پیشنهادهای like crazy (٢٩٨)
تو چشم کردن
برگر چرخوندن که کنایه از کار بی ارزش یا سطح پایین داشتنه
بله قربان گو/چابلوس/دستمال به دست
بله قربان گو/چابلوس/دستمال به دست
پاخسته/کوفته پا
از زیر زبون بیرون کشیدن ( حرف/واقعیت )
تحمیل کردن
ورود غیرقانونی ورود اجباری
پیشران طلایه دار پیشگام
خارجی بودن غربت
رقم خوردن
رقم زدن
الله بختکی
شاخ به شاخ شدن
فحش رکیک بر اساس کلمه FUCK که چهارتا حرف داره
برای ابراز تعجبه و هیچ کاربرد دیگه ایی نداره و معادل holy shit هستش سگ تو روحش یا علی وای پشمام
صحنه/عکس برهنه از جلو جلو عریانی
ایمیل باران کردن
حکومت اکثریت
از روی بدخواهی از روی غرض ورزی
مال گرد
عشق یا کراش مردانه man crush on somebody
حاشیه رانی
به عنوان اسم 3 تا معنی داره شهید قربانی آدم مظلوم نما
مظلوم نمایانه
خلوت
وسع/بضاعت
آدم میانمایه میانمایگی
کلان روایت
uptpwn midtown downtown بر خلاف کشور ما که لوکیشن و محل قرارگیری جغرافیایی مهمه ولی تو آمریکا مشخصا اینجوری نیست up mid down هیچ ارتباطی به لوکیشن و ...
uptpwn midtown downtown بر خلاف کشور ما که لوکیشن و محل قرارگیری جغرافیایی مهمه ولی تو آمریکا مشخصا اینجوری نیست up mid down هیچ ارتباطی به لوکیشن و ...
uptpwn midtown downtown بر خلاف کشور ما که لوکیشن و محل قرارگیری جغرافیایی مهمه ولی تو آمریکا مشخصا اینجوری نیست up mid down هیچ ارتباطی به لوکیشن و ...
میانمایه/متوسط ( فیلم/کتاب/هنر )
بالا کشیدن ( پول/دارایی )
آدم ناجور/نچسب به قول ترک ها ایلدن آیری
زمان بندی نادرست
بیدادگاه
در مقام تخفیف ( قانون )
رهبانی راهبه وار
a very offensive word used to show great anger or dislike towards somebody, especially a man کلمه ای بسیار توهین آمیز که برای نشان دادن خشم یا نفرت ...
تخلف رانندگی
یاوه مهمل با عرض معذرت ک س و ش ر
پوشاندن/سرپوش گذاشتن/لاپوشانی کردن The government is trying to paper over the cracks in the cabinet دولت در تلاش است تا شکاف های موجود در کابینه را ل ...
والدانگی
جدایی قطع رابطه
بهره بردن His work partakes of the aesthetic fashions of his time آثار او از مدهای زیبایی شناختی زمان خود بهره می برد
پارتی رو
عشق پارتی
کالج عشق و حال
حال و هوای مهمونی/پارتی ربطی به حزب و اینا نداره
بروبچ
مبتنی به عملکرد
ارزیابی عملکرد
زن بارگی
فلسفیدن
تلفن بازی زمانی که دو نفر بارها و بارها با هم تماس تلفنی می گیرند و پیام می گذارند، اما حضوری صحبت نمی کنند We played phone tag for several days befo ...
شور و ترشی همگی اسم هستند و pickle برگردان بهتریه در سرکه مانده برگردان بهتریه pickled cabbage/onions کلم/پیاز در سرکه مانده
ماستمالی کردن
به یک نوع محدود کردن
pinch in/out زوم کردن/عقب کشیدن با انگشت
pinch in/out زوم کردن/عقب کشیدن با انگشت
تاش
حیف شد دیگه
صفت به معنای در بین رتبه های برتر ( دوم یا سوم ) The horse not only failed to win, it wasn't even placed اسب نه تنها برنده نشد، بلکه حتی در بین رتبه ...
