go to the wall


(عامیانه) 1- تسلیم شدن، شکست خوردن، 2- ورشکست شدن

جمله های نمونه

1. Many small investors will go to the wall.
[ترجمه گوگل]بسیاری از سرمایه گذاران کوچک به سمت دیوار خواهند رفت
[ترجمه ترگمان]بسیاری از سرمایه گذاران کوچک به دیوار خواهند رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Some farmers did go to the wall, but far fewer than predicted.
[ترجمه گوگل]برخی از کشاورزان به دیوار رفتند، اما بسیار کمتر از آنچه پیش بینی می شد
[ترجمه ترگمان]برخی از کشاورزان به سوی دیوار رفتند، اما به مراتب کم تر از پیش بینی آن ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He's not a candidate that Democrats would go to the wall for.
[ترجمه گوگل]او نامزدی نیست که دموکرات‌ها به خاطرش به دیوار بروند
[ترجمه ترگمان]او یک نامزد نیست که دموکرات ها برای آن به دیوار بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. High interest rates will force many businesses to go to the wall.
[ترجمه گوگل]نرخ های بهره بالا بسیاری از کسب و کارها را مجبور می کند که به دیوار بروند
[ترجمه ترگمان]نرخ سود بالا بسیاری از کسب و کارها را وادار به رفتن به دیوار خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I surely know my pride will go to the wall, my life will burst its bonds in exceeding pain, and my empty heart will sob out in music like a hollow reed, and the stone will melt in tears.
[ترجمه گوگل]مطمئناً می دانم که غرورم به دیوار خواهد رفت، زندگی ام از شدت درد، بندهای خود را خواهد گسست و قلب خالی من مانند نی توخالی در موسیقی گریه خواهد کرد و سنگ در اشک ذوب خواهد شد
[ترجمه ترگمان]من می دانم که غرور و غرور من به دیوار خواهد رفت، زندگی من از شدت درد bonds خواهد شد، و قلب خالی من مثل یک نی با موسیقی در حال گریه خواهد بود، و سنگ در اشک های او ذوب خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I surely know my pride will go to the wall, my life burst its bonds in exceeding pain, and my empty heart will sob out in music like hollow reed, and the stone will melt in tears.
[ترجمه گوگل]من مطمئناً می دانم که غرورم به دیوار خواهد رفت، زندگی ام از درد شدید پاره می شود و قلب خالی من مانند نی توخالی در موسیقی گریه می کند و سنگ در اشک ذوب می شود
[ترجمه ترگمان]من می دانم که غرور و غرور من به دیوار خواهد رفت، زندگی من از شدت درد به هم می ریزد، و قلب خالی من با موسیقی مثل نی hollow در حال گریه خواهد بود، و سنگ در اشک ها ذوب خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. For what purpose do you to go to the Wall?
[ترجمه گوگل]برای چه هدفی به دیوار می روی؟
[ترجمه ترگمان]برای چه هدفی میری به دیوار؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Which bus do I take to go to the Wall Street?
[ترجمه گوگل]برای رفتن به وال استریت از کدام اتوبوس استفاده کنم؟
[ترجمه ترگمان]کدوم اتوبوس رو باید برم به \"وال استریت\"؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Shall we go to the Wall? Good idea.
[ترجمه گوگل]بریم دیوار؟ ایده خوبی است
[ترجمه ترگمان]بریم به دیوار؟ فکر خوبیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This Thursday our class will go to The Wall Movie Theater to watch the Grfield.
[ترجمه گوگل]این پنجشنبه کلاس ما برای تماشای گرفیلد به سینمای دیوار می رود
[ترجمه ترگمان]این پنجشنبه کلاس ما به سینما وال استریت خواهد رفت تا the را تماشا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Do you make a plan to go to the Wall?
[ترجمه گوگل]آیا برای رفتن به دیوار برنامه ریزی می کنید؟
[ترجمه ترگمان]نقشه ای کشیدی که به دیوار بری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The trades unionist suspects that in competitive capitalism the weak go to the wall.
[ترجمه گوگل]اتحادیه کارگری شک دارد که در سرمایه داری رقابتی، ضعیفان به دیوار می روند
[ترجمه ترگمان]اتحادیه های کارگری معتقدند که در سرمایه داری رقابتی، ضعیف به سمت دیوار حرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It would be a tragic loss to theatre if such an important organisation were to go to the wall.
[ترجمه گوگل]اگر چنین سازمان مهمی به دیوار برود، ضایعه غم انگیزی برای تئاتر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]اگر چنین سازمانی مهمی برای رفتن به این دیوار وجود داشته باشد، رفتن به تئاتر خسارت بزرگی به همراه خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Politicians were not prepared to risk the fragile social consensus by allowing troubled firms to go to the wall.
[ترجمه گوگل]سیاستمداران آمادگی این را نداشتند که اجماع اجتماعی شکننده را با اجازه دادن به شرکت‌های مشکل دار برای رفتن به دیوار به خطر بیندازند
[ترجمه ترگمان]سیاستمداران برای رسیدن به اجماع اجتماعی شکننده با اجازه دادن به شرکت های مشکل دار برای رفتن به دیوار آماده نبودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• be defeated, fail; go bankrupt

پیشنهاد کاربران

1 -
to be destroyed or fail
اصطلاح / نابود شدن یا شکست خوردن
After nine months of massive losses the company finally went to the wall.
2 -
to do everything you can to achieve something or help someone
...
[مشاهده متن کامل]

انگلیسی امریکایی/ هر کاری که می توانید برای رسیدن به چیزی یا کمک به کسی انجام دادن
These guys will go to the wall for you.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/go-to-the-wall
انجام هر کاری که از دست بر می اید به خاطر که دوستش دارند
if a company goes to the wall, it fails, especially because of financial difficulties
ورشکست شدن
منبع:Longman dictionary

بپرس