تاریخ
٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

تو چشم کردن

تاریخ
١٧ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

برگر چرخوندن که کنایه از کار بی ارزش یا سطح پایین داشتنه

تاریخ
٢٠ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

بله قربان گو/چابلوس/دستمال به دست

تاریخ
٢٠ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

بله قربان گو/چابلوس/دستمال به دست

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

پاخسته/کوفته پا

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

از زیر زبون بیرون کشیدن ( حرف/واقعیت )

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

تحمیل کردن

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

ورود غیرقانونی ورود اجباری

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

پیشران طلایه دار پیشگام

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

خارجی بودن غربت

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

رقم خوردن

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

رقم زدن

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

الله بختکی

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

شاخ به شاخ شدن

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

فحش رکیک بر اساس کلمه FUCK که چهارتا حرف داره

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

برای ابراز تعجبه و هیچ کاربرد دیگه ایی نداره و معادل holy shit هستش سگ تو روحش یا علی وای پشمام

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

صحنه/عکس برهنه از جلو جلو عریانی

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

ایمیل باران کردن

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

حکومت اکثریت

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

از روی بدخواهی از روی غرض ورزی

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

مال گرد

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

عشق یا کراش مردانه ​man crush on somebody

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

حاشیه رانی

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

به عنوان اسم 3 تا معنی داره شهید قربانی آدم مظلوم نما

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

مظلوم نمایانه

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

خلوت

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

وسع/بضاعت

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

آدم میانمایه میانمایگی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کلان روایت

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

uptpwn midtown downtown بر خلاف کشور ما که لوکیشن و محل قرارگیری جغرافیایی مهمه ولی تو آمریکا مشخصا اینجوری نیست up mid down هیچ ارتباطی به لوکیشن و ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

uptpwn midtown downtown بر خلاف کشور ما که لوکیشن و محل قرارگیری جغرافیایی مهمه ولی تو آمریکا مشخصا اینجوری نیست up mid down هیچ ارتباطی به لوکیشن و ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

uptpwn midtown downtown بر خلاف کشور ما که لوکیشن و محل قرارگیری جغرافیایی مهمه ولی تو آمریکا مشخصا اینجوری نیست up mid down هیچ ارتباطی به لوکیشن و ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

میانمایه/متوسط ( فیلم/کتاب/هنر )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بالا کشیدن ( پول/دارایی )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آدم ناجور/نچسب به قول ترک ها ایلدن آیری

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

زمان بندی نادرست

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بیدادگاه

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در مقام تخفیف ( قانون )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رهبانی راهبه وار

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

​a very offensive word used to show great anger or dislike towards somebody, especially a man کلمه ای بسیار توهین آمیز که برای نشان دادن خشم یا نفرت ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تخلف رانندگی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یاوه مهمل با عرض معذرت ک س و ش ر

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پوشاندن/سرپوش گذاشتن/لاپوشانی کردن The government is trying to paper over the cracks in the cabinet دولت در تلاش است تا شکاف های موجود در کابینه را ل ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

والدانگی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جدایی قطع رابطه

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بهره بردن His work partakes of the aesthetic fashions of his time آثار او از مدهای زیبایی شناختی زمان خود بهره می برد

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پارتی رو

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عشق پارتی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کالج عشق و حال

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حال و هوای مهمونی/پارتی ربطی به حزب و اینا نداره

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بروبچ

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مبتنی به عملکرد

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ارزیابی عملکرد

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

زن بارگی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فلسفیدن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تلفن بازی زمانی که دو نفر بارها و بارها با هم تماس تلفنی می گیرند و پیام می گذارند، اما حضوری صحبت نمی کنند We played phone tag for several days befo ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شور و ترشی همگی اسم هستند و pickle برگردان بهتریه در سرکه مانده برگردان بهتریه pickled cabbage/onions کلم/پیاز در سرکه مانده

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ماستمالی کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

به یک نوع محدود کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

pinch in/out زوم کردن/عقب کشیدن با انگشت

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

pinch in/out زوم کردن/عقب کشیدن با انگشت

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تاش

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حیف شد دیگه

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

صفت به معنای در بین رتبه های برتر ( دوم یا سوم ) The horse not only failed to win, it wasn't even placed اسب نه تنها برنده نشد، بلکه حتی در بین رتبه ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خانه تئاتر