خانه تئاتر
میتینگ اومدن ( وضعیت سفید )
وسع یا جیب Many foreign goods are too expensive for American pocketbooks بسیاری از کالاهای خارجی برای جیب/وسع آمریکایی ها خیلی گران هستند
take a poke at someone/something انتقاد کردن خندیدن
دونه ایی - هر کدوم We can charge $50 a pop دونه ایی 50 دلار پول میگیریم
شگفت انگیز بر وزن fantastic
شناساندن to popularize little - known writers/natural history
به عنوان فعل به معنی ترابرد کردن هست ترابرد یعنی استفاده کردن از خدمات سیمکارت یه شرکت دیگه با حفظ شماره فعلی
اهل پز دادن خودنما
پیشا انتخابی
پیشاعمل
دکمه ریست را زدن مجازی : از نو ساختن/طرح تازه درانداختن
فشارشو
سهامی خاص
مسئله دار کردن/به چالش کشیدن
انتفاعی ( منتفع شدن/به سود رسیدن )
امنیت عمومی
تشویش اذهان عمومی
از پایگاه/اهمیت انداختن
کربن زدایی کردن ردپای کربنی چیزی را از بین بردن
سلب مهارت کردن
دروغ چیزی رو در آوردن ( نظریه/افسانه/اطلاعات/انتظارات )
تصمیم گیرنده
اصطلاحات بیمه ( مربوط به آمریکا ) premium مبلغی که ماهانه یا هر چند ماه یک بار باید به شرکتی که ازش بیمه گرفتید پرداخت کنید deductible مبلغی که در ه ...
اصطلاحات بیمه ( مربوط به آمریکا ) premium مبلغی که ماهانه یا هر چند ماه یک بار باید به شرکتی که ازش بیمه گرفتید پرداخت کنید deductible مبلغی که در ه ...
اصطلاحات بیمه ( مربوط به آمریکا ) premium مبلغی که ماهانه یا هر چند ماه یک بار باید به شرکتی که ازش بیمه گرفتید پرداخت کنید deductible مبلغی که در ه ...
اصطلاحات بیمه ( مربوط به آمریکا ) premium مبلغی که ماهانه یا هر چند ماه یک بار باید به شرکتی که ازش بیمه گرفتید پرداخت کنید deductible مبلغی که در ه ...
جنسیت زدایی کردن
عامل برهم زننده
به اسم قدیم صدا زدن ( افراد ترنس )
گور بابای هزینه اش
گور بابای عواقبش
غیر لبنی
اظهاری
وزارت بازرگانی ایالات متحده آمریکا
United States Department of Agriculture وزارت کشاورزی ایالات متحده آمریکا
مقررات زدایانه
انگ زدایی
کاراگاه بازی
بی تریبون کردن he has been deplatformed because of his views on feminism او به دلیل دیدگاه هایش در مورد فمینیسم از پلتفرم ها بی تریبون شده است
یکی یکی مردن
رژیم گیر
حاجی ارزونی
بر بدن زدن ( غذا ) بی معطلی سراغ چیزی رفتن
حواس بر
بخاطر یه جرم دوبار دادگاهی شدن
دو فیلم با یک بلیط
چرت آلود
هیئت سربازگیری
هنگام رانندگی
دست کشیدن به سر و روی چیزی ( آماده کردن )
لزیطه
به حالت تعلیق درآوردن
پیش خرید کردن پیش سفارش دادن برای کالاهایی هستش که هنوز عرضه نشده اند و تو بازه کوتاهی میان بازار. مثال خوبش گوشی های آیفون
رو به ساحل
کالای خواب
همراهی تجانس
صرفه جویانه
تقصیر تو نیست
چشم بسته قسم خوردن
نفس های آخرشه
خیلی موفق و پرفروش مربوط به کتاب و فیلم و تئاتر تحت اللفظی اش میشه بلوک یا خیابون رو بنده میاره چون از بس که خوبه همه میخوان ببیننش
in block letters به صورت بزرگ و جداگانه مثال B L O C K
یاوه گویی/نویسی کردن
تخته کوبی کردن
پذیرفتن/به کار بستن ایده/پیشنهاد/انتقاد/توصیه
فعال
الفبا
کتاب در گردش
ورجه وورجه کردن بالا پایین پریدن از سر هیجان و خوشحالی
غلام حلقه به گوش کسی شدن فرمانبردار کسی شدن
قلم مو کاری
فیلم زوج هنری
به کاهدون زدن
رو در رو شدن با خطر
bundle of nerves حسابی نگران بودن
یه اتوبوس پر - به اندازه یه اتوبوس they have two busloads of kids coming to the museum دو اتوبوس پر از بچه ها دارند به موزه می آیند
بعیدیت بعیدانگی
دمده هم درمورد افراد هستش هم درمورد اماکن و اشیا
an unanswerable question یک سوال بی جواب
اشتهابر که متضاد اشتهاآور هستش
unbefitting ( of/for/to somebody/something ) شایسته یا در شان کسی/چیزی نبودن His behaviour is unbefitting of a university professor رفتار او شایسته ...
