پیشنهادهای Shayan (١,٣٣٦)
در واقع مراتب به این ترتیبه: 1. would like 2. want 3. be going to would like دوست داره یه کاریو انجام بده. want میلش نسبت به would like کمتره ولی هم ...
خیلی از مواقع بجای outside در مکالمات از out هم استفاده میشه. در واقع outside معمولا به معنای بیرون از یک محیط مثلا بیرون خونه یا کافه یا غیره است و ...
این لغت رو واسه مجرمایی بکار میبرن که جرمای کوچیک و پیش پا افتاده مرتکب شدن که معمولا نیاز به زندان نداره و با جریمه رفع میشه
یکبار برای همیشه کاربردای این حرف اضافه رو ببینیم: ۱. به عنوان حرف اضافه برای افعال مانند get on یا put on یا turn on که بسته به فعل معنیش متفاوته و ...
( اسم ) پرس و جو به معنی پرسیدن سوال برای اطلاع یافتن از موضوعیه
دوستان توجه کنین: keep on و keep up به ظاهر هم معنی هستن اما یک تفاوت کوچیک دارن. اولی به معنای ادامه انجام کاری و در واقع "پیشروی" هست ولی دومی به م ...
When should I use “hey there” or “hi there”? As a greeting, it's informal and even friendly if said to people you know ( in fact it's best not to say ...
دوستان به تلفظش توجه کنین: /ˈɑːləv/
دوستان به این لغات توجه کنین: ۱. steal: دزدیدن معمولا بدون خشونت ( یه جورایی میشه گفت بلند کردن ) ۲. snatch: قاپیدن ( مثلا موتوری میاد گوشیو رو هوا ...
دوستان به این لغات توجه کنین: ۱. steal: دزدیدن معمولا بدون خشونت ( یه جورایی میشه گفت بلند کردن ) ۲. snatch: قاپیدن ( مثلا موتوری میاد گوشیو رو هوا ...
دوستان به این لغات توجه کنین: ۱. steal: دزدیدن معمولا بدون خشونت ( یه جورایی میشه گفت بلند کردن ) ۲. snatch: قاپیدن ( مثلا موتوری میاد گوشیو رو هوا ...
دوستان توجه کنین که تلفظ این کلمه درست مثل واژه ant به معنای مورچه هست و هر دو به صورت /ˈ�nt/ تلفظ میشن.
دوستان این فعل دو معنی داره که به هم مربوطن: ۱. جمع زدن، در مجموع و خلاصه از آب در آمدن ۲. در مجموع منطقی به نظر رسیدن معنی دوم در واقع مشابه همون مع ...
همون "چی بگم والا" خودمونه
ایرادی نداره از نظر من
معمولا در مکالمات اون had حتی به اختصار 'd هم تلفظ نمیشه و فقط better میاد.
named و called مترادف همن. تفاوت کوچیکشون در اینه که called اون اسمی که بقیه باهاش یک چیز/شخص رو خطاب میکنن ولی named رو خود فرد به خودش اطلاق کرده و ...
تقریبا هم معنی religious هست.
به معنی آماده کردن نوشیدنی یا غذا ( نه پختن ) برای یک شخص هم میتونه باشه
به تلفظ واژه توجه کنین: /ˈliːs/ "لیس" تلفظ میشه نه "لیز"
دقیقا همون never mind هست.
۵ تا معنی داره که البته همه شبیه به هم هستن: ۱. تعمیر کردن ( مثلا یک دوچرخه ) ۲. اصلاح کردن ( مثلا متن قرارداد ) ۳. تنظیم کردن ( مثلا ساعت ملاقات ) ...
دقیقا مساله همینجاست! دقیقا موضوع همینه!
هم اسمه هم فعل: ( اسم ) کمین ( فعل ) کمین و سپس حمله کردن توجه کنین که کمین کردن تنها نیست.
دقت کنین هم فعله هم اسم: ( اسم ) بیل ( فعل ) بیل زدن
این لغت رو در سده ۱۹ بیشتر استفاده میکردن الان دیگه کمتر بکار میاد. بجاش از واژه troublemaker استفاده کنین که دقیقا به همون معنیه.
با کمی اغماض: Gift = Present
امسش rip - off هست و فعلش rip off.
توجه کنید که این کلمه هم میتونه "صفت" باشه و هم "قید" . بسته به نقشش، یکی از معانی زیر رو داره: حقیقی، رسمی، ناگزیر، بالفعل عملا، در عمل
در کنار لغات پیشنهاد قبلی head back: برگشتن
این دوتارو بجای هم اشتباه نگیرین: priceless: فوق العاده گرانبها ( اونطور که ارزششو نمیشه مشخص کرد ) worthless: بی ارزش
اسمش walkout هست و فعلش walk out.
Start out = Start off = Start = Get started البته با کمی اغماض
تفاوت in و into در اینه که in به "داخل" یک چیز مثل مکان/زمان و غیره اشاره داره ولی into به معنی حرکت "به داخل" یک چیز مثل مکان/زمان و غیره است.
تفاوت on و onto در اینه که on به "روی" یک سطح/مکان اشاره داره ولی onto به معنی حرکت از روی یک مکان "به روی" مکان دیگه هست.
در مکالمات برای سهولت معمولا بجای استفاده از within در رابطه به زمان ها از in استفاده میکنن . یعنی بجای اینکه بگن within 5 minutes میگن in 5 minutes.
هوش و استعداد
حوصلم سر رفته ( دقیقا به همون معنی فارسیش )
۸. کنسل
همراه خود بردن چیزی یا کسی
start out = start off = start با کمی اغماض، این سه کلمه کاملا بجای همدیگه قابل استفاده هستند.
( مربوط به ) من، ( متعلق به ) من She's a friend of mine. Do you remember that neighbor of mine?
یکبار برای همیشه ( تفاوت هاشون رو با مثال ببینید ) : ۱. bring back: بازگرداندن They're bringing me back to that crummy town. ۲ . take back: ( جنس ) ...
یکبار برای همیشه ( تفاوت هاشون رو با مثال ببینید ) : ۱. bring back: بازگرداندن They're bringing me back to that crummy town. ۲ . take back: ( جنس ) ...
یکبار برای همیشه ( تفاوت هاشون رو با مثال ببینید ) : ۱. bring back: بازگرداندن They're bringing me back to that crummy town. ۲ . take back: ( جنس ) ...
دوستان take back در اغلب موارد به معنی "پس گرفتن" هست و فقط در مواردی که میخوایم یک جنس رو برگردونیم به معنی "پس دادن" هست.
get to و get around to هر دو به معنی "فرصت انجام کاری رو یافتن" هستند و میتونن بجای هم استفاده بشن.
همدلی و همزادپنداری ( هم ذات پنداری )
همون release هست که معادل ول دادن، رها کردن، بیرون دادن، آزاد کردن و غیره است
با اختلاف کمی همون delve into هست.