پیشنهادهای Shayan (١,٣٣٦)
انبار
✅️ دوستان توجه کنین که این جمله رو فقط زمانی میتونین بگین که "اولین بار" هست شخص رو ملاقات میکنین. در غیر اینصورت باید بگین Nice to see you
It's eating you up inside یعنی این موضوع داره از درون بهت فشار میاره و نابودت میکنه
مقایسه Code و Password: code کلمه کلی تری نسبت به password است از password برای بازکردن قفل چیزی ( مثلا ) درب استفاده می شود ولی code رو برای چیزهایی ...
در محاورات انگلیسی برای فعل "برداشتن" از چهار فعل Grab، Take، Get و Pick up میشه استفاده کرد. تفاوت این فعل ها فقط در حرف اضافشون هست و از نظر معنای ...
همون معنی back off رو میده یعنی "بزن به چاک"
فعل: ( برای آینده ) حفظ/ذخیره کردن ( برای انجام کاری ) حفظ/ذخیره کردن ( برای شخصی ویژه ) حفظ/ذخیره کردن اسم: ذخیره
متحیر کردن ( نه شدن ) مترادف shock مثلا: You will be stunned یعنی پشمات میریزه/ سوپرایز خواهی شد
تومه کنین enthuse به معنی "مشتاق کردن" بدون حرف اضافه میاد ولی در معنای "با اشتیاق گفتن" به صورت enthuse over نوشته میشه
دارای ۲ معنی: ( اسم ) شرط بندی ( فعل ) شرط بستن
یاد کردن ( خاطرات ) مرور ( خاطرات )
معمولا با give میاد give a whack
بابت چیزی قدردان، سپاسگزار یا خوشحال بودن/شدن
خدا رحم کرده/کنه که . . .
علاوه بر معانی ذکر شده: - آب تنی - آب تنی کردن هم معنی میده
بعضی اوقات به معنی "نمکدون" خودمونه
خدا بخیر کنه ( با یه حالتی که میخواین یه کاری که احتمال اتفاق افتادنش هست رو از خودتون دفع کنین )
یعنی با وجود اینکه لایق ستایش یا قدردانی بابت چیزی نباشین اما اون تعریف و تمجید رو از شخص قبول کنین میشه "به نام خود ثبت کردن" به نوعی معنیش کرد مثال ...
دوستان دقت کنید این کلمه صفت هست و خودش به خودی خود معنای "خبر آبدار" نمیده. بجاش از همون "آبدار" استفاده کنین. مثلا juicy gossip یا juicy news یا ju ...
دوستان دقت کنین اگر میخواین enter رو برای ورود به مکانی به کار ببرین بعدش نباید into بیاد. یه راست بعد enter اسم مکان رو بیارین. مثلا: He entered the ...
این دو لغت رو در کنار هم به خاطر بسپارین: Sue میشه شکایت کردن lawsuit میشه شکایت
در واقع حالت کامل این اصطلاح Nothing Wrong with sth هست
توقف در مسیر ( نه صرفا در سفر ) مثلا دارین میرین فیلم ببینین سر راه وایمیسین یه چیپس و پفک میخرین به اون کار هم میگن stop off
به گوش کسی رسیدن، متوجه شدن و فهمیدن ( چون کسی از بیرون خبرشو گفته )
دوستان اگه میخواین به کسی تبریک بگین از Congratulations استفاده کنین و به s انتهاش توجه کنین چون Congratulation معمولا برای اشاره به تبریکاتی که به ی ...
به نظر رسیدن
دوستان اینکه توجه کنید این کلمه "صفت" هست در به کار بردنش بهتون خیلی کمک میکنه. معانی مهمش "متخاصم" و "خصمانه" هست.
afterward و afterwards دقیقا و عینا هر به یک معنی هستن
۸ تا از پرکاربردترین معانی: ۱. برای اشاره به مکان over there, over here ۲. تمام شده، خاتمه یافته party is over ۳. درباره ی، بر سر you can't punish me ...
used to indicate that the speaker emphatically agrees with a statement or sentiment example: Do you think they can win? You/You'd better believe it! ...
در صحبت های عامیانه و نه تخصصی به معنای "شتاب" یا "سرعت" یا در موارد کمی "اهمیت" است
۳ معنی پرتکرار: ۱. علاقه شدید به کسی داشتن یکم جمله نامعمولیه ولی مثلا: I long for you یعنی میخوامت ۲. دراز ، بلند ( از نظر طول ) ۳. طولانی ( از ن ...
متلاشی شدن، پاچیدن، جمع شدن ( مچالگی ) ، خراب شدن
در رابطه با ماشین میشه: ماشین رو روشن گذاشتن ( خاموش نکردن مثلا وقتی کارتون زود تموم میشه و دوباره میخواین راه بیفتین )
to have an important effect or influence on something or someone ولی اگه همون "تفاوت کردن" یا "فرق کردن" هم ترجمه کنین اوکیه چون توی فارسی هم مثلا وق ...
پایه بودن برای انجام کار
به واکنش جری در سریال Seinfeld بعد از اینکه جورج بهش خبر نامزدی خودشو میده توجه کنین: I'm Blown away یعنی: پشمام!!!
مترادف: What's the hurry?
خودتان به s آخر کلمه توجه کنید و فراموشش نکنین.
همون "آها" خودمون در فارسی. سعی کنین نوشتارش هم بخاطر بسپارین
put someone on the phone به معنی "گوشی تلفن رو به کسی دادن" هست
دوستان این یک فعل پرکاربرده حتما معنیشو بلد باشین: تموم کردن، بس کردن، دست از کاری کشیدن
نقش بازی کردن
دوستان این کلمه دقیقا معنی "به همراه خود آوردن" میده.
تفاوت I used to و I'm used to در این هست که اولی به معنی "قبلا ( فلان کار رو میکردم ) و دومی به معنی "عادت دارم یا کردم ( که فلان کارو کنم ) هست
مترادف friendly و sociable
fall و drop رو در کنار هم یاد بگیرید: fall یعنی افتادن و drop یعنی انداختن
( جایی رفتن ) برای کار ( مثلا یه سفر کاری، ماموریت و غیره )
وقتی درباره کاری میگن let's give it a shot یا مثلا I gave him a shot یعنی همون "یه فرصتی بهش دادن" یا "ی امتحان کردن تا ببینیم چی میشه" یا "شروع کردن ...
دقت کنید فعلش break out هست و اسمش outbreak