غیرقابل انکار
بعید بودن The remark was quite uncharacteristic of her این اظهار نظر کاملاً از او بعید بود
نیالوده
نامیرایان مربوط به بازی و داستان می باشد
خست به خارج دادن
تحت تاثر قرار نگرفته متاثر نشده
بی نور
قدرنادیده
production date تاریخ تولید expiation date تاریخ مصرف use - by date بهترین زمان مصرف ( معمولا درمورد اقلامیه که تاریخ مصرف کوتاهی دارند. مثل نون )
رفتن به منظور استراحت و آرامش I suggest we adjourn to the bar for a drink ??Shall we adjourn to your office
اصلاح پذیری تطبیق پذیری
هوابوسی کردن
هواخشک کردن
واژه alley خیلی با تعریفی که ما از کوچه داریم جور در نمیاد واژه street هم به عنوان خیابون و هم کوچه مناسب تره بنابه تعریف آکسفورد alley یعنی یه مسیر ...
مخالف حق سقط جنین
خدانامهم دانی خدابی اعتنایی
ساختار عبارت که offensive و slang هستش bust your ass ( doing something/to do something ) یعنی ک و ن خودمو پاره کردم ( سخت تلاش کردم ) It’s a proble ...
ملتمسانه
تیپ زدن
glam up get glammed up خوشگل کردن
جنسیت محور براساس جنسیت
اجق وجقیت/جلفیت
مامور گاز
بسه تمومش کن
سر و کله شون پیدا شد
تحت تاثیر چیزی بودن ( از سنین کم ) younger men and women, weaned on the internet and email مردان و زنان جواب از سنین کم تحت تاثیر اینترنت و ایمیل بو ...
رای نیاوردن
معانی که دوستان نوشتند به معنای بله قربان مربوط به این کلمه است yes sir اما شکل یکسره اش معنی موافقت میده is she beautiful? yessir دختره خوشگله؟؟ چه ...
خسته کننده خواب آور خمیازه آور
کار رو در آوردن
the knives are out ( for one ) شمشیر از رو بسته بودن برای کسی
معنی دار a knowing smile لبخندی معنی دار The man at reception gave her the key with a knowing look مردی که در پذیرش بود با نگاهی معنی دار کلید را به ...
کاملا در جریان بودن
know best بهتر از همه دانستن
get a rap on/over the knuckles میشه گوشمالی یا توبیخ شدن give someone a rap on/over the knuckles میشه گوشمالی دادن یا توبیخ کردن
بچه بازی درآوردن
زود فهم
نیشت رو ببند
شلاقی وارد عمل شدن
اطلاع رسانی کردن
match somebody/something against/with somebody/something the draw matched Chelsea against/with Barcelona قرعه کشی چلسی رو با بارسلونا انداخت Chelse ...
match somebody/something against/with somebody/something the draw matched Chelsea against/with Barcelona قرعه کشی چلسی رو با بارسلونا انداخت Chelse ...
که اینطور بسته به لحن گوینده می تونه دو پهلو باشه ??‘We're off to France soon. ’ ‘Oh yeah? When's that �به زودی میریم فرانسه. � �که اینطور؟ کی؟� ?‘I ...