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

میتینگ اومدن ( وضعیت سفید )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

وسع یا جیب Many foreign goods are too expensive for American pocketbooks بسیاری از کالاهای خارجی برای جیب/وسع آمریکایی ها خیلی گران هستند

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

take a poke at someone/something انتقاد کردن خندیدن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دونه ایی - هر کدوم We can charge $50 a pop دونه ایی 50 دلار پول میگیریم

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شگفت انگیز بر وزن fantastic

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شناساندن to popularize little - known writers/natural history

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به عنوان فعل به معنی ترابرد کردن هست ترابرد یعنی استفاده کردن از خدمات سیمکارت یه شرکت دیگه با حفظ شماره فعلی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اهل پز دادن خودنما

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پیشا انتخابی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پیشاعمل

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دکمه ریست را زدن مجازی : از نو ساختن/طرح تازه درانداختن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فشارشو

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سهامی خاص

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مسئله دار کردن/به چالش کشیدن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

انتفاعی ( منتفع شدن/به سود رسیدن )

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

امنیت عمومی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تشویش اذهان عمومی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از پایگاه/اهمیت انداختن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کربن زدایی کردن ردپای کربنی چیزی را از بین بردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سلب مهارت کردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دروغ چیزی رو در آوردن ( نظریه/افسانه/اطلاعات/انتظارات )

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تصمیم گیرنده

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاحات بیمه ( مربوط به آمریکا ) premium مبلغی که ماهانه یا هر چند ماه یک بار باید به شرکتی که ازش بیمه گرفتید پرداخت کنید deductible مبلغی که در ه ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاحات بیمه ( مربوط به آمریکا ) premium مبلغی که ماهانه یا هر چند ماه یک بار باید به شرکتی که ازش بیمه گرفتید پرداخت کنید deductible مبلغی که در ه ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاحات بیمه ( مربوط به آمریکا ) premium مبلغی که ماهانه یا هر چند ماه یک بار باید به شرکتی که ازش بیمه گرفتید پرداخت کنید deductible مبلغی که در ه ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاحات بیمه ( مربوط به آمریکا ) premium مبلغی که ماهانه یا هر چند ماه یک بار باید به شرکتی که ازش بیمه گرفتید پرداخت کنید deductible مبلغی که در ه ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جنسیت زدایی کردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عامل برهم زننده

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به اسم قدیم صدا زدن ( افراد ترنس )

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گور بابای هزینه اش

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گور بابای عواقبش

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

غیر لبنی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اظهاری

پیشنهاد
٠

وزارت بازرگانی ایالات متحده آمریکا

پیشنهاد
٠

United States Department of Agriculture وزارت کشاورزی ایالات متحده آمریکا

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مقررات زدایانه

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

انگ زدایی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کاراگاه بازی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بی تریبون کردن he has been deplatformed because of his views on feminism او به دلیل دیدگاه هایش در مورد فمینیسم از پلتفرم ها بی تریبون شده است

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یکی یکی مردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رژیم گیر

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حاجی ارزونی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بر بدن زدن ( غذا ) بی معطلی سراغ چیزی رفتن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حواس بر

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بخاطر یه جرم دوبار دادگاهی شدن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دو فیلم با یک بلیط

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چرت آلود

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

هیئت سربازگیری

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

هنگام رانندگی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دست کشیدن به سر و روی چیزی ( آماده کردن )

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

لزیطه

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به حالت تعلیق درآوردن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پیش خرید کردن پیش سفارش دادن برای کالاهایی هستش که هنوز عرضه نشده اند و تو بازه کوتاهی میان بازار. مثال خوبش گوشی های آیفون

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رو به ساحل

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کالای خواب

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

همراهی تجانس

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

صرفه جویانه

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تقصیر تو نیست

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چشم بسته قسم خوردن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نفس های آخرشه

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خیلی موفق و پرفروش مربوط به کتاب و فیلم و تئاتر تحت اللفظی اش میشه بلوک یا خیابون رو بنده میاره چون از بس که خوبه همه میخوان ببیننش

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

in block letters به صورت بزرگ و جداگانه مثال B L O C K

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یاوه گویی/نویسی کردن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تخته کوبی کردن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پذیرفتن/به کار بستن ایده/پیشنهاد/انتقاد/توصیه

