تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

همون bring up هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( کمربند شلوار ) باز کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چکانیدن، چکه کردن در واقع در این معنی همون drop هست که برای مایعات استفاده میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

دوستان به نحوه تلفظ این کلمه توجه کنین: /kəˈp�səti/ یعنی /کِ. پَسیتی/ تلفظ میشه نه /کَپَسیتی/

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

get back = come back

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( صفتی برای وسایل مثل ماشین، لباس و غیره ) مزخرف، بدرد نخور، بی کیفیت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

اگه میخواین در جمله ازش استفاده کنین از ترکیبات زیر استفاده کنین: take a glance glance up

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پیشرفت کردن و موفق شدن ( که پول زا باشه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( صفت ) آدم متعصب و با عقاید نامعقول

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢١

۴ تا معنی پرکاربرد داره: ۱. دوست داشتن ۲. درک کردن، متوجه شدن ۳. استقبال کردن ۴. قدر دانستن و سپاسگزار بودن همین ۴ تا تموم موقعیتارو کاور میکنه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

تفاوت suggest و recommend در معنای پیشنهاد دادن در این هست که suggest غیررسمی تره و درباره فکری که به ذهن خطور کرده یا نظری که داره پیشنهاد میده ولی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این دو واژه رو در کنار هم بخاطر بسپارین: murder: قتل عمد manslaughter: قتل غیرعمد البته murder به قتل رساندن هم معنی میده.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

hand in رو برای تحویل دادن چیزی به کسی استفاده میکنن. مثال معروفش توی مدرسه معلم میگه: I am going to ask you to hand in your papers this afternoon. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

wipe out = weed out

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اینجور که بوش میاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

hold up میشه معطل کردن و get held up میشه معطل شدن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

این سه کلمه رو بجای هم اشتباه نگیرین: ۱ . perverse: ناشایست و غیراخلاقی ۲. preserve: حفظ، مراقبت و نگهداری کردن ۳. persevere: کم نیاوردن و ادامه دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

authentic و genuine و original همگی به معنای "اصل ( و نه فیک ) " هستند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کسی رو هیجان زده، برانگیخته یا ناراحت کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کج کردن، شیب دار کردن، زاویه دادن خم کردن معنی خیلی درستی نیست چون باعث برداشت اشتباه از مفهوم میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فعلش count down هست و اسمش countdown.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

سوای بحث phrasal verb ها، به کاربرد این ۳ حرف اضافه توجه کنین: ۱. at: برای اشاره به مکان یا زمانی "مشخص" ۲. in: برای اشاره به داخل چیزی ( معمولا محو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فکر و تامل کردن ( درباره چیزی که بعد از into میاد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

دوستان دقت کنید که Remorse و Regret در عین حال که هر دو "پشیمان شدن" ترجمه شدن اما باهم متفاوتن: Regret پشیمانی و در واقع "افسوس" حاصل از ضرر کردن و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

دوستان دقت کنید که Remorse و Regret در عین حال که هر دو "پشیمان شدن" ترجمه شدن اما باهم متفاوتن: Regret پشیمانی و در واقع "افسوس" حاصل از ضرر کردن و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فسخ، لغو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

انواع کاربردها: ۱. نسبت دادن صفات Why are you being so cruel to your children? ۲. مجهول استمراری luncg is/was being cook. ۳. بجای as یا since یا bec ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

عمر گران می گذرد، خواهی نخواهی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

سال به دوزاده ماه، خیلی به ندرت سایر اصطلاحات با این کلمات: out of blue: یهویی، به طور غیر منتظره over the blue moon: در پوست خود نگنجیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( از طریقی غیر از حضوری مثلا تلفنی، پیامی و غیره ) با خبر شدن از کسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دیوونه، خل و چل ( به معنای بامزش )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

hand down = pass down

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

همون " ( سر راه کسی ) سبز شدن" خودمونه. مثال: Then problems began to crop up.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

دوستان دقت کنین که Circumference محیط دایره میشه ولی Perimeter محیط اشکال گوشه دار مثل لوزی، مربع و غیره میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

دوستان دقت کنین که Circumference محیط دایره میشه ولی Perimeter محیط اشکال گوشه دار مثل لوزی، مربع و غیره میشه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تقریبا معنی embarrass میده یعنی "خجالت زده کردن" تفاوتش اینه که embarrass تلفیقی از خجالت و شرمندگیه و humiliate تلفیقی از خجالت و خفت یا حماقته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سردمه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اگر در مورد شخص بکار بره یعنی "عجیب غریب و بی مانند" که البته یه جورایی توهین به فرده یعنی یارو انقدر توی دیواره که دیگه رو دستش نیست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دقیقا معادل "ورق برگشتن" هست که البته noun هست. turn: چرخیدن events: رخدادها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به معنای صف هم هستند. مثلا در مدرسه میگن: . Single file, everyone

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

دوستان به این واژه ها و تفاوت هاشون توجه کنین: harass: اذیت و آزار از طریق توهین و رفتار بد از قصد به طوری که طرف واقعا رنجیده و ناراحت بشه offend: ن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢١

دوستان به این واژه ها و تفاوت هاشون توجه کنین: harass: اذیت و آزار از طریق توهین و رفتار بد از قصد به طوری که طرف واقعا رنجیده و ناراحت بشه offend: ن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٨

دوستان به این واژه ها و تفاوت هاشون توجه کنین: harass: اذیت و آزار از طریق توهین و رفتار بد از قصد به طوری که طرف واقعا رنجیده و ناراحت بشه offend: ن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دوستان به این واژه ها و تفاوت هاشون توجه کنین: harass: اذیت و آزار از طریق توهین و رفتار بد از قصد به طوری که طرف واقعا رنجیده و ناراحت بشه offend: ن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

دوستان به این واژه ها و تفاوت هاشون توجه کنین: harass: اذیت و آزار از طریق توهین و رفتار بد از قصد به طوری که طرف واقعا رنجیده و ناراحت بشه offend: ن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دوستان به این واژه ها و تفاوت هاشون توجه کنین: harass: اذیت و آزار از طریق توهین و رفتار بد از قصد به طوری که طرف واقعا رنجیده و ناراحت بشه offend: ن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سرگردان و حیران کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

must: حتما باید have to: مبجور بودن، لازم بودن need to: لازمه که ought to: قاعدتا باید should: بهتره که ( پیشنهاد قوی ) had better: بهتره که ( پیشنه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

دوستان این سه لغت رو باهم اشتباه نگیرین: ۱. acne میشه تعداد زیادی جوش که کنار هم در میان مثل جوش های دوران بلوغ که خارش ندارن و معمولا چرک هم ندارن. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

be gaga یعنی نسبتا پیر بودن gaga over یعنی ( دیوانه وار ) عاشق ( کسی ) بودن