آسیب ندیدن/هیچی نشدن The kids were none the worse for their adventure بچه ها به خاطر ماجراجویی شان هیچ آسیبی ندیدند ( هیچی شون نشد )
چیزیه - چیه - یا نه ??Is he stupid or what احمقی چیزیه اون مرده؟؟ ??are you read or what آماده ایی یا نه/چی؟؟ ??Is it snowing, raining, or what برف م ...
گل و بلبل بودن منتهی کنایی و بیشتر منفی هستش your proposal is all very well in theory, but in practice it will not pay پیشنهاد شما از نظر تئوری گل و ...
up against something دست و پنجه نرم کردن/مواجهه بودن
افسار کسی/چیزی رو به دست گرفتن ( کنترل کردن )
در مضیقه بودن in a tight corner/spot
آتیش زیر خاکستر
a thick head سر درد
خودشه! No, the other one… that’s it تمام! That's it, the fire's out now دیگه بسه! !That's it, I've had enough که اینطور! So that's it—the fuse had go ...
زیر و رو کشیدن Don't play silly games with me; I know you did it برای من زیر و رو نکش. می دونم کار تو بود
طفره رفتن Successive governments have fought shy of such measures دولت های متوالی از چنین اقداماتی طفره رفته اند
و از این قبیل و امثالهم
با خیال راحت
قاراشمیش
کیفش کوکه
به همین خیال باش ‘I was hoping to get a ticket for Saturday. ’ ‘You'll be lucky
قرعه کار به نام کسی افتادن It fell to her lot to organize the Christmas party قرعه ترتیب دادن جشن کریسمس به نام او افتاد
آخرین سنگر/پناه
یه چیزی تو همین مایه ها
خود به خود ( خودش )
همینه I'm afraid that's it—we've lost متاسفم، همینه - ما باختیم
بدهکار بودن به کسی/طلبکار بودن از کسی I was into him for $500 من 500 دلار به پسره بدهکار بودم The bank was into her for $100 000 بانک 100 هزار دلار ا ...
جدی شدن هم افراد هم شرایط
روشن شدن It came home to him that he was never going to see Julie again برای طرف روشن شد که دیگه قرار نیست جولی خانم رو ببینه
عین خونه خود آدم
اوج گرفتن Feelings ran high as the election approached با نزدیک شدن به انتخابات، احساسات عمومی اوج گرفت
بیخیالش This is probably a bad idea, but what the hey گمونم ایده بدیه ولی خب بیخیالش
take it further پیش بردن میتونه بحث/ایده/پروژه/فعالیت باشه
خیلی دور خیلی نزدیک
حرف حساب جواب نداره/حق با فلانیه البته اینجا هرچی میتونه باشه Fair's fair—we were here first حق با ماست . ما اول اینجا بودیم
خالی بستن
شخص یا چیزی که بالاترین جایگاه رو داره گل سرسبد He is regarded as the ‘first among equals’ by the other office clerks او توسط سایر کارمندان اداری به ...
همه جوره She regarded herself, first and last, as a musician او خودش را، همه جوره یک موسیقیدان می دانست
به عنوان جمع بندی
نعریف عبارت ادامه دادن به کار یا تلاش با وجود نداشتن منابع، انرژی، ایده یا پول ترجمه پیشنهادی : زور زدن/تلاش کردن players are running on empty and de ...
من راحتم ‘Do you want to watch this or the news?’ ‘Oh, I'm easy. It's up to you
مست و پاتیل
کنکاش کردن dig deep into the records to find the figures you want برای یافتن ارقام مورد نظر در آمارها کنکاش کنید فکر اساسی کردن dig deep for the eart ...
مردن و رفتن You'll be sorry you said that when I'm dead and gone وقتی مُردم و رفتم، از گفتن این حرف پشیمان خواهی شد
wouldn’t be seen dead in pink T - shirt اگه بمیرم هم تیشرت صورتی نمی پوشم ( دیده نمیشم ) wouldn’t be caught dead in Chicago اگه بمیرم هم شیکاگو نمی ...