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فعال

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

الفبا

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کتاب در گردش

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ورجه وورجه کردن بالا پایین پریدن از سر هیجان و خوشحالی

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

غلام حلقه به گوش کسی شدن فرمانبردار کسی شدن

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

قلم مو کاری

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فیلم زوج هنری

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به کاهدون زدن

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رو در رو شدن با خطر

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

bundle of nerves حسابی نگران بودن

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یه اتوبوس پر - به اندازه یه اتوبوس they have two busloads of kids coming to the museum دو اتوبوس پر از بچه ها دارند به موزه می آیند

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بعیدیت بعیدانگی

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دمده هم درمورد افراد هستش هم درمورد اماکن و اشیا

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

​an unanswerable question یک سوال بی جواب

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اشتهابر که متضاد اشتهاآور هستش

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

​unbefitting ( of/for/to somebody/something ) شایسته یا در شان کسی/چیزی نبودن His behaviour is unbefitting of a university professor رفتار او شایسته ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

غیرقابل انکار

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بعید بودن The remark was quite uncharacteristic of her این اظهار نظر کاملاً از او بعید بود

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نیالوده

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نامیرایان مربوط به بازی و داستان می باشد

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خست به خارج دادن

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تحت تاثر قرار نگرفته متاثر نشده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی نور

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قدرنادیده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

production date تاریخ تولید expiation date تاریخ مصرف use - by date بهترین زمان مصرف ( معمولا درمورد اقلامیه که تاریخ مصرف کوتاهی دارند. مثل نون )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رفتن به منظور استراحت و آرامش I suggest we adjourn to the bar for a drink ??Shall we adjourn to your office

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

اصلاح پذیری تطبیق پذیری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

هوابوسی کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هواخشک کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

واژه alley خیلی با تعریفی که ما از کوچه داریم جور در نمیاد واژه street هم به عنوان خیابون و هم کوچه مناسب تره بنابه تعریف آکسفورد alley یعنی یه مسیر ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مخالف حق سقط جنین

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خدانامهم دانی خدابی اعتنایی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ساختار عبارت که offensive و slang هستش bust your ass ( doing something/to do something ) یعنی ک و ن خودمو پاره کردم ( سخت تلاش کردم ) It’s a proble ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ملتمسانه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تیپ زدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

glam up get glammed up خوشگل کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جنسیت محور براساس جنسیت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اجق وجقیت/جلفیت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مامور گاز

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بسه تمومش کن

پیشنهاد
٠

سر و کله شون پیدا شد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تحت تاثیر چیزی بودن ( از سنین کم ) younger men and women, weaned on the internet and email مردان و زنان جواب از سنین کم تحت تاثیر اینترنت و ایمیل بو ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رای نیاوردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معانی که دوستان نوشتند به معنای بله قربان مربوط به این کلمه است yes sir اما شکل یکسره اش معنی موافقت میده is she beautiful? yessir دختره خوشگله؟؟ چه ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خسته کننده خواب آور خمیازه آور

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

کار رو در آوردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

the knives are out ( for one ) شمشیر از رو بسته بودن برای کسی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی دار a knowing smile لبخندی معنی دار The man at reception gave her the key with a knowing look مردی که در پذیرش بود با نگاهی معنی دار کلید را به ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاملا در جریان بودن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

know best بهتر از همه دانستن

پیشنهاد
٠

get a rap on/over the knuckles میشه گوشمالی یا توبیخ شدن give someone a rap on/over the knuckles میشه گوشمالی دادن یا توبیخ کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بچه بازی درآوردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زود فهم

پیشنهاد
٠

نیشت رو ببند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

شلاقی وارد عمل شدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

اطلاع رسانی کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

match somebody/something against/with somebody/something the draw matched Chelsea against/with Barcelona قرعه کشی چلسی رو با بارسلونا انداخت Chelse ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

match somebody/something against/with somebody/something the draw matched Chelsea against/with Barcelona قرعه کشی چلسی رو با بارسلونا انداخت Chelse ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

