پیشنهادهای علیرضا آصفی (٢١٤)
برانگیزاننده
مناسب و مساعد
اصطلاح مست شدن
اصطلاح مست شدن
اخرین چیزیه که میخوام ( یعنی اصلا نمیخوام )
به قیمت خوب و ارزان
برده غلام
اجزا مولفه ها
معادل این دقیقا در فارسی وجود دارد: روز کسی را ساختن موجب رضایت و خوشحالی کسی شدن
با کسی در ارتباط بودن ارتباط گرفتن
سخاوت و کرامت خیرخواهی
Kleenex معنای دستمال کاغذی نمیدهد بلکه یک برند دستمال کاغذی در آمریکاست که به دلیل تکرار و قدرت برند از این کلمه برای دستمال کاغذی استفاده میشود مثل ...
کاری سخت را امتحان کزدم
میفهمم چی میگی درکت میکنم
مبادله یر به یر
تعلل نکن تردید نداشته باش
خیلی سخت روش کار نکن ارزشش رو نداره
To work very hard at something
سازمان یافته شدن خود را جمع و جور کردن شروع کردن برای بهتر عمل کردن
عملکرد جسمی و فیزیکی
با اختلافی کم به صورتی که شک برانگیز باشد
دور ریزنده
نگه دارنده تعمیر کننده
دربان ها
To offer lower prices on something
Ready to go
از چیزی سر در نیاوردن
تمام تلاش خود را کردن
متکبر
دنیای کوچیکیه وقتی یه نفر رو تو جایی که انتظارشو نداری میبینی و سوپرایز میشی
در موقعیت شغلی فروشندگی بودن فروشنده بودن
اسمت رو متوجه نشدم انتظار داریم از طرف که دوباره اسمشو تکرار کنه
یه نوشیدنی گرفتن برای نوشیدنی خوردن بیرون رفتن
همان شکل غیررسمی give me a break هست به معنای بی خیال ، مسخرست، دست بردار
با بقیه مهمانا گرم گرفتن و قاطی شدن
اگر اشتباه نکنم برای ماشین به معنی دنده عقب گرفتن باشه
اصطلاح خیلی سخت کار کردن
از دست دادن یک مهارت یا استعداد
علت واقعی چیزی را فهمیدن ته و توی چیزی را در آوردن
Things are going well Im fine
اصطلاح تجربه کسب کردن همینطور get under ones belt
By far By a long shot Hands down
معادل By far Far and away Hands down
To be strong competition
پاجه خواری کردن چابلوسی کردن
رایگان بدون هزینه اضافی
Charge
اصطلاحی که در کتاب speak english like an american اومده : کاریه که شده اتفاقیه که افتاده
به سرعت مشهور شدن ( در جایی )
هم معنی پس دادن پول میده و هم معنای انتقام گرفتن
Happy In a good mood
طفره رفتن به حاشیه پرداختن
Mean خسیس
Needless to say
To try as hard as one can
میوه های باغی میوه ها پرورشی
Hidden curriculum برنامه درسی پنهان
اعطا کردن
کاملا سوخته شده جزغاله شده
قید: به صورت تعاملی
عاطل و باطل ( ول گشتن
سفارش ندادن پیش غذا
در وضعیت بد قرار داشتن
اذیت کردن کسی
اینقدر پات در میاد اینقدر برات هزینه داره Cost you
کشاورزی
شبانی و چوپانی روستایی Pastoral societies جوامع روستایی
اخراج شدن Get canned هم همین معنی رو میده
Accept a difficult reality
هر چیز ممکنی، هرچیزی وقتی میخواهیم به یمی از چند امکان اشاره کنیم درحالی که نمیدونیم کدومه
واکنس حساسیتی ( موجب خارش ، تنگی نفس و . . . می شود )
Quietly In a whisper
علف باید به دهنِ بزِ خوش بیاد هرکس یه سلیقه ای داره
در وضعیت بد قرار داشتن
اصطلاح : دیوانه کردن کسی به ستوه آوردن کسی
To annoy someone very much
Lucky Fortunate
جدی باش واقع بین باش
گند زدن خراب کردن
همون spoil خراب کردن
اهمیت ندادن
To stay optimistic, hopeful and positive
همون آتش نشانی
قبلا بهتر بودم اصطلاح: الان اوضاع بر وفق مراد نیست
آدم ناامید شخص به هم ریخته از نظر روحی
Completely burn Very overcooked
وقتی دیگه به همه چیزی راضی میشی چون حق انتخابی نداری
اصطلاح: برای منم همینو بیارید منم همینو میخوام ( هنگام سفارس غذا )
سود و فایده دو چیز The advantages if two things
از رفتار کسی باخبر بودن به کسی درمورد چیزی مشکوک بودن
اغراق کردن در موضوعی
همیشه بهونه میاری و مسئولیت/ تقصیر را بر عهده نمیگیری
To let someone know in advance کسی رو مطلع کردن و با خبر ساختن از قبل
آن طرف شهر دور
صفحه تخت ، صفحه مسطح برای تلوزیون و مانیتور به کار میرود
چیزی ( غیرمنتظره ) رخ داده
Im agree
در حد نو مثل روز اول
To call someone on the telephone
To reach an agreement به توافق رسیدن قرار داد بستن
Where are you going? کجا میری بیشتر توسط رانندگان تاکسی پرسیده میشود
سریعتر برون گازش بده گازشو بگیر
When cars slowdown to look at an accident زمانی که تصادفی رخ میده و ماشین ها سرعتشون رو کم میکنند و نگاه میکنند
( ترافیک ) سنگین
مسیرهای کم استفاده جاده های فرعی
Self awarness
دوری کردن در امان ماندن
اصطلاح سر در آوردن از چیزی مستعد بودن در انجام کاری
اصطلاح نمیتوان جلوی خودم رو بگیرم
به جاده زدن
میان وعده
مسافری که مدام به راننده تذکر میده و به نوعی دخالت میکنه