عزیز Dear old Sue! I knew she'd help سو عزیز! می دانستم که او کمک خواهد کرد
عزیزان
خطری ??Would I be on dangerous ground if I asked why خطری نیست بپرسم چرا؟؟
دلسرد کردن
جارو کردن به معنی اخراج کردن تمام افراد یک جا و به معنی بردن/از آن خود کردن مسابقه/مدال/انتخابات
ارزون/مفت
پوچ آوردن به معنای نتیجه نگرفتن/فراموش کردن/شکست خوردن
به تنهایی دست به کار شدن
- شو He boughta car after all—and a nice one at that بالخره یه ماشین گرفت - یدونه خوبشو گرفت
همچنان an as yet unpublished report یک گزارش همچنان چاپ نشده
همچنان
one kind or another به نوعی We've all got problems of one kind or another همه ما به نوعی با مشکلاتی مواجه بوده ایم
یه چیزیش هست
اینجوری هم نوشته میشه all - in - one همه کاره
عین چی The man is guilty as all get out این مرد عین چی گناهکاره We rushed like all get out عین چی عجله کرد
اونقدر ها هم. . . نیست
از بین این همه آدم
باد موافق شرایط مساعد
سوار بر موج چیزی بودن Schools are riding a wave of renewed public interest مدارس سوار بر موجی از خیر عمومی تازه شده هستند
جار و جنجال به پا کردن
به دقت به صحبت های کسی گوش دادن
نه دقیقا
the news is not good any way you slice it هرجور که حساب کنی، خبر خوبی نیست
سرپایینی رفتن هم به معنای آسون تر شدن و هم به معنای پایین رفتن و بدتر شدن
حرف مردیکیه
هر جور که صلاحه/خود دانی
in a big way بدجور The new delivery service has taken off in a big way سرویس تحویل جدید بد جوری رونق گرفته است.
هم فال و هم تماشا
tread water موقتاً گذروندن I decided to tread water until a better job came along تصمیم گرفتم موقتا بگذرونم تا کار بهتری پیش بیاد
تو دیوار رفتن ( شکست خوردن/ورشکشت شدن )
دوراندیشی کردن
هر بامبولی که بلد بودم زدم
معجزه کردن
do something with a light touch کاری رو با ظرافت انجام دادن
get on top of something میشه فائق آمدن get on top of somebody میشه فراتر رفتن
جمع و جور کردن افکار
شهره شهر بودن/شدن
مایه ناامیدی
خودشه همینه
حله
این شد که اون شد
روز رو شب کردن
دور خود چرخیدن درجا زدن
بچه بازی
سنگ صبور
به مدد
چشم بسته
همه چی جوره اوضاع بر وفق مراده
یه معنی دوپهلو و کنایی هم داره یعنی اصلا سورپرایز و غافلگیر نشدید she showed up an hour late, surprise surprise یعنی دیر اومدن عادت دخترس
dance/sing/cook/play/act/talk up a storm طوفان/غوغا به پا کردن حالا میتونه آشپزی کردن خوندن رقصیدن یا هر فعلی که این ساختار بهش بخوره باشه افعال بی ا ...
طوفان به پا کردن
جیگر آدمو آتیش میزنه
خیال خام
کسی رو تا عرش بالا بردن
رو مخ کسی رفتن
به حال من فرقی نمی کنه
برو خداتو شکر کن
کجاشو دیدی حالا!!!
وقتی کار به جاهای باریک بکشه
دقی
راست و ریس کردن کارها
ضد بشری
به شماره انداختن نفس کسی/چیزی Throat cancer did a number on me a few years ago سرطان گلو چند سال پیش نفسم رو به شماره انداخت The Covid - 19 pandemic ...
میلیمتری
از ذهن پریدن
هم راجع افراده هم وضعیت پس میشه گل و بلبل هم ترجمش کرد life is not all sweetness and light
دل بستن
in character | out of character در راستا یا برخلاف شخصیت کسی his behavior was completely in/out of character رفتار دیشب طرف کاملا در راستا یا برخلاف ...