تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بذار ببینم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پشمام به انگلیسی رو میشه با جملات مختلفی گفت مانند: How do you like that? Wow! What do you know? I'm blown away . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوستان به تلفظش دقت کنین: در حالت آمریکن /اِرِیس/ و در حالت بریتیش /اِرِیز/ خونده میشه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

این عبارت ها هر سه به یک معنی اند: Oh yeah? Is that right? Is that so?

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

تفاوت Drop و Throw و Dump و Toss: drop یعنی چیزی رو "ول کنی" تا به صورت عمودی بیفته ( در اثر جاذبه ) throw یعنی چیزی رو ( به صورت افقی ) "پرت کنی" و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

fields = farm

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Back out = Renege اگر در مورد ابراز احساساتتون Back out کنین بهش میگن Hold back.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پشمام!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

دوستان به تلفظش دقت کنین: /ˈruːθləs/ یعنی /روس. لِس/ تلفظ میشه نه /راس. لِس/

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

چندتا کلمه این مدلی: touchy: حساس، بی جنبه، زودرنج tricky: سخت، مشکل Sticky: خطرناک، دشوار Edgy: نگران، دستپاجه، سراسیمه Catchy: اهنگی که خوب سر زبون ...

پیشنهاد
٠

از نظر گرامری، این جملات حالت عامیانه تر برای گفتن I think you shouldn't do that هستند. یعنی در این ساختار بجای اینکه بخش دوم جمله رو منفی کنین بخش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تفاوت Get through, Go through و Get over: ⭕️To go through an ordeal. . . to experience it ⭕️To get through an ordeal. . . to survive it ⭕️To get ove ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تفاوت Injure و Hurt: دقیقا این دو به یک معنی هستند و تنها تفاوت در این هست که Hurt هم برای آسیب روحی و هم برای آسیب جسمی استفاده میشه اما Injure فقط ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تفاوت Fighter و Warrior: fighter کسی که هست که در یک جنگ یا رقابت از قابلیت های خودش برای موفق شدن و پیروزی استفاده میکنه اما Warrior مفهوم کلی تری د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوستان Somebody و Someone در معنی هیچ تفاوتی ندارن و تنها فرقشون اینه ک Somebody معمولا در نوشتار استفاده میشه و Someone در محاوره.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

تفاوت let و allow و permit ( برای درک بهترش، نسبت به اول شخص میگم ) : let نوعی از اجازه دادنه که در مفهوم یعنی جلومو نگیر برای انجام کاری یا اتفاق اف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

تفاوت Out of و of: این دو در معنی "از" باهم مترادف هستند و تنها فرقشون اینه که Out of محاوره ای تر از of هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

۳ تا معنی داره: ۱. درست فهمیدن ۲. درست فهماندن ۳. راست و ریست کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Get or be caught = Get or be stuck

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

تفاوت Behave و Treat: Behave رفتاری هست که ما به طور کلی از خودمون در رابطه با مردم نشون میدیم و فرقی نمیکنه طرف مقابلمون کیه اما Treat رفتاریه که ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دوستان املای درستش Trespass هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Downhill: سرپایینی ( مثل حالت پایین اومدن از سرسره ) Uphill: سربالایی ( مثل حالت بالا رفتن از سرسره )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( محاوره ) بیش از حدِ مجاز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تفاوت Bureau و Office: Bureau دفتری از اداره کل هست که خارج از ستاده و خودش یک ساختمان مستقل داره ( مثلا شعبه تعویض پلاک چیتگر ) اما Office به دفتر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Paraphrase و Rephrase با کمی اغماض به یک معنی اند. اولی رو در متون و دومی رو در محاوره معمولا بکار میبرن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

دوستان به دو نکته درباره این فعل توجه کنین: ۱. نباید بگیم I will check in hotel بجاش باید بگیم I will check in at the hotel ۲. Check in و Check into ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