فکر کنم معنی رسمی باشه معنیش
باغبانی گلکاری
p. p یا شکل سوم sew Sew:دوختن
اتاق ویژه برای سیگار کشیدن اغلب در هتل
ارزش صرف تلاش و وقت را داشتن
حراج ویژه
برنامه پاداش
To smell badly of something
عذر میخوام Do در اینجا اختیاری است
کاملا رزرو شده پر
منتظر ماندن برای اطلاعات بیشتر
To give someone the latest informationn
To accept a ticket پذیرفتن بلیط
چیزی که در حقیقت فکر میکنی رو به کسی گفتن
هزینه ای که از جیب شخص پرداخت شود نه بیمه
اصطلاح Giving someone a lot of pain درد زیادی به کسی منتقل کردن درد زیادی داشتن Her headache was killing her
To hurt someone To bother
To look at something quickly نگاه سریع انداختن ( به چیزی )
سر در آوردن از چیزی
دیگه وقتشه فلان کار رو انجام بدی You must be due for an exam
قابل پرداخت
پوشش داده شدن با تامین شدن با پرداخته شدن با
شروع به درد کردن درد گرفتن
آسوده خاطر شدن خوشحال شدن
Sure signs علائم آشکار
To have a quick look نکاه سری نگاه دزدانه
فارسی: پخش شدن گسترش یافتن شیوع بیماری
Ordinary Common Not unusual معمولی رایج پیش پا افتاده
دوباره سلامت یافتن سرپا شدن
دلیل آمدنت چیه بیشتر برای ویزیت دکتر به کار میره به این منظور که دلیل مراجعت به دکتر چیه
آزمون های گویش
کنار کشیدن عقب نشینی کردن
مختل کننده اخلالکر مخرب
نپسندین رد کردن
What can i order for you
Free with a purchase For no added fee رایگان بدون هزینه اضافی بعد از پرداخت هزیه اصلی
به کار گرفتن افسار را در دست گرفتن مهار کردن
Not so good اصطلاح:آش دهن سوزی نبودن خیلی خوب نبودن
حرفشم نزن خودک پرداخت میکنم
نام نوعی نوشیدنی هست فکر میکنم
مایلید وعده غذاییتونو با . . . شروع کنید؟
با یه تیر دو نشون زدن
صبر بردباری
معمار طراح
به معنی طراح انتخاب است یعنی کسی که دکور را طراحی میکند مثلا در فروشگاه ها می گوید چگونه دکوری باشد تا مشتری ترغیب برای خرید شود
نام شهری
نام شهری است
نوعی سگ
اصطلاح به معنیه موافقم
اصطلاح سر چندرغاز با کسی بحث کردن اذیت کردن کسی با مسئولیت گماشتن برای پرداخت هر هزینه یرکوچکی
لیمو آدم بی عرضه و احمق ماشین قراضه
مهمان همون guest
To share a difference in cost 50 - 50 بین چیزی را گرفتن حدوسط چیزی را گرفتن نه این نه اون نه حرف من نه حرف شما
نا امید کننده ضد حال
Honesty is one of her definig traits صداقت یکی از ویژگی های بارز اوست
Importance اهمیت مهم بودن
شباهت عین هم بودن
اصلی . نخستین. ابتدایی Primary school مدرسه ابتدائی My primary intrest is english علاقه اولیه ی من زبان انگلیسی است
کوشش کردن تقلا کردن مبارزه کردن
علاوه بر معنای گله معنای قوم و قومی را هم دارد Flok music موسیقی قومی
در معرض گذاری نمایش ارائه
نام یک شهر
Very upset خیلی نگران
Starting to get better
To have a lot of problems during a time period
جمع کلمه louse به معنی شپش شپش ها
هم برای دوباره سرپا شدن از بیماری میده و هم دوباره سرپا شدن از لحاظ مالی
معنی لغویش میشه از یه تپه کوچک کوه ساختن اصطلاحی که برای مهم نشان دادن امور بی اهمیت استفاده میشه
On the other side of town
اصطلاح متاسفم شرمندم
Dont worry about it اصطلاح نگرانش نباش
همون bad luck بدشانسی
To get stopped by the police متوقف شدن توسط پلیس اصطلاح
To tell someone bad news اخبار بد به کسی دادن
To make a quick stop usually to use the bathroom or to get something to eat
A passenger who offers unwanted driving advice
اصطلاح پر سرو صدا
یک برنامه تبلیغاتی برای ترغیب کردن مشتریان به استفاده بیشتر از محصولات
Unwanted mail
In general Usually
معنای اصطلاحی وقت تلف کردن احمقانه رفتار کردن
برداشتن قسمتی از چیزی موفق شدن در کاری بلند شدن هواپیما
پیدا شدن چیزی رسیدن سر و کله کسی پیدا شدن
To damage
اصطلاح بیا تا باهاش مواجه نشدیم نگرانش نباشیم تا چیزی اتفاق نیفتاده فکرش رو نکنیم
Im very surprised by that
اصطلاح Spreading Going from one person to another
Dont count on it. Its unlikely
Having all appointment taken
اصطلاح We had a very nice time
To serve oneself
To be trown out
اصطلاح To accept your offer
To put on just a small amount
اصطلاح To work in a sales position
اصطلاح من شما رو قبلا دیدم ولی یادم نمیاد کی و کجا
To get along well with someone
To update someone Tell somebody whats been going on
To meet , especially by chance
A small ift
یک اصطلاح شامل چیزی نشدن
To start hurting