که اینطور بسته به لحن گوینده می تونه دو پهلو باشه ??‘We're off to France soon. ’ ‘Oh yeah? When's that �به زودی میریم فرانسه. � �که اینطور؟ کی؟� ?‘I ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آسیب ندیدن/هیچی نشدن The kids were none the worse for their adventure بچه ها به خاطر ماجراجویی شان هیچ آسیبی ندیدند ( هیچی شون نشد )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

چیزیه - چیه - یا نه ??Is he stupid or what احمقی چیزیه اون مرده؟؟ ??are you read or what آماده ایی یا نه/چی؟؟ ??Is it snowing, raining, or what برف م ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

گل و بلبل بودن منتهی کنایی و بیشتر منفی هستش your proposal is all very well in theory, but in practice it will not pay پیشنهاد شما از نظر تئوری گل و ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

up against something دست و پنجه نرم کردن/مواجهه بودن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افسار کسی/چیزی رو به دست گرفتن ( کنترل کردن )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مضیقه بودن in a tight corner/spot

پیشنهاد
٠

آتیش زیر خاکستر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a thick head سر درد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خودشه! No, the other one… that’s it تمام! That's it, the fire's out now دیگه بسه! !That's it, I've had enough که اینطور! So that's it—the fuse had go ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیر و رو کشیدن Don't play silly games with me; I know you did it برای من زیر و رو نکش. می دونم کار تو بود

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طفره رفتن Successive governments have fought shy of such measures دولت های متوالی از چنین اقداماتی طفره رفته اند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

و از این قبیل و امثالهم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با خیال راحت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

قاراشمیش

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کیفش کوکه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به همین خیال باش ‘I was hoping to get a ticket for Saturday. ’ ‘You'll be lucky

پیشنهاد
٠

قرعه کار به نام کسی افتادن It fell to her lot to organize the Christmas party قرعه ترتیب دادن جشن کریسمس به نام او افتاد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آخرین سنگر/پناه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه چیزی تو همین مایه ها

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خود به خود ( خودش )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همینه I'm afraid that's it—we've lost متاسفم، همینه - ما باختیم

پیشنهاد
٠

بدهکار بودن به کسی/طلبکار بودن از کسی I was into him for $500 من 500 دلار به پسره بدهکار بودم The bank was into her for $100 000 بانک 100 هزار دلار ا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جدی شدن هم افراد هم شرایط

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روشن شدن It came home to him that he was never going to see Julie again برای طرف روشن شد که دیگه قرار نیست جولی خانم رو ببینه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عین خونه خود آدم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اوج گرفتن Feelings ran high as the election approached با نزدیک شدن به انتخابات، احساسات عمومی اوج گرفت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیخیالش This is probably a bad idea, but what the hey گمونم ایده بدیه ولی خب بیخیالش

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

take it further پیش بردن میتونه بحث/ایده/پروژه/فعالیت باشه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

خیلی دور خیلی نزدیک

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرف حساب جواب نداره/حق با فلانیه البته اینجا هرچی میتونه باشه Fair's fair—we were here first حق با ماست . ما اول اینجا بودیم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خالی بستن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

شخص یا چیزی که بالاترین جایگاه رو داره گل سرسبد He is regarded as the ‘first among equals’ by the other office clerks او توسط سایر کارمندان اداری به ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همه جوره She regarded herself, first and last, as a musician او خودش را، همه جوره یک موسیقیدان می دانست

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به عنوان جمع بندی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نعریف عبارت ادامه دادن به کار یا تلاش با وجود نداشتن منابع، انرژی، ایده یا پول ترجمه پیشنهادی : زور زدن/تلاش کردن players are running on empty and de ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

من راحتم ‘Do you want to watch this or the news?’ ‘Oh, I'm easy. It's up to you

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مست و پاتیل

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنکاش کردن dig deep into the records to find the figures you want برای یافتن ارقام مورد نظر در آمارها کنکاش کنید فکر اساسی کردن dig deep for the eart ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مردن و رفتن You'll be sorry you said that when I'm dead and gone وقتی مُردم و رفتم، از گفتن این حرف پشیمان خواهی شد

پیشنهاد
١

wouldn’t be seen dead in pink T - shirt اگه بمیرم هم تیشرت صورتی نمی پوشم ( دیده نمیشم ) wouldn’t be caught dead in Chicago اگه بمیرم هم شیکاگو نمی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عزیز Dear old Sue! I knew she'd help سو عزیز! می دانستم که او کمک خواهد کرد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عزیزان

