربوط به کمونیسم، کمونیست گرایانه، کمونیستی State - istic = وابسته به دولت، م ...
کم ارزش پنداری
centred on = بر حول، بر محور، با گرایش به، با تمرکز بر، با محوریت، متمرکز بر
قرار گرفتن در دسته ی. . .
لیبرال دموکرات
تمدن باستان
بازنگری، بازاندیشی
رشته تحصیلی، رشته درسی
under the sway of = تحت تاثیر، به خاطر تاثیر، به خاطر وجود
centred on = بر محور، بر حول، با گرایش به، با تمرکز بر، با محوریت، متمرکز بر
انطباق پیدا کردن، منطبق کردن
( روند ) اصلی/معمول/متعارف
دانش ورز
پایداری، پایمردی
هم سن و سال
هم سن، هم سن وسال، با عمر یکسان، هم عمر
آزادسازی، رهاسازی
سر برآوردن، ظاهر شدن ظهور، پیدایش، پدیدآیی
پایدار، پایا، پابرجا
1 پیروِ، در پیِ، متعاقبِ، به دنبالِ، به تبعِ 2 تعقیب، اتخاذ
نامتغیر
بازاکتشاف
روند ایجاد چیزی پهنه، ناحیه، محوطه، منطقه، منطقه توسعه یافته
دولت گرایی
ملی سازی شدن
گستره، عرصه، میدان
طیف گسترده
ناشی از، حاصل از، منتج از ، برگرفته از، برخاسته از، برآمده از، محصولِ، ثمره ی، مولودِ، به تبع، من تبعِ، ماتبعِ، متابعِ، ماحصلِ
solar - powered = دارای سامانه انرژی خورشیدی
بیشتر کردن، افزایش دادن، رونق گرفتن
to be alleviated = فروکش کردن، فرونشستن
در راستای ، به موازات
بدون جلب توجه
ارتقا دادن
به چشم آمدن، به صحنه آمدن، مطرح شدن
مشخص شده است که. . . ، معلوم شده است که. . . ، طبق یافته ها. . .
جایگیری، قراردهی
بازسازی، همانندسازی
about - face عقب گرد، دگرگونی، وارون روی، تغییر جهت
تغییر بزرگ
خوب به تصویر کشیدن
شناخت، درک تمتع