تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک ساختار گرامری هست و یعنی after you did something یا "چونکه در گذشته اینکار را انجام داده بود" مثال: having done his homework, he went out.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک ساختار گرامری هست و به معنای when you do it هست. مثال: Doing business you can feel independent. یعنی هنگامی که کار میکنی، احساس مستقل بودن بهت دس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

این ساختار گرامری معادل همون to be about to هست منتهی فرقش اینه ک در این ساختار همیشه "زمان" اون کاری ک برای انجامش برنامه ریزی شده در جمله ذکر میشه. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

این یک ساختار گرامری رسمی است و اشاره به این داره که قراره کاری در آینده نزدیک انجام بشه ( معادل غیر رسمی همون is going to هست ) . مثال: He is to con ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

این در واقع حالت تفضیلی صفت merry به معنی خوشحال هست که در ساختار the . . . the معمولا ظاهر میشه. پس، همونطور که میگیم the sooner, the better همونجو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خیلی شلوغش کردن، الکی جدی گرفتن موضوع یا بحثی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تا اونجا که من میدونم . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اگر بعدش فعل میاد میشه: have difficulty ( in ) doing sth اگر بعدش قرار باشه اسم بیاد میشه: have difficulty with sth

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یعنی اتفاقه دیگه، پیش میاد، کاریش نمیشه کرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

کسی که روش خودشو قبول داره و حرف بقیه رو گوش نمیکنه، حالا درست یا غلط بودن روشش دیگه پای خودشه. توی فارسی بهش میگیم: آدم خودرای

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

تکیه دادن به چیزی مثلا به دیوار lean against the wall

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

این ی کلمه فوق کاربردی هست. باهم معانی پرتکرارش رو یاد میگیریم: ۱. ( از وسایل نقلیه سنگین مثل اتوبوس ) پیاده شدن ۲. تلفن را قطع کردن ( معادل hang up ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مثلا توی صف یکی ایستاده جلوش خالیه میگیم move up یعنی حرکت کن برو جلو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

حالت passive فعل rip off است. rip off به معنی کلاهبرداری کردن از کسی است و get ripped off به معنی مورد کلاهبرداری قرار گرفتن است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

معانی پرتکرار: ۱. سمت راست ۲. فورا ( بی درنگ ) ۳. دقیقا ۴. درست ( مناسب ) ۵. صحیح ( مخالف اشتباه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

شلخته و بی نظم اما نه در معنای تنبل ( مثلا کسی که اتاقشو تمیز نمیکنه ) بلکه به معنی کسیه که به دلیل عدم برنامه ریزی و مدیریت صحیح باعث میشه همه کارا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شرارت کردن، بدجنسی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

توجه کنین این دو عبارت رو بجای هم اشتباه نگیرین: ۱. Lay down: به معنی به حالت دراز کش قرار دادن است مثلا please lay down the baby gently in the crib ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به معنای "مامان بزرگ" هم میشه ک البته بچه ها از این لفظ استفاده میکنن مثه همون مامان جی یا باباجی خودمون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

( کار، وظیفه و . . . ) تمومه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در فارسی بهش میگیم "روز" در واقع متضاد "شب" هست. مثلا میگیم: بهتره ماشینت رو توی روز بشوری. یا یه مثال انگلیسی از سریال ساینفلد: It's daylight, it ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

همون "بکس و باد کردن" خودمون میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به سه شکل میشه این کلمه رو به کار برد: ۱. I'm very angry ۲. I'm very angry about his behavior ۳. I'm very angry with him به نوع حرف اضافه در مثال ۲ و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

واژه late رو در کنار حرف اضافه اش به خاطر بسپارین تا بتونین مورد استفاده قرار بدین: I was late for the meeting

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

کلمه "غایب" رو در کنار حرف اضافه ش یاد بگیرین تا بتونین مورد استفاده قرار بدین: He was absent from school

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

( جریان برق ) قطع کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یعنی فقط دعا میکنم ک . . . ، خدا کنه ک فقط . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بجز آهسته قدم زدن به معنی "تلنگر زدن" یا "هُل کوچیک و آهسته دادن" هم میتونه باشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بر اساس شایعات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

همون خبر آبدار خودمون ( حواشی زندگی خصوصی و روابط افراد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

معنی این کلمه رو بهتره در مقایسه با other بررسی کنیم: other: برای اسامی جمع استفاده می شود ماننند other countries به معنای کشورهای دیگر another: برا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

مهم ترین و پرتکرارترین معانی این کلمه: ۱. جملات سوالی ( حالا مودبانه داره ) : میشه . . . ؟ ممکنه . . . ؟ ۲. جملات خبری: ممکنه ( مشابه may ) ، میتوانس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

۱. به معنای خیلی برای تاکید بر فراوانی ( کاربردی شبیه به So ) ۲. همچین، چنین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تغییر مکان دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

برگشتن به سویِ ( جایی که قبلا بوده اید )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خرد کردن ( مواد غذایی مثل گوشت و غیره )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

از قرار، به صورت اتفاقی و در زمان گذشته به شکل happened to be و برای سوم شخص به صورت happens to be میاد.