تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

در واقع مراتب به این ترتیبه: 1. would like 2. want 3. be going to would like دوست داره یه کاریو انجام بده. want میلش نسبت به would like کمتره ولی هم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

خیلی از مواقع بجای outside در مکالمات از out هم استفاده میشه. در واقع outside معمولا به معنای بیرون از یک محیط مثلا بیرون خونه یا کافه یا غیره است و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

این لغت رو واسه مجرمایی بکار میبرن که جرمای کوچیک و پیش پا افتاده مرتکب شدن که معمولا نیاز به زندان نداره و با جریمه رفع میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

یکبار برای همیشه کاربردای این حرف اضافه رو ببینیم: ۱. به عنوان حرف اضافه برای افعال مانند get on یا put on یا turn on که بسته به فعل معنیش متفاوته و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( اسم ) پرس و جو به معنی پرسیدن سوال برای اطلاع یافتن از موضوعیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

دوستان توجه کنین: keep on و keep up به ظاهر هم معنی هستن اما یک تفاوت کوچیک دارن. اولی به معنای ادامه انجام کاری و در واقع "پیشروی" هست ولی دومی به م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

When should I use “hey there” or “hi there”? As a greeting, it's informal and even friendly if said to people you know ( in fact it's best not to say ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوستان به تلفظش توجه کنین: /ˈɑːləv/

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

دوستان به این لغات توجه کنین: ۱. steal: دزدیدن معمولا بدون خشونت ( یه جورایی میشه گفت بلند کردن ) ۲. snatch: قاپیدن ( مثلا موتوری میاد گوشیو رو هوا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

دوستان به این لغات توجه کنین: ۱. steal: دزدیدن معمولا بدون خشونت ( یه جورایی میشه گفت بلند کردن ) ۲. snatch: قاپیدن ( مثلا موتوری میاد گوشیو رو هوا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

دوستان به این لغات توجه کنین: ۱. steal: دزدیدن معمولا بدون خشونت ( یه جورایی میشه گفت بلند کردن ) ۲. snatch: قاپیدن ( مثلا موتوری میاد گوشیو رو هوا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوستان توجه کنین که تلفظ این کلمه درست مثل واژه ant به معنای مورچه هست و هر دو به صورت /ˈ�nt/ تلفظ میشن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

دوستان این فعل دو معنی داره که به هم مربوطن: ۱. جمع زدن، در مجموع و خلاصه از آب در آمدن ۲. در مجموع منطقی به نظر رسیدن معنی دوم در واقع مشابه همون مع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همون "چی بگم والا" خودمونه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ایرادی نداره از نظر من

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

معمولا در مکالمات اون had حتی به اختصار 'd هم تلفظ نمیشه و فقط better میاد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

named و called مترادف همن. تفاوت کوچیکشون در اینه که called اون اسمی که بقیه باهاش یک چیز/شخص رو خطاب میکنن ولی named رو خود فرد به خودش اطلاق کرده و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

تقریبا هم معنی religious هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به معنی آماده کردن نوشیدنی یا غذا ( نه پختن ) برای یک شخص هم میتونه باشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

به تلفظ واژه توجه کنین: /ˈliːs/ "لیس" تلفظ میشه نه "لیز"

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دقیقا همون never mind هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

۵ تا معنی داره که البته همه شبیه به هم هستن: ۱. تعمیر کردن ( مثلا یک دوچرخه ) ۲. اصلاح کردن ( مثلا متن قرارداد ) ۳. تنظیم کردن ( مثلا ساعت ملاقات ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دقیقا مساله همینجاست! دقیقا موضوع همینه!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هم اسمه هم فعل: ( اسم ) کمین ( فعل ) کمین و سپس حمله کردن توجه کنین که کمین کردن تنها نیست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

دقت کنین هم فعله هم اسم: ( اسم ) بیل ( فعل ) بیل زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

این لغت رو در سده ۱۹ بیشتر استفاده میکردن الان دیگه کمتر بکار میاد. بجاش از واژه troublemaker استفاده کنین که دقیقا به همون معنیه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

با کمی اغماض: Gift = Present

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

امسش rip - off هست و فعلش rip off.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

توجه کنید که این کلمه هم میتونه "صفت" باشه و هم "قید" . بسته به نقشش، یکی از معانی زیر رو داره: حقیقی، رسمی، ناگزیر، بالفعل عملا، در عمل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در کنار لغات پیشنهاد قبلی head back: برگشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢١

این دوتارو بجای هم اشتباه نگیرین: priceless: فوق العاده گرانبها ( اونطور که ارزششو نمیشه مشخص کرد ) worthless: بی ارزش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اسمش walkout هست و فعلش walk out.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Start out = Start off = Start = Get started البته با کمی اغماض

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

تفاوت in و into در اینه که in به "داخل" یک چیز مثل مکان/زمان و غیره اشاره داره ولی into به معنی حرکت "به داخل" یک چیز مثل مکان/زمان و غیره است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

تفاوت on و onto در اینه که on به "روی" یک سطح/مکان اشاره داره ولی onto به معنی حرکت از روی یک مکان "به روی" مکان دیگه هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

در مکالمات برای سهولت معمولا بجای استفاده از within در رابطه به زمان ها از in استفاده میکنن . یعنی بجای اینکه بگن within 5 minutes میگن in 5 minutes.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هوش و استعداد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حوصلم سر رفته ( دقیقا به همون معنی فارسیش )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

۸. کنسل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

همراه خود بردن چیزی یا کسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

start out = start off = start با کمی اغماض، این سه کلمه کاملا بجای همدیگه قابل استفاده هستند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( مربوط به ) من، ( متعلق به ) من She's a friend of mine. Do you remember that neighbor of mine?

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

یکبار برای همیشه ( تفاوت هاشون رو با مثال ببینید ) : ۱. bring back: بازگرداندن They're bringing me back to that crummy town. ۲ . take back: ( جنس ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

یکبار برای همیشه ( تفاوت هاشون رو با مثال ببینید ) : ۱. bring back: بازگرداندن They're bringing me back to that crummy town. ۲ . take back: ( جنس ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

یکبار برای همیشه ( تفاوت هاشون رو با مثال ببینید ) : ۱. bring back: بازگرداندن They're bringing me back to that crummy town. ۲ . take back: ( جنس ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دوستان take back در اغلب موارد به معنی "پس گرفتن" هست و فقط در مواردی که میخوایم یک جنس رو برگردونیم به معنی "پس دادن" هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

get to و get around to هر دو به معنی "فرصت انجام کاری رو یافتن" هستند و میتونن بجای هم استفاده بشن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

همدلی و همزادپنداری ( هم ذات پنداری )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

همون release هست که معادل ول دادن، رها کردن، بیرون دادن، آزاد کردن و غیره است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

با اختلاف کمی همون delve into هست.