تفاوت Conflict و Contradict: Conflict یا "تضاد" در زمانی بوجود میاد که نظرات، عقاید، اعمال و غیره با همدیگه تضاد دارند یعنی مخالفت بینشون وجود داره. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واویلا!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

( صفت ) بچه این صفت رو به آدم بزرگسالی میدن که مثل بچه ها رفتارهای نابالغانه از خودش نشون میده. درست مثل معنی جمله ی Don't be such a baby! یعنی انقد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

مایه اذیت و آزار درست مثل nuisance. این میتونه یه آفت باشه، یه جونور موذی باشه مثل کک که میفته به جون آدم. میتونه یه انسان باشه که بازم مثل کک بیفته ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

تفاوت devote و dedicate: devote یعنی وقف و اختصاص چیزی در لحظه حاضر تا به نتیجه مورد نظر دست پیدا کنیم. مثلا زمان یا منابعمون رو هزینه کنیم تا پروژه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

معانی پرتکرار: ۱. پاییدن، مراقب بودن، حواسم/ت/ش/ بودن = مثلا حواست به وزنت، حرف زدنت، قدم هات و غیره باشه ۲. تماشا کردن ۳. ساعت مچی همچنین، تفاوت Wat ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

تفاوت Hardly, Barely و Rarely: Barely توی فارسی محاوره ای "به زور" گفته میشه. مثلا رفیقتون میخواد شما رو تا خونه برسونه به شوخی بهش میگین: تو خودتو " ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

این دو فعل رو در کنار هم به خاطر بسپارین: Turn around یعنی چرخیدن در جهت افقی. مثلا جلو آینه میچرخین ببینین لباس توی تنتون چطوره. Turn over میشه چرخ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

تفاوت blush و flush: blush سرخ شدن از روی خجالته اما flush سرخ شدن از روی عصبانیت، بیماری و غیره است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوستان به تلفظش توجه کنین: /ˈmiːtiɒˌraɪt/ /می. تیا. رایت/

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

تفاوت Bloom و Blossom: Bloom به شکفتن گل ها مثل رز و لاله و غیره میگن ولی Blossom به شکفتن جوانه درخت ها میگن مثه درخت بادام و غیره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

= one by one میدونیم که at a time معادل "هر بار" یا "هر دفعه" هست. پس one at a time میشه هر بار یکی یا همون یکی یکی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوستان توجه کنین که off مخالف on هست. درست مثل out و in. هرجا خواستیم بگیم "روی" میتونیم از on استفاده کنیم و هرگاه عمل جدا شدن یا خارج شدن از روی رو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

تفاوت Get off و Get out در معنای "خارج کردن": Get off رو برای خارج کردن یا کندن چیزی استفاده میکنن که "روی" چیزی هست. مثلا اگه به کسی بگی دستتو بکش م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Walk by = Pass by

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

at a time:هر دفعه، هر بار at times: گاهی اوقات، بعضی وقتا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

تفاوت Spice و condiment: Spice در حین درست کردن غذا استفاده میشه مثل زعفران ولی condiment بعد از درست کردن غذا استفاده میشه مثل نمک پس بهتره که برای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

Species: گونه، گونه ها Spices: ادویه جات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دوستان به تلفظ توجه کنین: /ˌɪnˈsɜːrt/ پس /اینسِرت/ خونده میشه نه /اینزِرت/

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فعلش Stake out هست و اسمش Stakeout.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Speed up به معنای سرعت بخشیدن، سریع تر رفتن متضاد فعل Slow down یا از سرعت کاستن، آرام رفتن است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با کمی اغماض Put in = Put into

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

تفاوت eventually و finally: eventually برای تاکید بر اینه که "پس از سختی ها یا دشواری ها یا دردسرها یا زحمت ها و غیره" بالاخره فلان شد اما finally بر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

تعدادی از وسایل شهربازی: ۱. roller coaster: ترن ( اینو که دیگه همه میدونیم ) ۲. merry - go - round: اسب سواری گردان ( از اینا که ده تا اسب پشت سر هم ...