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خطری ??Would I be on dangerous ground if I asked why خطری نیست بپرسم چرا؟؟

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دلسرد کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جارو کردن به معنی اخراج کردن تمام افراد یک جا و به معنی بردن/از آن خود کردن مسابقه/مدال/انتخابات

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارزون/مفت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پوچ آوردن به معنای نتیجه نگرفتن/فراموش کردن/شکست خوردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به تنهایی دست به کار شدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- شو He boughta car after all—and a nice one at that بالخره یه ماشین گرفت - یدونه خوبشو گرفت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همچنان an as yet unpublished report یک گزارش همچنان چاپ نشده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همچنان

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

one kind or another به نوعی We've all got problems of one kind or another همه ما به نوعی با مشکلاتی مواجه بوده ایم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه چیزیش هست

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اینجوری هم نوشته میشه all - in - one همه کاره

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عین چی The man is guilty as all get out این مرد عین چی گناهکاره We rushed like all get out عین چی عجله کرد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اونقدر ها هم. . . نیست

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از بین این همه آدم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باد موافق شرایط مساعد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سوار بر موج چیزی بودن Schools are riding a wave of renewed public interest مدارس سوار بر موجی از خیر عمومی تازه شده هستند

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جار و جنجال به پا کردن

پیشنهاد
٠

به دقت به صحبت های کسی گوش دادن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نه دقیقا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

the news is not good any way you slice it هرجور که حساب کنی، خبر خوبی نیست

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرپایینی رفتن هم به معنای آسون تر شدن و هم به معنای پایین رفتن و بدتر شدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرف مردیکیه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هر جور که صلاحه/خود دانی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

in a big way بدجور The new delivery service has taken off in a big way سرویس تحویل جدید بد جوری رونق گرفته است.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

هم فال و هم تماشا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

tread water موقتاً گذروندن I decided to tread water until a better job came along تصمیم گرفتم موقتا بگذرونم تا کار بهتری پیش بیاد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تو دیوار رفتن ( شکست خوردن/ورشکشت شدن )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوراندیشی کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هر بامبولی که بلد بودم زدم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معجزه کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

do something with a light touch کاری رو با ظرافت انجام دادن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

get on top of something میشه فائق آمدن get on top of somebody میشه فراتر رفتن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جمع و جور کردن افکار

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شهره شهر بودن/شدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مایه ناامیدی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خودشه همینه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حله

پیشنهاد
٠

این شد که اون شد

پیشنهاد
٠

روز رو شب کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دور خود چرخیدن درجا زدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بچه بازی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سنگ صبور

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به مدد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چشم بسته

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همه چی جوره اوضاع بر وفق مراده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه معنی دوپهلو و کنایی هم داره یعنی اصلا سورپرایز و غافلگیر نشدید she showed up an hour late, surprise surprise یعنی دیر اومدن عادت دخترس

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

dance/sing/cook/play/act/talk up a storm طوفان/غوغا به پا کردن حالا میتونه آشپزی کردن خوندن رقصیدن یا هر فعلی که این ساختار بهش بخوره باشه افعال بی ا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طوفان به پا کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جیگر آدمو آتیش میزنه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

خیال خام

پیشنهاد
٠

کسی رو تا عرش بالا بردن

پیشنهاد
١

رو مخ کسی رفتن

پیشنهاد
٠

به حال من فرقی نمی کنه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برو خداتو شکر کن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کجاشو دیدی حالا!!!

پیشنهاد
٠

وقتی کار به جاهای باریک بکشه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دقی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راست و ریس کردن کارها

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ضد بشری

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به شماره انداختن نفس کسی/چیزی Throat cancer did a number on me a few years ago سرطان گلو چند سال پیش نفسم رو به شماره انداخت The Covid - 19 pandemic ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میلیمتری

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از ذهن پریدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم راجع افراده هم وضعیت پس میشه گل و بلبل هم ترجمش کرد life is not all sweetness and light

پیشنهاد
٠

دل بستن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

in character | out of character در راستا یا برخلاف شخصیت کسی his behavior was completely in/out of character رفتار دیشب طرف کاملا در راستا یا برخلاف ...