stop off


موقتا در سرراه توقف کردن

جمله های نمونه

1. We can stop off half way to have our lunch.
[ترجمه امین جهانگرد] میتونیم وسط راه وایسیم ناهار بخوریم
|
[ترجمه گوگل]برای صرف ناهار می توانیم در نیمه راه توقف کنیم
[ترجمه ترگمان]ما میتونیم نصف راه رو برای ناهار خوردن متوقف کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I'll stop off at the shops on my way home and get some wine.
[ترجمه نقی] من در مغازه های سرراه خانه ام توقف می کنم و کمی شراب می گیرم.
|
[ترجمه گوگل]در راه خانه در مغازه ها توقف می کنم و کمی شراب می خورم
[ترجمه ترگمان]در راه بازگشت به خانه توقف می کنم و مقداری شراب می خورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Is this a continuous flight, or do we stop off anywhere?
[ترجمه محمد کاشی] آیا این یه پرواز مستقیم است یا جایی توقف می کند؟
|
[ترجمه گوگل]آیا این یک پرواز مداوم است یا ما در جایی توقف می کنیم؟
[ترجمه ترگمان]این یک پرواز مداوم است یا ما هیچ جا توقف نمی کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We're going to stop off in Paris for a couple of days before heading south.
[ترجمه گوگل]قبل از حرکت به سمت جنوب، چند روز در پاریس توقف خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]چند روز قبل از اینکه به سمت جنوب حرکت کنیم، باید در پاریس توقف کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We'll stop off at a restaurant for dinner.
[ترجمه گوگل]برای شام در یک رستوران توقف می کنیم
[ترجمه ترگمان]برای شام در یک رستوران توقف می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Try to stop off for at least an hour to explore the medieval town.
[ترجمه گوگل]سعی کنید حداقل یک ساعت برای کاوش در شهر قرون وسطایی توقف کنید
[ترجمه ترگمان]سعی کنید حداقل یک ساعت صبر کنید تا شهر قرون وسطایی را کشف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We can stop off and see you on our way back.
[ترجمه گوگل]ما می توانیم توقف کنیم و شما را در راه بازگشت ببینیم
[ترجمه ترگمان]می تونیم بس کنیم و تو راه برگشت رو ببینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Jack has to stop off school for his illness.
[ترجمه گوگل]جک باید به خاطر بیماریش مدرسه را ترک کند
[ترجمه ترگمان] جک باید برای بیماریش از مدرسه خارج بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Shall we go straight to the party or stop off at a pub first?
[ترجمه گوگل]آیا باید مستقیم به مهمانی برویم یا ابتدا در یک میخانه توقف کنیم؟
[ترجمه ترگمان]آیا می توانیم یک راست به مهمانی برویم یا اول در مهمانخانه توقف کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There's time to stop off here and there and browse around the shops.
[ترجمه گوگل]زمانی برای توقف اینجا و آنجا و گشت و گذار در مغازه ها وجود دارد
[ترجمه ترگمان]فرصت هست که اینجا و آنجا توقف کنیم و به اطراف مغازه ها نگاه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But before returning to Bacolod I stop off again at Binalbagan to meet some of Negros's' internal refugees'.
[ترجمه گوگل]اما قبل از بازگشت به باکولود، دوباره در بینالباگان توقف می کنم تا با تعدادی از پناهندگان داخلی نگروس ملاقات کنم
[ترجمه ترگمان]اما قبل از بازگشت به Bacolod، دوباره در Binalbagan توقف می کنم تا برخی از پناهندگان داخلی Negros را ملاقات کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There's a stop off in Cortina before heading past Lake Misurina and returning via Lienz.
[ترجمه گوگل]قبل از عبور از دریاچه Misurina و بازگشت از طریق Lienz، توقفی در کورتینا وجود دارد
[ترجمه ترگمان]قبل از رفتن به دریاچه Misurina و بازگشت از طریق Lienz، یک توقف در Cortina وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Do you mind if we stop off in the town for a moment while I do a quick bit of shopping?
[ترجمه گوگل]آیا مشکلی ندارید که در حین خرید سریع، لحظه ای در شهر توقف کنیم؟
[ترجمه ترگمان]اشکالی نداره یه لحظه تو شهر وایسیم و من یه کم خرید کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Well then, stop off at the Thomas Building and see him.
[ترجمه گوگل]خوب پس، در ساختمان توماس توقف کنید و او را ببینید
[ترجمه ترگمان]خوب، پس به ساختمان توماس نگاه کنید و او را ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• be stopped; spend time

پیشنهاد کاربران

توقف در مسیر ( نه صرفا در سفر )
مثلا دارین میرین فیلم ببینین سر راه وایمیسین یه چیپس و پفک میخرین به اون کار هم میگن stop off
توقف در مسیر سفر
توقف کردن کوتاه مدت در طول سفر.

بپرس