پیشنهاد
٠

به دقت به صحبت های کسی گوش دادن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نه دقیقا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

the news is not good any way you slice it هرجور که حساب کنی، خبر خوبی نیست

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرپایینی رفتن هم به معنای آسون تر شدن و هم به معنای پایین رفتن و بدتر شدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرف مردیکیه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هر جور که صلاحه/خود دانی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

in a big way بدجور The new delivery service has taken off in a big way سرویس تحویل جدید بد جوری رونق گرفته است.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

هم فال و هم تماشا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

tread water موقتاً گذروندن I decided to tread water until a better job came along تصمیم گرفتم موقتا بگذرونم تا کار بهتری پیش بیاد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تو دیوار رفتن ( شکست خوردن/ورشکشت شدن )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوراندیشی کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هر بامبولی که بلد بودم زدم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معجزه کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

do something with a light touch کاری رو با ظرافت انجام دادن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

get on top of something میشه فائق آمدن get on top of somebody میشه فراتر رفتن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جمع و جور کردن افکار

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شهره شهر بودن/شدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مایه ناامیدی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خودشه همینه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حله

پیشنهاد
٠

این شد که اون شد

پیشنهاد
٠

روز رو شب کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دور خود چرخیدن درجا زدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بچه بازی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سنگ صبور

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به مدد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چشم بسته

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همه چی جوره اوضاع بر وفق مراده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه معنی دوپهلو و کنایی هم داره یعنی اصلا سورپرایز و غافلگیر نشدید she showed up an hour late, surprise surprise یعنی دیر اومدن عادت دخترس

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

dance/sing/cook/play/act/talk up a storm طوفان/غوغا به پا کردن حالا میتونه آشپزی کردن خوندن رقصیدن یا هر فعلی که این ساختار بهش بخوره باشه افعال بی ا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طوفان به پا کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جیگر آدمو آتیش میزنه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

خیال خام

پیشنهاد
٠

کسی رو تا عرش بالا بردن

پیشنهاد
١

رو مخ کسی رفتن

پیشنهاد
٠

به حال من فرقی نمی کنه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برو خداتو شکر کن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کجاشو دیدی حالا!!!

پیشنهاد
٠

وقتی کار به جاهای باریک بکشه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دقی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راست و ریس کردن کارها

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ضد بشری

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به شماره انداختن نفس کسی/چیزی Throat cancer did a number on me a few years ago سرطان گلو چند سال پیش نفسم رو به شماره انداخت The Covid - 19 pandemic ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میلیمتری

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از ذهن پریدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم راجع افراده هم وضعیت پس میشه گل و بلبل هم ترجمش کرد life is not all sweetness and light

پیشنهاد
٠

دل بستن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

in character | out of character در راستا یا برخلاف شخصیت کسی his behavior was completely in/out of character رفتار دیشب طرف کاملا در راستا یا برخلاف ...